۱۰۶٬۳۳۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
}} | }} | ||
'''چهار عنصر بیدل'''، اثر عبدالقادر بن عبدالخالق بیدل دهلوی (1133-1054ق)، ملقّب به ابوالمعالی، شاعر پارسیسرای سبک هندی است که به کوشش ضیاءالدین شفیعی (1344ش) بازنوشته و اقتباس شده است. شفیعی افسوس میخورد از اینکه سبک هندی نزد ادیبان و دوستداران شعر و ادب، از سبک عراقی و خراسانی بازمانده است؛ برای همین، این اثر را بازنویسی کرده و با ویرایش امروزی ارائه داده است<ref>ر.ک: حرف اول، ص11-9</ref>. | '''چهار عنصر بیدل'''، اثر [[بیدل دهلوی، میرزا عبدالقادر|عبدالقادر بن عبدالخالق بیدل دهلوی]] (1133-1054ق)، ملقّب به ابوالمعالی، شاعر پارسیسرای سبک هندی است که به کوشش [[شفیعی، ضیاءالدین|ضیاءالدین شفیعی]] (1344ش) بازنوشته و اقتباس شده است. [[شفیعی، ضیاءالدین|شفیعی]] افسوس میخورد از اینکه سبک هندی نزد ادیبان و دوستداران شعر و ادب، از سبک عراقی و خراسانی بازمانده است؛ برای همین، این اثر را بازنویسی کرده و با ویرایش امروزی ارائه داده است<ref>ر.ک: حرف اول، ص11-9</ref>. | ||
بیدل در «چهار عنصر»، در باب مسائل فلسفی بیشتر درنگ میکند. درباره روح مطلق، روح نباتی، روح حیوانی و روح انسانی بهتفصیل سخن میگوید. برای تکامل روحانی و جسمانی هر جاندار و از جمله انسان، غذای معتدل را لازم میداند. بقای ابدی هر چیز از جمله انسان را رد میکند. او بقای عوام عالم انسان را مانند سایر حیوانات تا پایداربودن قوه جسمانیاش میداند؛ یعنی وقتی که قوه جسمانیاش تمام شد، میمیرد و نیست میشود و بقای خواص این عالم را به اندازه اثرهای نیک که از وی باقی مانده است، حساب میکند؛ یعنی اگر کسی بنای خیری برپا کرده باشد، تا پایدار بودن آن بنا آن شخص را باقی و زنده میشمارد. بیدل تعلیم تهذیب اخلاق، صفتهای نیک معنوی و مانند اینها را ضامن بقای ابدی صاحبان این صفتها حساب میکند. چهار عنصر، برای شناختن زمان این فیلسوف بزرگ و شخصیت او و برای آموختن فلسفههای او یگانه سرچشمه پربها است<ref>ر.ک: در آینه آثار بیدل، ص21-20</ref>. | [[بیدل دهلوی، میرزا عبدالقادر|بیدل]] در «چهار عنصر»، در باب مسائل فلسفی بیشتر درنگ میکند. درباره روح مطلق، روح نباتی، روح حیوانی و روح انسانی بهتفصیل سخن میگوید. برای تکامل روحانی و جسمانی هر جاندار و از جمله انسان، غذای معتدل را لازم میداند. بقای ابدی هر چیز از جمله انسان را رد میکند. او بقای عوام عالم انسان را مانند سایر حیوانات تا پایداربودن قوه جسمانیاش میداند؛ یعنی وقتی که قوه جسمانیاش تمام شد، میمیرد و نیست میشود و بقای خواص این عالم را به اندازه اثرهای نیک که از وی باقی مانده است، حساب میکند؛ یعنی اگر کسی بنای خیری برپا کرده باشد، تا پایدار بودن آن بنا آن شخص را باقی و زنده میشمارد. [[بیدل دهلوی، میرزا عبدالقادر|بیدل]] تعلیم تهذیب اخلاق، صفتهای نیک معنوی و مانند اینها را ضامن بقای ابدی صاحبان این صفتها حساب میکند. چهار عنصر، برای شناختن زمان این فیلسوف بزرگ و شخصیت او و برای آموختن فلسفههای او یگانه سرچشمه پربها است<ref>ر.ک: در آینه آثار بیدل، ص21-20</ref>. | ||
==پانویس== | ==پانویس== |