۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابن خلكان' به 'ابن خلكان') |
جز (جایگزینی متن - 'تاريخ بغداد' به 'تاريخ بغداد') |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
مفسران بعدى از اين بابت كمتر متوقع بودند و به همين سبب است كه مثلا ثعلبى (متوفى 427 ه) و بغوى (متوفى 510) هيچ ترديدى روا نمىدارند، در اينكه مقاتل را در زمرۀ ثقات در تفسير و در كنار ابن عباس و قتاده و مجاهد و حسن بصرى به شمار آورند. از همه پرمعنىتر روش ملطى (متوفى 377) است كه بخش بزرگى از كتاب «تفسير المتشابه» مقاتل را در تنبيه خود نقل كرده است. برخى ديگر نيز مانند قشيرى و خرگوشى يا كراميان، غالبا بىهيچ پردهپوشى سخنان او را در آثار خود آوردهاند. | مفسران بعدى از اين بابت كمتر متوقع بودند و به همين سبب است كه مثلا ثعلبى (متوفى 427 ه) و بغوى (متوفى 510) هيچ ترديدى روا نمىدارند، در اينكه مقاتل را در زمرۀ ثقات در تفسير و در كنار ابن عباس و قتاده و مجاهد و حسن بصرى به شمار آورند. از همه پرمعنىتر روش ملطى (متوفى 377) است كه بخش بزرگى از كتاب «تفسير المتشابه» مقاتل را در تنبيه خود نقل كرده است. برخى ديگر نيز مانند قشيرى و خرگوشى يا كراميان، غالبا بىهيچ پردهپوشى سخنان او را در آثار خود آوردهاند. | ||
وضع مقاتل در مقام يك محدث به گونهاى ديگر است، صاحب تاريخ بغداد كه به نظر نمىآيد با مقاتل مخالف باشد، تنها گواهيهايى را ذكر مىكند كه حمله به اوست و در آنها او دروغگو و جاعل خوانده شده است. البته به ندرت محدثانى مىتوان يافت كه آنها را جاعل نخوانده باشند. | وضع مقاتل در مقام يك محدث به گونهاى ديگر است، صاحب [[تاریخ بغداد|تاريخ بغداد]] كه به نظر نمىآيد با مقاتل مخالف باشد، تنها گواهيهايى را ذكر مىكند كه حمله به اوست و در آنها او دروغگو و جاعل خوانده شده است. البته به ندرت محدثانى مىتوان يافت كه آنها را جاعل نخوانده باشند. | ||
اين بود موقعيت مقاتل در جهان تسنن، موقعيت دوگانهاى كه در قضاوتى كه خاورشناسان در حق او كردهاند، منعكس است، در حقيقت اگر «پلسنر» با صراحت جانب سنتطلبان را مىگيرد و به شدت از مقاتل انتقاد مىكند، در عوض ماسينيون او را نخستين مفسر بزرگ قرآن مىخواند و مىنويسد: «روش او در تفسير حجت بود. » | اين بود موقعيت مقاتل در جهان تسنن، موقعيت دوگانهاى كه در قضاوتى كه خاورشناسان در حق او كردهاند، منعكس است، در حقيقت اگر «پلسنر» با صراحت جانب سنتطلبان را مىگيرد و به شدت از مقاتل انتقاد مىكند، در عوض ماسينيون او را نخستين مفسر بزرگ قرآن مىخواند و مىنويسد: «روش او در تفسير حجت بود. » |
ویرایش