پرش به محتوا

خسروی، سید عبدالحسین: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'شيخ الرئيس' به 'شيخ الرئيس'
جز (A-esmaili@noornet.net صفحهٔ خسروی، عبد الحسین را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به خسروی، عبدالحسین منتقل کرد)
جز (جایگزینی متن - 'شيخ الرئيس' به 'شيخ الرئيس')
خط ۳۶: خط ۳۶:
وى ابتدا در محضر پدر عالم و دانشمند و حكيم خود، آموختن دروس مقدماتى، علوم دينى، علم عربى و طب را شروع كرد و در اين مرحله از تحصيل در اندك زمان توفيقى عظيم به دست آورد. اين حكيم عاليقدر، دروس فقه و اصول را در قم نزد آيت‌الله سيدمحمد تقى خوانسارى فراگرفت. سپس در درس خارج آيت‌الله حاج شيخ عبدالكريم حائرى شركت كرد و از فيوض علمى و عملى آن مرجع بزرگ، بهره‌مند شد.
وى ابتدا در محضر پدر عالم و دانشمند و حكيم خود، آموختن دروس مقدماتى، علوم دينى، علم عربى و طب را شروع كرد و در اين مرحله از تحصيل در اندك زمان توفيقى عظيم به دست آورد. اين حكيم عاليقدر، دروس فقه و اصول را در قم نزد آيت‌الله سيدمحمد تقى خوانسارى فراگرفت. سپس در درس خارج آيت‌الله حاج شيخ عبدالكريم حائرى شركت كرد و از فيوض علمى و عملى آن مرجع بزرگ، بهره‌مند شد.


او در ادامه تحصيل بعد از چند سال ابتدا مادر مكرمه و سپس پدر بزرگوار خود را از دست داد و به ناچار پس از فوت پدر، براى طى مراحل عالى در علوم دينى و طب، به محضر عموى خود، حكيم سيد محمدعلى خسروى وارد شد و دروس علوم دينى و علم طب را تا مرحله عالى نزد ايشان ادامه داد و بعد براى طى مدارج عالى در طب و ساير علوم سفرى، به چند شهر ايران كرد كه حوزه طب و طبابت در آن‌ها داير بود و از محضر استادان عاليقدر طب و حكمت اين حوزه‌ها استفاده‌ها برد و بر اثر استعداد و هوشى كه داشت، طولى نكشيد كه خود نيز به حكيمى حاذق و دانشمندى توانا تبديل گشت. او در سال 1310ش براى اخذ مدرك پزشكى از دولت وقت، در امتحان فارغ التحصيلى ايران، در تهران، به همراه اطباء علوم جديد، شركت كرد و به خاطر دانش بارز و نيكوى خود و تعليمات بسيار عالى كه در تمامى دروس طب، خصوصا در حوزه‌ى كتاب قانون شيخ الرئيس، ابوعلى سينا و داروشناسى داشت، در امتحان موفق شد و مجوز طبابت به سبك قديم (مجاز) را از وزارت اوقاف و معارف و صنايع مستظرفه اخذ كرد. او بعد از كسب مدرك تحصيلى در طب و طبابت، اقدام به افتتاح مطبى در كهن شهر و دارالطب همدان در كوچه محله حاجى، يكى از قديمى‌ترين محله‌هاى همدان نمود و به همراهى دو تن از برادران خود كه هر دو در علوم دينى و داروشناسى و طب و طبابت استاد بودند، شروع به طبابت و مداواى بيماران كرد. مدت 37 سال در اين راه در خدمت به مردم همدان مشغول به فعاليت بود. سپس در سال 1346ش، پس از سال‌ها طبابت در همدان، به همراه خانواده به صورت دائم به تهران مهاجرت كرد و با اخذ كارت نظام پزشكى به شماره 1072 از سازمان پزشكى ايران، رسما به عضويت جامعه پزشكى با روش جديد پذيرفته شد و بقيه عمر پربركت خود را در تهران در خدمت به مردم و به شغل طبابت مشغول بود. در اين زمان، حذاقت و روش علمى و استادى او در تدريس و مداواى بيماران شهره گشته بود، به همين جهت، از سوى دانشگاه تهران از ايشان براى تدريس كتاب قانون شيخ الرئيس ابوعلى سينا كه حكيم تسلطى وافى بدان داشت، در دانشكده پزشكى دعوت به عمل آمد كه وى به علت كهولت سن و ضعف جسمانى، از پذيرش اين همكارى خوددارى ورزيد.
او در ادامه تحصيل بعد از چند سال ابتدا مادر مكرمه و سپس پدر بزرگوار خود را از دست داد و به ناچار پس از فوت پدر، براى طى مراحل عالى در علوم دينى و طب، به محضر عموى خود، حكيم سيد محمدعلى خسروى وارد شد و دروس علوم دينى و علم طب را تا مرحله عالى نزد ايشان ادامه داد و بعد براى طى مدارج عالى در طب و ساير علوم سفرى، به چند شهر ايران كرد كه حوزه طب و طبابت در آن‌ها داير بود و از محضر استادان عاليقدر طب و حكمت اين حوزه‌ها استفاده‌ها برد و بر اثر استعداد و هوشى كه داشت، طولى نكشيد كه خود نيز به حكيمى حاذق و دانشمندى توانا تبديل گشت. او در سال 1310ش براى اخذ مدرك پزشكى از دولت وقت، در امتحان فارغ التحصيلى ايران، در تهران، به همراه اطباء علوم جديد، شركت كرد و به خاطر دانش بارز و نيكوى خود و تعليمات بسيار عالى كه در تمامى دروس طب، خصوصا در حوزه‌ى كتاب قانون [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، ابوعلى سينا و داروشناسى داشت، در امتحان موفق شد و مجوز طبابت به سبك قديم (مجاز) را از وزارت اوقاف و معارف و صنايع مستظرفه اخذ كرد. او بعد از كسب مدرك تحصيلى در طب و طبابت، اقدام به افتتاح مطبى در كهن شهر و دارالطب همدان در كوچه محله حاجى، يكى از قديمى‌ترين محله‌هاى همدان نمود و به همراهى دو تن از برادران خود كه هر دو در علوم دينى و داروشناسى و طب و طبابت استاد بودند، شروع به طبابت و مداواى بيماران كرد. مدت 37 سال در اين راه در خدمت به مردم همدان مشغول به فعاليت بود. سپس در سال 1346ش، پس از سال‌ها طبابت در همدان، به همراه خانواده به صورت دائم به تهران مهاجرت كرد و با اخذ كارت نظام پزشكى به شماره 1072 از سازمان پزشكى ايران، رسما به عضويت جامعه پزشكى با روش جديد پذيرفته شد و بقيه عمر پربركت خود را در تهران در خدمت به مردم و به شغل طبابت مشغول بود. در اين زمان، حذاقت و روش علمى و استادى او در تدريس و مداواى بيماران شهره گشته بود، به همين جهت، از سوى دانشگاه تهران از ايشان براى تدريس كتاب قانون [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] ابوعلى سينا كه حكيم تسلطى وافى بدان داشت، در دانشكده پزشكى دعوت به عمل آمد كه وى به علت كهولت سن و ضعف جسمانى، از پذيرش اين همكارى خوددارى ورزيد.


