پرش به محتوا

المال اخذا و عطاء و صرفا: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ني ' به 'نی'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ني ' به 'نی')
خط ۴۰: خط ۴۰:
فصل ديگرى نيز در استحباب كار با عرق جبين و بهره‌مندى از آن مى‌باشد. زيد شحام در روايتى از [[امام جعفر صادق(ع)|حضرت صادق(ع)]] نقل مى‌كند كه حضرت فرمودند: «كان أمير المؤمنين(ع) يضرب بالمر و يستخرج الأرضين و كان رسول‌اللّه(ص) يمص النوى بفيه و يغرسه فيطلع من ساعته و إن أمير المؤمنين(ع) أعتق ألف مملوك من ماله و كدّ يده».
فصل ديگرى نيز در استحباب كار با عرق جبين و بهره‌مندى از آن مى‌باشد. زيد شحام در روايتى از [[امام جعفر صادق(ع)|حضرت صادق(ع)]] نقل مى‌كند كه حضرت فرمودند: «كان أمير المؤمنين(ع) يضرب بالمر و يستخرج الأرضين و كان رسول‌اللّه(ص) يمص النوى بفيه و يغرسه فيطلع من ساعته و إن أمير المؤمنين(ع) أعتق ألف مملوك من ماله و كدّ يده».


فصل بعدى در كراهت فروختن خانه يا زمين است مگر اينكه مثل آن يا بهتر از آن در ازايش خريدارى شود. چندين روايت نيز در مورد اين مطلب وجود دارد كه يكى از آنها از ابان بن عثمان است، مى‌گويد: «دعاني جعفر(ع) فقال باع فلان أرضه؟ فقلت: نعم قال: مكتوب في التوراة أنه من باع أرضا أو ماء و لم يضعه في أرض أو ماء ذهب ثمنه محقا». فصل بعدى در استحباب انجام امور بزرگ مباشرتا و امور كوچك نيابتا مى‌باشد؛ يعنى انسان كارهاى مهم را خودش انجام دهد و براى كارهاى كوچك نايب بگيرد. مؤلف اين امر را حسب متعارف مى‌داند و مى‌گويد: شايد در بعضى زمان‌ها متعارف امور مهم و غير مهم فرق كند كما اينكه ممكن است به حسب حال اشخاص فرق كند. ايشان فصلى ديگر را درباره استحباب كار در منزل بيان نموده است كه براى زن و مرد مفيد بوده و باعث تواضع و صحت بدن و ديگر فوايد مى‌گردد.
فصل بعدى در كراهت فروختن خانه يا زمين است مگر اينكه مثل آن يا بهتر از آن در ازايش خريدارى شود. چندين روايت نيز در مورد اين مطلب وجود دارد كه يكى از آنها از ابان بن عثمان است، مى‌گويد: «دعانیجعفر(ع) فقال باع فلان أرضه؟ فقلت: نعم قال: مكتوب في التوراة أنه من باع أرضا أو ماء و لم يضعه في أرض أو ماء ذهب ثمنه محقا». فصل بعدى در استحباب انجام امور بزرگ مباشرتا و امور كوچك نيابتا مى‌باشد؛ يعنى انسان كارهاى مهم را خودش انجام دهد و براى كارهاى كوچك نايب بگيرد. مؤلف اين امر را حسب متعارف مى‌داند و مى‌گويد: شايد در بعضى زمان‌ها متعارف امور مهم و غير مهم فرق كند كما اينكه ممكن است به حسب حال اشخاص فرق كند. ايشان فصلى ديگر را درباره استحباب كار در منزل بيان نموده است كه براى زن و مرد مفيد بوده و باعث تواضع و صحت بدن و ديگر فوايد مى‌گردد.


