۱٬۸۲۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| (۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
سلام شبیه به [[بحث:درسهایی از نهج البلاغه|درسهایی از نهج البلاغه]] | سلام شبیه به [[بحث:درسهایی از نهج البلاغه|درسهایی از نهج البلاغه]] | ||
(یقموری عزیز سلام،1- خود میدانی که در این مختصر باید محتوای کتاب گزارش شود و در شروح، شیوه شرح و ورود و خروج نویسنده به بحث و کیفیت آن بیان شود و تعریف و تمجید ها(در صورت لزوم) به نهایت خلاصه، بیاید من این معنا را در نوشته های حضرتعالی از جمله این مقاله کمتر میبینم بنده میدانم و میدانم که بهتر از این میتوانید بنویسید. 2- منظور از بیان موضوع در پاراگراف اول موضوع متادیتا نیست بلکه منظور موضوعی است که کتاب حول آن نوشته شده است در اینجا «شرح و توضیح نهجالبلاغه» کفایت میکند. 3- خود بهتر می دانید که، چه کسی چاپ کرده یا چطور چاپ کرده یا چه کسی گفت چاپ بشه(که معمولا در تبیین موضوع کتاب دخیل نمیباشند) در این مختصر نمیگنجد.) | |||
سلام. موارد شباهت بعینه مشخص شود لطفا. | |||
درباره این موارد در صفحه بحث آنجا توضیح دادهام. نظر بازبین محترم در آنجا ملاک تصحیح در اینجا نیز خواهد بود. | |||
عرض سلام خدمت جلال عزیز، هیچیک از این مطالبی که خواهید دید، ضرورت ندارد بلکه برخخلاف شیوهنامه است: | |||
چاپ حاضر، ششمین چاپ از این اثر است که در سال 1387 ش. توسط انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به چاپ رسیده است. این شماره از چاپ، در واقع تکرار چاپ پنجم این اثر است. | |||
در مقدمه چاپ پنجم در توضیح درباره این چاپ از این اثر میخوانیم: هنگامی که برای اولین بار جزوه درسی مبانی و روشهای تفسیر قرآن را در سالهای دهه چهل مینگاشتم تصور نمیکردم روزی این نوشته تنها کتاب مرجع در تبیین روشهای تفسیری مورد توجه علاقهمندان و محققان قرار گیرد. چاپ کتاب در اوایل دهه شصت هر چند با تکمیل اضافات همراه بود لکن در چاپهای بعدی نیاز به اصلاحات آشکار گردید و هر بار ناگزیر بر حجم مطالب کتاب افزوده شد. | |||
سلام گزارش محتوای کتاب را مشاهده نمیکنم. این مقاله باید در صدد گزارش مطالب کتاب باشد و تفصیل چاپ ها و کمبود چاپ ها بیانگر محتوای کتاب نیست. | |||
این که به دلیل کمیاب شدن نسخ چاپ چهارم کتاب، مدیریت محترم انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در صدد تجدید چاپ برآمده لازم میدانم به این نکته اشاره کنم که به رغم تأکید فراوان در مقدمه کتاب بر تفاوت آشکار شیوهها و رویکردهای تفسیری با مبانی و روشهای تفسیری هنوز هم مشاهده میشود که حتی برخی از نویسندگان نیز این دو را یکسان تلقی میکنند.<ref>ر.ک: مقدمه چاپ پنجم کتاب، ص6</ref> | |||
[[رده:مقالات بازبینی شده دی 01]] | |||