پرش به محتوا

مشارب الاذواق: تفاوت میان نسخه‌ها

۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۳ سپتامبر ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۴: خط ۳۴:
}}
}}
   
   
'''مشارب الاذواق''' شرح قصیده خمریه ابن فارض مصری است در بیان محبّت، از عارف کبیر قرن هشتم هجری [[همدانی، سید علی بن شهاب‌الدین|میر سید علی همدانی]] ملقب به [[همدانی، سید علی بن شهاب‌الدین|علی ثانی]] با مقدمه و تصحیح [[خواجوی، محمد|محمد خواجوی]] به زبان فارسی.
'''مشارب الاذواق''' شرح قصیده خمریه ابن فارض مصری است در بیان محبّت، از عارف کبیر قرن هشتم هجری [[همدانی، سید علی بن شهاب‌الدین|امیر سید علی همدانی]] ملقب به [[همدانی، سید علی بن شهاب‌الدین|علی ثانی]] با مقدمه و تصحیح [[خواجوی، محمد|محمد خواجوی]] به زبان فارسی.


[[ابن فارض، عمر بن علی|ابن فارض]] را قصیده‌ای است تائیه به نام نظم السلوک که در آن از علوم دینی و معارف الهی و سیر و سلوک و ذوق خود و کاملان اولیاء و بزرگان عرفا فراوان گرد آمده است. آن قصیده 765 بیت است. [[ابن فارض، عمر بن علی|ابن فارض]] در آن قصیده عشقش را به جمال محبوب بیان کرده است.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص11</ref> بر آن قصیده، شرح‌های گوناگون فارسی و عربی نوشته شده است؛ مشارق الدراری به زبان فارسی و منتهی المدارک به عربی از سعیدالدین فرغانی، کشف الوجوه الغر لمعانی نظم الدّرّ عزدالدین محمود کاشانی معروف به شرح شیخ [[کاشانی، عبدالرزاق|عبدالرزاق کاشانی]]، شرح رکن‌الدین شیرازی و دو شرح دیگر از شاگردان [[سعیدالدین فرغانی]] از جمله این شروح هستند.<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>
[[ابن فارض، عمر بن علی|ابن فارض]] را قصیده‌ای است تائیه به نام نظم السلوک که در آن از علوم دینی و معارف الهی و سیر و سلوک و ذوق خود و کاملان اولیاء و بزرگان عرفا فراوان گرد آمده است. آن قصیده 765 بیت است. [[ابن فارض، عمر بن علی|ابن فارض]] در آن قصیده عشقش را به جمال محبوب بیان کرده است.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص11</ref> بر آن قصیده، شرح‌های گوناگون فارسی و عربی نوشته شده است؛ مشارق الدراری به زبان فارسی و منتهی المدارک به عربی از سعیدالدین فرغانی، کشف الوجوه الغر لمعانی نظم الدّرّ عزدالدین محمود کاشانی معروف به شرح شیخ [[کاشانی، عبدالرزاق|عبدالرزاق کاشانی]]، شرح رکن‌الدین شیرازی و دو شرح دیگر از شاگردان [[سعیدالدین فرغانی]] از جمله این شروح هستند.<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>


اما قصیده میمیه خمریه وی از قصاید مشهور خمریات است که در کتاب‌ها و سخنان بزرگان متداول و مشهور است و بر آن شروحی نوشته شده که مشهورترین و بلکه برترین و نخستین آنها به فارسی مشارب الاذواق [[همدانی، سید علی بن شهاب‌الدین|میر سید علی همدانی]] و دیگری [[لوامع و لوایح در شرح قصیده خمریه ابن فارض و در بیان معارف و معانی عرفانی (سه رساله در تصوف)|لوامع]] [[جامی، عبدالرحمن|ملا عبدالرحمن جامی]] است. [[همدانی، سید علی بن شهاب‌الدین|امیر سید علی همدانی]] مشارب الاذواق را در شرح الفاظ و عبارات و کشف رموز و اشارت این قصیده نوشته شده و در آن شراب محبت را که مطلوب نهایی است، به عالی‌ترین اسلوب و زیباترین نظم بیان داشته است.<ref>ر.ک: همان، ص12-13</ref>
اما قصیده میمیه خمریه وی از قصاید مشهور خمریات است که در کتاب‌ها و سخنان بزرگان متداول و مشهور است و بر آن شروحی نوشته شده که مشهورترین و بلکه برترین و نخستین آنها به فارسی مشارب الاذواق ا[[همدانی، سید علی بن شهاب‌الدین|میر سید علی همدانی]] و دیگری [[لوامع و لوایح در شرح قصیده خمریه ابن فارض و در بیان معارف و معانی عرفانی (سه رساله در تصوف)|لوامع]] [[جامی، عبدالرحمن|ملا عبدالرحمن جامی]] است. [[همدانی، سید علی بن شهاب‌الدین|امیر سید علی همدانی]] مشارب الاذواق را در شرح الفاظ و عبارات و کشف رموز و اشارت این قصیده نوشته شده و در آن شراب محبت را که مطلوب نهایی است، به عالی‌ترین اسلوب و زیباترین نظم بیان داشته است.<ref>ر.ک: همان، ص12-13</ref>


در مقدمه کتاب می‌خوانیم: ای عزیز بدان که نزد این طایفه حقیقت محبت عبارت است از میل جمیل حقیقی به جمال مطلق جمعا و تفصیلا، زیرا چه انجذاب هر فصلی به اصل خود و اُنس هر اِنسی با جنس خود تواند بود، و در اخبار نبوی وارد است که انّ الله جمیل یحب الجمال، و چون جمال صفت ازلی جمیل مطلق است، و اسم جمیل مطلقا جز حضرت جلیل را عزّ شأنه سزاوار نیست، پس جمیل به حقیقت یکی بیش نبود... .<ref>ر.ک: همان، ص35</ref>
در مقدمه کتاب می‌خوانیم: ای عزیز بدان که نزد این طایفه حقیقت محبت عبارت است از میل جمیل حقیقی به جمال مطلق جمعا و تفصیلا، زیرا چه انجذاب هر فصلی به اصل خود و اُنس هر اِنسی با جنس خود تواند بود، و در اخبار نبوی وارد است که انّ الله جمیل یحب الجمال، و چون جمال صفت ازلی جمیل مطلق است، و اسم جمیل مطلقا جز حضرت جلیل را عزّ شأنه سزاوار نیست، پس جمیل به حقیقت یکی بیش نبود... .<ref>ر.ک: همان، ص35</ref>
۶۷۶

ویرایش