۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رده:مقالات بارگذاری شده 01 قربانی' به 'رده:مقالات بارگذاری شده شهریور 01 قربانی') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
}} | }} | ||
'''رساله جوابیه'''، رسالهای است از شیخ اسدالله گلپایگانی ایزدگشسب (ناصرعلی) در پاسخ به نوشتههای حاج شیخ عباسعلی کیوان قزوینی. | '''رساله جوابیه'''، رسالهای است از شیخ [[ایزد گشسب، اسدالله گلپایگانی|اسدالله گلپایگانی ایزدگشسب]] (ناصرعلی) در پاسخ به نوشتههای حاج شیخ [[عباسعلی کیوان قزوینی]]. | ||
شیخ اسدالله ایزدگشسب گلپایگانی (درویش ناصرعلی) پس از سالها تحصیل در گلپایگان، اصفهان و نجف و نایل شدن به مقام اجتهاد، بهواسطه مطالعه چند کتاب از تألیفات سلطان محمد (سلطانعلیشاه) | شیخ [[ایزد گشسب، اسدالله گلپایگانی|اسدالله ایزدگشسب گلپایگانی]] (درویش ناصرعلی) پس از سالها تحصیل در گلپایگان، اصفهان و نجف و نایل شدن به مقام اجتهاد، بهواسطه مطالعه چند کتاب از تألیفات [[سلطانعلیشاه، سلطانمحمد بن حیدر|سلطان محمد (سلطانعلیشاه) گنابادی]]، مخصوصا مطالعه تفسیر «[[بيان السعادة في مقامات العبادة|بيان السعادة]]»، اشتیاق زیارت وی درقلبش شعلهور شده و به قصد گناباد، از نجف اشرف حرکت کردند و پس از درک زیارت وی، مجذوب و شیفه او شده، چندین سال در بیدخت که یکی از قرای گناباد و محل اقامت سلطانعلیشاه است، اقامت گزید و مراحل سیر و سلوک را طی نمود<ref>ر.ک: مقدمه، ص2-3</ref>. | ||
پس از شهادت سلطانعلیشاه در زمان حاج ملا علی (نورعلیشاه ثانی) جانشین و خلیفه او، دچار زحمت و آزار مخالفین گردید و به امر وی، به اصفهان مراجعت نمود. در موقع اقامت در بیدخت، وی با حاج شیخ عباسعلی کیوان قزوینی معاشر و مصاحب بود و چون بعدا مطالبی از او انتشار یافت که کاملا برخلاف حقیقت بود، درصدد برآمد از روی کمال صدق و حقیقت، آنچه را از ایشان دیده و شنیده، به رشته تحریر درآورد؛ ازاینرو اقدام به نوشتن جوابیه حاضر نمود<ref>ر.ک: همان، ص3</ref>. | پس از شهادت [[سلطانعلیشاه، سلطانمحمد بن حیدر|سلطانعلیشاه]] در زمان حاج ملا علی ([[نورعلیشاه ثانی]]) جانشین و خلیفه او، دچار زحمت و آزار مخالفین گردید و به امر وی، به اصفهان مراجعت نمود. در موقع اقامت در بیدخت، وی با حاج شیخ [[عباسعلی کیوان قزوینی]] معاشر و مصاحب بود و چون بعدا مطالبی از او انتشار یافت که کاملا برخلاف حقیقت بود، درصدد برآمد از روی کمال صدق و حقیقت، آنچه را از ایشان دیده و شنیده، به رشته تحریر درآورد؛ ازاینرو اقدام به نوشتن جوابیه حاضر نمود<ref>ر.ک: همان، ص3</ref>. | ||
از جمله سؤالات حاج شیخ عباسعلی کیوان | از جمله سؤالات حاج شیخ [[عباسعلی کیوان قزوینی]]، پرسشی است پیرامون این موضوع که آیا بازگشت شیخی از مشایخ طریقت، امکان دارد یا نه و آیا بازگشت او، دلیل بر بطلان اجازه دهنده و پیر او هست یا خیر؟ نویسنده در پاسخ به این پرسش، چنین نوشته است: «بلی عقلا امتناعی ندارد و ممکن است امتحان و خطری در سلوک پیش آید و مخلصین را گذر از آن ممکن نباشد. قصه ابلیس که معلم ملائکه بود و بهواسطه ترک سجده آدم از روی استکبار مردود ابد شد و حکایت بلعم باعورا... همه مؤید مدعاست»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص7-8</ref>. نویسنده، حکایت ابتلای شیخ صنعان به عشق دختر ترسا و ترک اسلام گفتن وی و ارتکاب به برخی از اعمال منکر که در کتاب «[[منطق الطیر عطار|منطق الطیر]]» شیخ [[عطار، محمد بن ابراهیم|فریدالدین عطار نیشابوری]] آمده را نیز دلیل دیگری بر مدعای خویش، ذکر کرده است<ref>ر.ک: همان، ص8</ref>. | ||
در انتهای کتاب، با استفاده از بیانات آقای حقیقت، به شرح حال ملا علی بیهودی پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص76</ref>. | در انتهای کتاب، با استفاده از بیانات آقای حقیقت، به شرح حال ملا علی بیهودی پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص76</ref>. |
ویرایش