۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'شرح التعرف لمذهب التصوف' به 'شرح التعرف لمذهب التصوف (تصحیح محمد روشن)') |
جز (جایگزینی متن - 'علیهم السلام' به 'علیهمالسلام') |
||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
آنگاه برای هر یک از این ارکان چهارگانه آیهای را میآورد که نشان بدهد این ارکان بر مینای قرآن و آیات چنین معنا یافته است. و در توضیح این چهار رکن میافزاید که هر کدام دارای دو طبقه است، طبقهی ظاهر و طبقهی باطن که در مجموع هشت رکن میشود و نیز متذکّر میگردد که این هشت رکن از دیر باز تا کنون مورد نظر بوده است، چنانکه گویا واضع این هشت شرط [[جنید بغدادی، جنید بن محمد|جنید بغدادی]] بوده است<ref>متن، صص 65-64</ref>. | آنگاه برای هر یک از این ارکان چهارگانه آیهای را میآورد که نشان بدهد این ارکان بر مینای قرآن و آیات چنین معنا یافته است. و در توضیح این چهار رکن میافزاید که هر کدام دارای دو طبقه است، طبقهی ظاهر و طبقهی باطن که در مجموع هشت رکن میشود و نیز متذکّر میگردد که این هشت رکن از دیر باز تا کنون مورد نظر بوده است، چنانکه گویا واضع این هشت شرط [[جنید بغدادی، جنید بن محمد|جنید بغدادی]] بوده است<ref>متن، صص 65-64</ref>. | ||
امّا رسالهی دوّم که [[چهل مقام صوفی]] است برای هر مقام توضیح مختصری وجود دارد. اسامیاین چهل مقام چنین است: نیّت، انابت، توبه، ارادت، مجاهده، مراقبه، صبر، ذکر، مخالفت نفس، موافقت بر بلا، تسلیم، توکّل، زهد، عبادت، ورع، اخلاص، صدق، خوف، شوق، فنا، بقا، علم الیقین، معرفت، ولایت، محبّت، شوق، وحدت، قرت، انس، وصال، کشف، محاضره، تجرید، تفرید، انبساط، تحیّر، نهایت، و مقام چهلم تصوّف است. و تعریف شیخ در آخر رساله در خصوص صوفی چنین است: و صوفی آن بوَد که از همه مرادها صافی بوَد؛ و زبانش از غیبت و فضولی صافی بوَد؛ و دلش از علّت صافی بوَد؛ و چشمش از خیانت صافی بوَد؛ و از جهان دوخته بوَد و با حق آموخته بوَد؛ و باطنش از آفت صافی بوَد؛ و نفسش ازشهوت صافی بوَد؛ و ظاهرش از آرایش صورت صافی و گفتارش صافی بوَد. و این چهل مقام، پیغمبران را بوده است اولین مقام آدم است | امّا رسالهی دوّم که [[چهل مقام صوفی]] است برای هر مقام توضیح مختصری وجود دارد. اسامیاین چهل مقام چنین است: نیّت، انابت، توبه، ارادت، مجاهده، مراقبه، صبر، ذکر، مخالفت نفس، موافقت بر بلا، تسلیم، توکّل، زهد، عبادت، ورع، اخلاص، صدق، خوف، شوق، فنا، بقا، علم الیقین، معرفت، ولایت، محبّت، شوق، وحدت، قرت، انس، وصال، کشف، محاضره، تجرید، تفرید، انبساط، تحیّر، نهایت، و مقام چهلم تصوّف است. و تعریف شیخ در آخر رساله در خصوص صوفی چنین است: و صوفی آن بوَد که از همه مرادها صافی بوَد؛ و زبانش از غیبت و فضولی صافی بوَد؛ و دلش از علّت صافی بوَد؛ و چشمش از خیانت صافی بوَد؛ و از جهان دوخته بوَد و با حق آموخته بوَد؛ و باطنش از آفت صافی بوَد؛ و نفسش ازشهوت صافی بوَد؛ و ظاهرش از آرایش صورت صافی و گفتارش صافی بوَد. و این چهل مقام، پیغمبران را بوده است اولین مقام آدم است علیهمالسلام و آخرین مقام محمّد رسولالله صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم و الحمدلله و حده و السّلام علی من اتبع الهدی<ref>متن، ص 79</ref>. | ||
ویرایش