فصل بعدى در استحباب معامله با اخيار است؛ در روايتى از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] آمده: «لا تخالطوا و لا تعاملوا إلاّ من نشأ في الخير». از جمله فصول كتاب، فصلى است كه به استحباب طلب روزى در روز اشاره كرده است كه در ذيل آن مؤلف به كراهت روزى طلبى در شب تأكيد كرده در صورتى كه ضرورتى نباشد؛ يعنى در صورتى كه اختيار به دست خود آدم باشد صحيح آن است كه انسان روز به دنبال روزى برود. مطالبى كه در ديگر فصول آمده‌اند به عناوينشان اشاره مى‌كنيم، چرا كه هر كدام حكمى از احكام اقتصادى اسلام را بيان مى‌كند و دانستنشان براى مسلمان مفيد مى‌باشد: مستحب است آدم از راهى برود و از راه ديگرى باز گردد، مستحب است انسان در شهر خود به دنبال روزى باشد، مستحب است كه انسان نوشتن و حساب كردن بياموزد، مستحب است كه انسان معامله را تدوين نمايد، كراهت گرفتن اجرت براى نقاط بازار؛ بدين معنا كه هر كس هر كجاى بازار مسلمين زودتر بساط بگسترد، آن‌جا متعلق به وى خواهد بود، مستحب است انسان هنگام ورود به بازار دعا كند، مستحب است انسان براى حفظ مال و زياد شدن دعا بنويسد، گذشت در معامله نوعى سود است، تساهل درمعامله باعث بركت مى‌شود، مستحب است انسان در فروش احسان كند، مستحب است انسان به سود كم راضى باشد، مكروه است فرق گذاشتن بين خريداران، مكروه است انسان بين الطلوعين معامله كند، مكروه است انسان وقت نماز معامله كند، مستحب است انسان جنس خوب معامله كند، مكروه است انسان جنسى را براى احتكار خريدارى كند، مكروه است انسان به هنگام معامله قسم بخورد، مكروه است انسان براى تجارت سفر دريايى كند، حرام است انسان مالش را در امور حرام صرف كند، مكروه است انسان از مجوسى كمك بخواهد، مكروه است انسان به استقبال كاروان تجارى برود، مكروه است انسان از كمى سود يا نبود سود گلايه كند، انسان بايد از مواضع تهمت در معامله اجتناب بكند، بهتر است انسان چيزى را كه وزن كردنش خوب نيست وزن نكند، احتكار باعث دورى از رحمت الهى مى‌شود، مستحب است انسان آذوقه يك سال خود را ذخيره كند، سود در معاملاتى است كه انسان قبلا تجربه كرده باشد، انسان بايد از نزد انسان‌هاى نيكو صورت به دنبال خير باشد.
فصل بعدى در استحباب معامله با اخيار است؛ در روايتى از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] آمده: «لا تخالطوا و لا تعاملوا إلاّ من نشأ في الخير». از جمله فصول كتاب، فصلى است كه به استحباب طلب روزى در روز اشاره كرده است كه در ذيل آن مؤلف به كراهت روزى طلبى در شب تأكيد كرده در صورتى كه ضرورتى نباشد؛ يعنى در صورتى كه اختيار به دست خود آدم باشد صحيح آن است كه انسان روز به دنبال روزى برود. مطالبى كه در ديگر فصول آمده‌اند به عناوينشان اشاره مى‌كنيم، چرا كه هر كدام حكمى از احكام اقتصادى اسلام را بيان مى‌كند و دانستنشان براى مسلمان مفيد مى‌باشد: مستحب است آدم از راهى برود و از راه ديگرى باز گردد، مستحب است انسان در شهر خود به دنبال روزى باشد، مستحب است كه انسان نوشتن و حساب كردن بياموزد، مستحب است كه انسان معامله را تدوين نمايد، كراهت گرفتن اجرت براى نقاط بازار؛ بدين معنا كه هر كس هر كجاى بازار مسلمين زودتر بساط بگسترد، آن‌جا متعلق به وى خواهد بود، مستحب است انسان هنگام ورود به بازار دعا كند، مستحب است انسان براى حفظ مال و زياد شدن دعا بنويسد، گذشت در معامله نوعى سود است، تساهل درمعامله باعث بركت مى‌شود، مستحب است انسان در فروش احسان كند، مستحب است انسان به سود كم راضى باشد، مكروه است فرق گذاشتن بين خريداران، مكروه است انسان بين الطلوعين معامله كند، مكروه است انسان وقت نماز معامله كند، مستحب است انسان جنس خوب معامله كند، مكروه است انسان جنسى را براى احتكار خريدارى كند، مكروه است انسان به هنگام معامله قسم بخورد، مكروه است انسان براى تجارت سفر دريايى كند، حرام است انسان مالش را در امور حرام صرف كند، مكروه است انسان از مجوسى كمك بخواهد، مكروه است انسان به استقبال كاروان تجارى برود، مكروه است انسان از كمى سود يا نبود سود گلايه كند، انسان بايد از مواضع تهمت در معامله اجتناب بكند، بهتر است انسان چيزى را كه وزن كردنش خوب نيست وزن نكند، احتكار باعث دورى از رحمت الهى مى‌شود، مستحب است انسان آذوقه يك سال خود را ذخيره كند، سود در معاملاتى است كه انسان قبلا تجربه كرده باشد، انسان بايد از نزد انسان‌هاى نيكو صورت به دنبال خير باشد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش