پرش به محتوا

نهاية الدراية في شرح الرسالة الموسومة بالوجيزة للبهايي: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (A-esmaili@noornet.net صفحهٔ نهایة الدرایة فی شرح الرسالة الموسومة بالوجیزة للبهایی را به [[نهاية الدراية في شرح الرسالة الموسومة بالوجيزة للبهايي...)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۴: خط ۴۴:
اين كتاب را ماجد الغرباوي تصحيح و تحقيق كرده و تعليقاتى بر آن نوشته است. درباره شرح حاضر چند نكته گفتنى است:
اين كتاب را ماجد الغرباوي تصحيح و تحقيق كرده و تعليقاتى بر آن نوشته است. درباره شرح حاضر چند نكته گفتنى است:


1. مصحح در آغاز اين اثر، مقدمه‌اى عالمانه آورده و در آن، نخست مباحثى در مورد تاريخچه پيدايش و تطور علوم حديث از آغاز تا قرن پنجم هجرى، طبقات رجال حديث، علم جرح و تعديل، و مباحثى چون مختلف الحديث، علل الحديث، متشابه الحديث، غريب الحديث و كتابهايى كه از قديم و جديد، شيعه يا سنى در اين موضوع نوشته‌اند مطرح شده است. سپس گزارشى كوتاه از زندگى و انديشه نويسنده و شارح ارائه و در آخر روش شارح در اين كتاب و همچنين روش تحقيق آن را توضيح داده است (مقدمه تحقيق، ص11- 59).
1. مصحح در آغاز اين اثر، مقدمه‌اى عالمانه آورده و در آن، نخست مباحثى در مورد تاريخچه پيدايش و تطور علوم حديث از آغاز تا قرن پنجم هجرى، طبقات رجال حديث، علم جرح و تعديل، و مباحثى چون مختلف الحديث، علل الحديث، متشابه الحديث، غريب الحديث و كتابهايى كه از قديم و جديد، شيعه يا سنى در اين موضوع نوشته‌اند مطرح شده است. سپس گزارشى كوتاه از زندگى و انديشه نويسنده و شارح ارائه و در آخر روش شارح در اين كتاب و همچنين روش تحقيق آن را توضيح داده است <ref>مقدمه تحقيق، ص11- 59</ref>.


2. مصحح، با تأكيد بر اينكه متن اصلى شيخ بهائى، گزيده و نيازمند شرح بوده، روش شارح را به اختصار چنين گزارش كرده است: 1- شارح، وجيزه شيخ بهايى را به صورت شرح مزجى توضيح داده يعنى متن و شرح را به هم آميخته است. 2- شارح خودش را مقيد كرده كه تقسيم فصول و انواع را به همان ترتيب بياورد كه نويسنده آورده و به همين جهت اين اثر از نظر طبقه‌بندى‌ها برخلاف روال مشهور و رايج در علم درايه است. 3- شارح موضوعات جديدى را افزوده است كه در متن اصلى كتاب شيخ بهائى نيست و داراى فوائد و تنبيهات ارزشمندى است. 4- شارح نظر خودش را در مسائل و موضوعات بيان كرده كه گاه هماهنگ با نويسنده و گاه مخالف آن است. 5- شارح بسيارى از اقوال را در هر مسأله‌اى ذكر كرده است. 6- چون علم درايه همانند علم منطق از علوم آلى است؛ به همين جهت بين مطالب و حتى عبارات اين كتاب و ساير كتابها در مواردى تشابه يا تطابق مشاهده مى‌شود كه شايسته است اين موضوع، اشكالى بر اثر حاضر شمرده نشود (همان، ص55- 56).
2. مصحح، با تأكيد بر اينكه متن اصلى شيخ بهائى، گزيده و نيازمند شرح بوده، روش شارح را به اختصار چنين گزارش كرده است: 1- شارح، وجيزه شيخ بهايى را به صورت شرح مزجى توضيح داده يعنى متن و شرح را به هم آميخته است. 2- شارح خودش را مقيد كرده كه تقسيم فصول و انواع را به همان ترتيب بياورد كه نويسنده آورده و به همين جهت اين اثر از نظر طبقه‌بندى‌ها برخلاف روال مشهور و رايج در علم درايه است. 3- شارح موضوعات جديدى را افزوده است كه در متن اصلى كتاب شيخ بهائى نيست و داراى فوائد و تنبيهات ارزشمندى است. 4- شارح نظر خودش را در مسائل و موضوعات بيان كرده كه گاه هماهنگ با نويسنده و گاه مخالف آن است. 5- شارح بسيارى از اقوال را در هر مسأله‌اى ذكر كرده است. 6- چون علم درايه همانند علم منطق از علوم آلى است؛ به همين جهت بين مطالب و حتى عبارات اين كتاب و ساير كتابها در مواردى تشابه يا تطابق مشاهده مى‌شود كه شايسته است اين موضوع، اشكالى بر اثر حاضر شمرده نشود <ref>همان، ص55- 56</ref>.


3. مصحح روش خودش در تصحيح را چنين نوشته است: اين اثر تنها يك بار در لكهنو (هند) چاپ شده بود كه آن نسخه هم پر از غلطهاى نحوى و املائى و چاپى و تصحيف‌هايى بود كه در موارد زيادى كتاب غيرقابل استفاده شده بود همان‌طور كه علامه سيد عبدالحسين شرف‌الدين اين مطلب را در حاشيه بر كتاب حاضر نوشته است: اين اثر آنقدر غلط مغير معنا دارد كه من وقتى آن را ديدم گفتم «اى كاش سيد اصلاً اين كتاب را نمى‌نوشت تا مبتلا به چنين بلايى نشود!» و اين سخن من به گوش سيد رسيد و او خودش سخن مرا با شگفتى نقل مى‌كرد. و كتاب حاضر هيچ نسخه ديگرى ندارد و به ناچار تصحيح را فقط بر اساس همان نسخه چاپى انجام دادم و كوشيدم همه مشكلاتش را برطرف سازم (همان، ص56- 57).
3. مصحح روش خودش در تصحيح را چنين نوشته است: اين اثر تنها يك بار در لكهنو (هند) چاپ شده بود كه آن نسخه هم پر از غلطهاى نحوى و املائى و چاپى و تصحيف‌هايى بود كه در موارد زيادى كتاب غيرقابل استفاده شده بود همان‌طور كه علامه سيد عبدالحسين شرف‌الدين اين مطلب را در حاشيه بر كتاب حاضر نوشته است: اين اثر آنقدر غلط مغير معنا دارد كه من وقتى آن را ديدم گفتم «اى كاش سيد اصلاً اين كتاب را نمى‌نوشت تا مبتلا به چنين بلايى نشود!» و اين سخن من به گوش سيد رسيد و او خودش سخن مرا با شگفتى نقل مى‌كرد. و كتاب حاضر هيچ نسخه ديگرى ندارد و به ناچار تصحيح را فقط بر اساس همان نسخه چاپى انجام دادم و كوشيدم همه مشكلاتش را برطرف سازم <ref>همان، ص56- 57</ref>.


4. شارح در مقدمه‌اش تأكيد كرده است كه چون متن اصلى تلويحات و اشارات و داراى اصطلاحاتى بود كه نه براى مبتدى مفيد بود و نه منتهى (و متخصص) را بى‌نياز مى‌كرد، دوست داشتم كه نقاب از چهره‌اش بگشايم و فوائد و تنبيهات مورد نياز و برخى از اصطلاحات را به آن بيفزايم (مدخل، ص65- 66).
4. شارح در مقدمه‌اش تأكيد كرده است كه چون متن اصلى تلويحات و اشارات و داراى اصطلاحاتى بود كه نه براى مبتدى مفيد بود و نه منتهى (و متخصص) را بى‌نياز مى‌كرد، دوست داشتم كه نقاب از چهره‌اش بگشايم و فوائد و تنبيهات مورد نياز و برخى از اصطلاحات را به آن بيفزايم <ref>مدخل، ص65- 66</ref>.


5. تعيين شماره و آدرس آيات و روايات و فهرست‌هاى فنى در پايان كتاب و نيز مطالب توضيحى پاورقى‌ها و كلماتى كه در بين دو كروشه قرار گرفته، از افزوده‌هاى مصحح است (همان، ص57).
5. تعيين شماره و آدرس آيات و روايات و فهرست‌هاى فنى در پايان كتاب و نيز مطالب توضيحى پاورقى‌ها و كلماتى كه در بين دو كروشه قرار گرفته، از افزوده‌هاى مصحح است <ref>همان، ص57</ref>.


6. شارح كتاب، سيد حسن صدر، اين اثر را در تاريخ سيزدهم شوال 1314ق در شهر كاظمين به پايان رسانده است. وى تصريح كرده است كه آغاز نگارش اين اثر در اولين شب ماه رمضان همان سال بوده و بنابراين نگارش اين كتاب 54 روز طول كشيده است (متن كتاب، ص608- 609).
6. شارح كتاب، سيد حسن صدر، اين اثر را در تاريخ سيزدهم شوال 1314ق در شهر كاظمين به پايان رسانده است. وى تصريح كرده است كه آغاز نگارش اين اثر در اولين شب ماه رمضان همان سال بوده و بنابراين نگارش اين كتاب 54 روز طول كشيده است <ref>متن كتاب، ص608- 609</ref>.


==پانويس ==
<references />
== منابع مقاله ==
== منابع مقاله ==


مقدمه و متن كتاب.
مقدمه و متن كتاب.
خط ۶۹: خط ۷۰:
[[رده:علم الحدیث]]
[[رده:علم الحدیث]]
[[رده:آثار کلی علم الحدیث]]
[[رده:آثار کلی علم الحدیث]]
۵۳٬۳۲۷

ویرایش