۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هها' به 'هها') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - '( ' به '(') |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''ولایت فقیه، حکومت اسلامى'''، مجموعه سیزده سخنرانى از [[امام خمینى(ره)|آیتالله سید روحالله موسوى خمینى]]( امام خمینى(ره)) است که در سال 1348 در ایام اقامت در نجف اشرف براى شاگردان خود ایراد کرده است. | '''ولایت فقیه، حکومت اسلامى'''، مجموعه سیزده سخنرانى از [[امام خمینى(ره)|آیتالله سید روحالله موسوى خمینى]](امام خمینى(ره)) است که در سال 1348 در ایام اقامت در نجف اشرف براى شاگردان خود ایراد کرده است. | ||
این سخنرانىها در همان ایام تحریر و به صورت جزوه نیز منتشر شد، در سال 1356 نیز در ایران با عنوان «نامهاى از امام موسوى کاشف الغطاء» به ضمیمه جهاد اکبر چاپ شد. | این سخنرانىها در همان ایام تحریر و به صورت جزوه نیز منتشر شد، در سال 1356 نیز در ایران با عنوان «نامهاى از امام موسوى کاشف الغطاء» به ضمیمه جهاد اکبر چاپ شد. | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
کتاب ولایت فقیه مانند دیگر آثار امام خمینى(ره)، در رژیم پهلوى در لیست آثار ممنوعه قرار داشت اما بارها توسط ناشران متعدد در ایران و به زبانهاى مختلف در برخى از کشورهاى دیگر منتشر شد. | کتاب ولایت فقیه مانند دیگر آثار امام خمینى(ره)، در رژیم پهلوى در لیست آثار ممنوعه قرار داشت اما بارها توسط ناشران متعدد در ایران و به زبانهاى مختلف در برخى از کشورهاى دیگر منتشر شد. | ||
این نسخه داراى فهرستهاى فنى( آیات، روایات، اعلام، کتابها و اصطلاحات فقهى و حقوقى) و کتابنامه به صورت زیرنویس است. | این نسخه داراى فهرستهاى فنى(آیات، روایات، اعلام، کتابها و اصطلاحات فقهى و حقوقى) و کتابنامه به صورت زیرنویس است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
ایشان در اثبات نظر خود مبنى بر لزوم و ضرورت تشکیل حکومت اسلامى متکى بر ولایت فقیه، دلایلى بیان مىکند که عبارتند از: | ایشان در اثبات نظر خود مبنى بر لزوم و ضرورت تشکیل حکومت اسلامى متکى بر ولایت فقیه، دلایلى بیان مىکند که عبارتند از: | ||
1- عمل و سیره پیامبر اسلام( صلیاللهعلیهوآله) در تشکیل حکومت اسلامى. | 1- عمل و سیره پیامبر اسلام(صلیاللهعلیهوآله) در تشکیل حکومت اسلامى. | ||
2- استمرار اجراى احکام الهى که براى همیشه وجود این احکام ضرورت دارد و تنها حکومت اسلامى است که ضامن اجراى این احکام است. | 2- استمرار اجراى احکام الهى که براى همیشه وجود این احکام ضرورت دارد و تنها حکومت اسلامى است که ضامن اجراى این احکام است. | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
3- ماهیت و کیفیت قوانین اسلام که بدون حکومت و بدون حضور حاکم فقیه قابل اجرا نیست؛ مثل احکام مالى، ارث و احکام حقوقى و جزائى. | 3- ماهیت و کیفیت قوانین اسلام که بدون حکومت و بدون حضور حاکم فقیه قابل اجرا نیست؛ مثل احکام مالى، ارث و احکام حقوقى و جزائى. | ||
به اعتقاد مؤلف فرق ولایت فقیه با ولایت ائمّه و پیامبر اکرم( صلیاللهعلیهوآله)، در این است که عنوان ولایت فقیه یک عنوان اعتبارى عقلایى است و مقام معنوى خاصى براى وى ایجاد نمىکند و انسان را یک شخصیت غیرعادى معرفى نمىکند و فقط وظیفهاى خطیر بر دوش او مىگذارد. | به اعتقاد مؤلف فرق ولایت فقیه با ولایت ائمّه و پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله)، در این است که عنوان ولایت فقیه یک عنوان اعتبارى عقلایى است و مقام معنوى خاصى براى وى ایجاد نمىکند و انسان را یک شخصیت غیرعادى معرفى نمىکند و فقط وظیفهاى خطیر بر دوش او مىگذارد. | ||
امام خمینى، ضمن برشمردن برخى از شرایط عمومى براى ولىفقیه، علم به قانون و عدالت را نیز از شرایط ضرورى براى ولىفقیه مىداند. | امام خمینى، ضمن برشمردن برخى از شرایط عمومى براى ولىفقیه، علم به قانون و عدالت را نیز از شرایط ضرورى براى ولىفقیه مىداند. | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
2- نجات مظلومان از دست ستمگران | 2- نجات مظلومان از دست ستمگران | ||
ایشان با بیان این واقعیت تاریخى که پیامبر اکرم( صلیاللهعلیهوآله) خلیفه تعیین کرده است، این سؤال را مطرح مىکند که آیا تعیین خلیفه براى بیان احکام است؟ بیان احکام که خلیفه نمىخواهد. خلیفه براى حکومت و اجراى مقررات و قوانین است. | ایشان با بیان این واقعیت تاریخى که پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) خلیفه تعیین کرده است، این سؤال را مطرح مىکند که آیا تعیین خلیفه براى بیان احکام است؟ بیان احکام که خلیفه نمىخواهد. خلیفه براى حکومت و اجراى مقررات و قوانین است. | ||
وى اشاره مىکند که در عصر اموى و عباسى از این اصل اساسى عدول شده است و آنها خلافت اسلامى را به شکل نظامهاى پادشاهى و امپراطورى درآوردند و این روند براى قرنها ادامه یافت. اما عقل و شرع حکم مىکند که باید براى تغییر این وضعیت قیام کرد و جهت برپایى حکومت اسلامى تلاش نمود. | وى اشاره مىکند که در عصر اموى و عباسى از این اصل اساسى عدول شده است و آنها خلافت اسلامى را به شکل نظامهاى پادشاهى و امپراطورى درآوردند و این روند براى قرنها ادامه یافت. اما عقل و شرع حکم مىکند که باید براى تغییر این وضعیت قیام کرد و جهت برپایى حکومت اسلامى تلاش نمود. |
ویرایش