۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'شيخ آقابزرگ تهرانى' به 'شيخ آقابزرگ تهرانى') |
جز (جایگزینی متن - 'ثقةالاسلام كلينى' به 'ثقةالاسلام كلينى') |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
مرحوم آيتالله مرعشى نجفى، در مقدمه مفصلى، زندگىنامه، علما و نوابغ از خاندان وى، اساتيد، شاگردان و آثار محمد بن مرتضى كاشانى را مورد بررسى قرار داده است <ref>مقدمه، ص 5 - 114</ref>. | مرحوم آيتالله مرعشى نجفى، در مقدمه مفصلى، زندگىنامه، علما و نوابغ از خاندان وى، اساتيد، شاگردان و آثار محمد بن مرتضى كاشانى را مورد بررسى قرار داده است <ref>مقدمه، ص 5 - 114</ref>. | ||
جلد اول حاوى 89 نامه و برخى وصاياى اميرالمؤمنين على(ع) است كه سه نام نخست از كتاب «رسائل الأئمة(ع)»، تأليف ثقةالاسلام كلينى و بقيه از منابع مختلف و بيشتر از «نهج البلاغة» نقل شده است. با اين تفاوت كه در «نهج البلاغة» سخنانى آورده شده است كه از نظر ادبى بليغ و فصيح و از منظر محتوا و معنا بيشتر اجتماعى و سياسى بودهاند. گويا مشاغل سياسى و اجتماعى شريف رضى در اين انتخاب مؤثر بوده و ايشان در اين راه نيز مصالح مهم اجتماعى مسلمانان را لحاظ كرده است، اما علمالهدى كاشانى در «معادن الحكمة» بيشتر نامههايى را ذكر كرده كه محتواى اعتقادى دارند و بلندتر و رساتر از همه، نامه چهارم است. بر همين مبنا، نامه امام على(ع) به ابوبكر نقل شده و در توضيح آن، خطبه بلند حضرت فاطمه زهرا(س) در مسجدالنبى و... روايت شده است، كه نظير چنين نامههايى هرگز در «نهج البلاغة» نقل نشده است <ref>صحتى سردرودى، محمد</ref>. | جلد اول حاوى 89 نامه و برخى وصاياى اميرالمؤمنين على(ع) است كه سه نام نخست از كتاب «رسائل الأئمة(ع)»، تأليف [[کلینی، محمد بن یعقوب|ثقةالاسلام كلينى]] و بقيه از منابع مختلف و بيشتر از «نهج البلاغة» نقل شده است. با اين تفاوت كه در «نهج البلاغة» سخنانى آورده شده است كه از نظر ادبى بليغ و فصيح و از منظر محتوا و معنا بيشتر اجتماعى و سياسى بودهاند. گويا مشاغل سياسى و اجتماعى شريف رضى در اين انتخاب مؤثر بوده و ايشان در اين راه نيز مصالح مهم اجتماعى مسلمانان را لحاظ كرده است، اما علمالهدى كاشانى در «معادن الحكمة» بيشتر نامههايى را ذكر كرده كه محتواى اعتقادى دارند و بلندتر و رساتر از همه، نامه چهارم است. بر همين مبنا، نامه امام على(ع) به ابوبكر نقل شده و در توضيح آن، خطبه بلند حضرت فاطمه زهرا(س) در مسجدالنبى و... روايت شده است، كه نظير چنين نامههايى هرگز در «نهج البلاغة» نقل نشده است <ref>صحتى سردرودى، محمد</ref>. | ||
جلد دوم شامل 127 نامه و توقيع از امامان معصوم(ع) است كه به ترتيب هفت نامه از امام حسن مجتبى(ع)، هشت نامه از امام حسين(ع)، دو نامه و يك موعظه از امام زينالعابدين(ع)، دو نامه از امام محمد باقر(ع)، هجده نامه از امام صادق(ع)، نه نامه از امام كاظم(ع)، چهارده نامه از امام رضا(ع)، پنج نامه از امام جواد(ع)، نوزده نامه از امام هادى(ع)، 21 نامه از امام حسن عسكرى(ع)، 22 نامه و توقيع از امام زمان(عج) ثبت شده است. | جلد دوم شامل 127 نامه و توقيع از امامان معصوم(ع) است كه به ترتيب هفت نامه از امام حسن مجتبى(ع)، هشت نامه از امام حسين(ع)، دو نامه و يك موعظه از امام زينالعابدين(ع)، دو نامه از امام محمد باقر(ع)، هجده نامه از امام صادق(ع)، نه نامه از امام كاظم(ع)، چهارده نامه از امام رضا(ع)، پنج نامه از امام جواد(ع)، نوزده نامه از امام هادى(ع)، 21 نامه از امام حسن عسكرى(ع)، 22 نامه و توقيع از امام زمان(عج) ثبت شده است. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
از لابهلاى مطالب «معادن الحكمة» پيداست كه گردآورنده آن به اهلبيت(ع) عشق مىورزيد و از ستمگران به آل على با تمام وجود تبرا مىجست. نوشتههاى رسا و قاطع وى پس از نقل نامه 127 در اين باره خواندنى است. مؤلف معمولاً پس از نامهها، آرا و عقايد خود را از زير عنوان «أقول» اظهار مىكند و گاه نيز مباحث مفصلى را از موضوعات مختلف به ميان مىآورد، مانند آنكه بحث مبسوطى را در باره انواع استخاره در زير نامه 151 مطرح مىكند و نظرش هميشه معطوف به احاديث و اخبار است و سعى مىكند متن نامهها را با نقل روايتهاى مشابه و قريبالمعنى توضيح دهد و تفسير كند. | از لابهلاى مطالب «معادن الحكمة» پيداست كه گردآورنده آن به اهلبيت(ع) عشق مىورزيد و از ستمگران به آل على با تمام وجود تبرا مىجست. نوشتههاى رسا و قاطع وى پس از نقل نامه 127 در اين باره خواندنى است. مؤلف معمولاً پس از نامهها، آرا و عقايد خود را از زير عنوان «أقول» اظهار مىكند و گاه نيز مباحث مفصلى را از موضوعات مختلف به ميان مىآورد، مانند آنكه بحث مبسوطى را در باره انواع استخاره در زير نامه 151 مطرح مىكند و نظرش هميشه معطوف به احاديث و اخبار است و سعى مىكند متن نامهها را با نقل روايتهاى مشابه و قريبالمعنى توضيح دهد و تفسير كند. | ||
علمالهدى در تدوين «معادن الحكمة» از منابع فراوانى سود برده و بيشتر از متون متقدم روايت كرده است، اما از فحواى سخنانى كه در صدر نامه 150 به هنگام نقل اسناد نامه گفته، پيداست كه برخلاف احتمال [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شيخ آقابزرگ تهرانى]]، علمالهدى به كتاب «رسائل الأئمة(ع)» نوشته ثقةالاسلام كلينى(ره) دسترسى نداشته و با واسطه از آن نقل كرده است. در جايى نيز ديده شد كه از كتاب الاختصاص، منسوب به شيخ مفيد، نامهاى را نقل كرده و از او با لقب «قوام الإيمان» نام برده است. | علمالهدى در تدوين «معادن الحكمة» از منابع فراوانى سود برده و بيشتر از متون متقدم روايت كرده است، اما از فحواى سخنانى كه در صدر نامه 150 به هنگام نقل اسناد نامه گفته، پيداست كه برخلاف احتمال [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شيخ آقابزرگ تهرانى]]، علمالهدى به كتاب «رسائل الأئمة(ع)» نوشته [[کلینی، محمد بن یعقوب|ثقةالاسلام كلينى]](ره) دسترسى نداشته و با واسطه از آن نقل كرده است. در جايى نيز ديده شد كه از كتاب الاختصاص، منسوب به شيخ مفيد، نامهاى را نقل كرده و از او با لقب «قوام الإيمان» نام برده است. | ||
ناگفته نماند كه چند تن از دانشوران در تحقيق و تصحيح و استخراج و مقابله منابع و مصادر معادن الحكمة كار كردهاند كه نامشان در صفحه چهارم جلد اول ثبت شده است. مسانيد معادن الحكمة هم به قلم آيتالله احمدى ميانجى تدوين شده كه تحت عنوان «تعليقات على معادن الحكمة» به پيوست در آخر هر دو جلد كتاب آورده شده است و خوانندگان معادن الحكمة از اين تعليقات كه بهصورت تفصيلى تدارك ديده شده و فوايد فراوانى دارد، هرگز بىنياز نيستند <ref>همان</ref>. | ناگفته نماند كه چند تن از دانشوران در تحقيق و تصحيح و استخراج و مقابله منابع و مصادر معادن الحكمة كار كردهاند كه نامشان در صفحه چهارم جلد اول ثبت شده است. مسانيد معادن الحكمة هم به قلم آيتالله احمدى ميانجى تدوين شده كه تحت عنوان «تعليقات على معادن الحكمة» به پيوست در آخر هر دو جلد كتاب آورده شده است و خوانندگان معادن الحكمة از اين تعليقات كه بهصورت تفصيلى تدارك ديده شده و فوايد فراوانى دارد، هرگز بىنياز نيستند <ref>همان</ref>. |
ویرایش