۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ني ' به 'نی') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
وی همچنین ابتدا تصمیم گرفته که کتاب در سه جزء منتشر کند و پس از آماده شدن برای چاپ، نظرش تغییر میکند و دست به انتشار این اثر در دو جزء بزرگ که جزء دوم مشتمل بر فهارس اسانید و روات در پنج طبقه و سایر فهارس باشد میزند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41205/1/3 ر.ک: همان]</ref>. | وی همچنین ابتدا تصمیم گرفته که کتاب در سه جزء منتشر کند و پس از آماده شدن برای چاپ، نظرش تغییر میکند و دست به انتشار این اثر در دو جزء بزرگ که جزء دوم مشتمل بر فهارس اسانید و روات در پنج طبقه و سایر فهارس باشد میزند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41205/1/3 ر.ک: همان]</ref>. | ||
[[طبری، محمد بن جریر بن یزید|طبری]] در این اثر سعی کرده تعارضات روایات را شرح و توضیح دهند؛ بهعنوان نمونه در تفسیر حدیثی از پیامبر (ص) که به ابن عباس فرمود: «اللهم علمه الحکمة»، به دیدگاه گروهی از صحابه اشاره میکند که حکمت را در کریمه «يُؤْتِي الْحِکْمَةَ مَنْ يَشَاءُ وَ مَنْ يُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً کَثِيراً»؛ [خدا] به هر كس كه بخواهد حكمت میبخشد، و به هر كس حكمت داده شود، بهیقین، خيرى فراوان داده شده است؛ و جز خردمندان، كسى پند نمىگيرد. (بقره: 269)، معنا کردهاند؛ اما در آیه «وَ يُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَ الْحِکْمَةَ»؛ و كتاب و حكمت به آنان بياموزد(بقره: 129)، حکمت را به معنای سنن میدانند که رسولالله(ص) با واسطه وحی از جانب خداوند آورده است. [[طبری، محمد بن جریر بن یزید|طبری]] با تأیید اینکه هر دو تأویل در جای خود صحیح است، چنین توضیح میدهد: قرآن حکمت است چراکه در آن احکام حلال و حرامش ذکر شده و امر و نهی و شرایع دینش برای بندگان تبیین شده است. در رابطه با سنن رسولالله(ص) نیز که از وحی الهی برای امتش وضع نمود، همینگونه است؛ آن نیز حکمت است که بهوسیله آن در میان امتش حکم میکرد و بین حق و باطل تفصیل میداد و مجملات آیات قرآن را تبیین مینمود و معانی آیاتی را که نازل میشد را به مردم اطلاع میداد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41205/1/182 ر.ک: متن کتاب، جلد1، ص182]</ref>. | [[طبری، محمد بن جریر بن یزید|طبری]] در این اثر سعی کرده تعارضات روایات را شرح و توضیح دهند؛ بهعنوان نمونه در تفسیر حدیثی از پیامبر(ص) که به ابن عباس فرمود: «اللهم علمه الحکمة»، به دیدگاه گروهی از صحابه اشاره میکند که حکمت را در کریمه «يُؤْتِي الْحِکْمَةَ مَنْ يَشَاءُ وَ مَنْ يُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً کَثِيراً»؛ [خدا] به هر كس كه بخواهد حكمت میبخشد، و به هر كس حكمت داده شود، بهیقین، خيرى فراوان داده شده است؛ و جز خردمندان، كسى پند نمىگيرد. (بقره: 269)، معنا کردهاند؛ اما در آیه «وَ يُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَ الْحِکْمَةَ»؛ و كتاب و حكمت به آنان بياموزد(بقره: 129)، حکمت را به معنای سنن میدانند که رسولالله(ص) با واسطه وحی از جانب خداوند آورده است. [[طبری، محمد بن جریر بن یزید|طبری]] با تأیید اینکه هر دو تأویل در جای خود صحیح است، چنین توضیح میدهد: قرآن حکمت است چراکه در آن احکام حلال و حرامش ذکر شده و امر و نهی و شرایع دینش برای بندگان تبیین شده است. در رابطه با سنن رسولالله(ص) نیز که از وحی الهی برای امتش وضع نمود، همینگونه است؛ آن نیز حکمت است که بهوسیله آن در میان امتش حکم میکرد و بین حق و باطل تفصیل میداد و مجملات آیات قرآن را تبیین مینمود و معانی آیاتی را که نازل میشد را به مردم اطلاع میداد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/41205/1/182 ر.ک: متن کتاب، جلد1، ص182]</ref>. | ||
نویسنده در بخشی از مباحث کتاب به تبیین دیدگاه مرجئه پرداخته است. در یکی از اقوال از ابن شقیق مروزی از ابراهیم اشعث از ابن عیاض نقل میکند: اهل ارجاء درباره ایمان چنین میگویند: ایمان، گفتار است بدون عمل؛ و جهمیه میگویند: ایمان، معرفت بدون قول و عمل است؛ اما اهل سنت میگویند: ایمان، معرفت، قول و عمل است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/42024/1/660 ر.ک: همان، جلد2، ص660]</ref>. سپس دیدگاههای مختلف را طرح و قول صواب را این میداند که ارجاء به معنای تأخیر شیء است و مرجئه امر علی و عثمان را بهسوی پروردگارشان به تأخیر انداختند و ولایت ایشان را ترک کرده و از ایشان برائت جستند و ایمان را قول بدون عمل و تصدیق با گفتار دانستند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/42024/1/661 ر.ک: همان، ص661]</ref>. | نویسنده در بخشی از مباحث کتاب به تبیین دیدگاه مرجئه پرداخته است. در یکی از اقوال از ابن شقیق مروزی از ابراهیم اشعث از ابن عیاض نقل میکند: اهل ارجاء درباره ایمان چنین میگویند: ایمان، گفتار است بدون عمل؛ و جهمیه میگویند: ایمان، معرفت بدون قول و عمل است؛ اما اهل سنت میگویند: ایمان، معرفت، قول و عمل است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/42024/1/660 ر.ک: همان، جلد2، ص660]</ref>. سپس دیدگاههای مختلف را طرح و قول صواب را این میداند که ارجاء به معنای تأخیر شیء است و مرجئه امر علی و عثمان را بهسوی پروردگارشان به تأخیر انداختند و ولایت ایشان را ترک کرده و از ایشان برائت جستند و ایمان را قول بدون عمل و تصدیق با گفتار دانستند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/42024/1/661 ر.ک: همان، ص661]</ref>. |
ویرایش