وى در طول تحصيل، علاوه بر طب كه رشته اصلى او بود، در ساير علوم چون فقه، عربى، علم نجوم و رياضيات، تحصيل كرد و در اين علوم نيز راه ترقى پيمود و به درجات عالى رسيد. سپس به سير و سلوك در حوزه عرفان پرداخت و در اين راستا به حضور عرفاء، اديبان و بزرگان ادب ايران زمين رسيد و از محضر پر از فيض آن‌ها در عرفان، حكمت و فلسفه نيز بهره‌مند شد تا بدان‌جا كه خود نيز به عارفى آگاه و عالمى وارسته مبدل گرديد. از اين حكيم دانشمند، تاليفاتى چند در علوم از جمله در نحو، حساب، هندسه، نجوم، فقه، حواشى بر مطول و لمعه و رساله‌اى در اثبات ولايت و خلافت مولاى متقيان حضرت اميرالمومنين على(ع) تحت عنوان نامه طبيب همدانى در رد ادعاى آيت‌الله مردوخ كردستانى به صورت خطى در دست است.
وى در طول تحصيل، علاوه بر طب كه رشته اصلى او بود، در ساير علوم چون فقه، عربى، علم نجوم و رياضيات، تحصيل كرد و در اين علوم نيز راه ترقى پيمود و به درجات عالى رسيد. سپس به سير و سلوك در حوزه عرفان پرداخت و در اين راستا به حضور عرفاء، اديبان و بزرگان ادب ايران زمين رسيد و از محضر پر از فيض آن‌ها در عرفان، حكمت و فلسفه نيز بهره‌مند شد تا بدان‌جا كه خود نيز به عارفى آگاه و عالمى وارسته مبدل گرديد. از اين حكيم دانشمند، تاليفاتى چند در علوم از جمله در نحو، حساب، هندسه، نجوم، فقه، حواشى بر مطول و لمعه و رساله‌اى در اثبات ولايت و خلافت مولاى متقيان حضرت اميرالمومنين على(ع) تحت عنوان نامه طبيب همدانى در رد ادعاى آيت‌الله مردوخ كردستانى به صورت خطى در دست است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش