۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'گي' به 'گی') |
|||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
#منبع روحانى و باطنى؛ يعنى همان چيزى كه او الهامات ربانى ناميده و به مدد مجاهده و تهذيب نفس و تجريد عقل به آن دست يافته است؛ | #منبع روحانى و باطنى؛ يعنى همان چيزى كه او الهامات ربانى ناميده و به مدد مجاهده و تهذيب نفس و تجريد عقل به آن دست يافته است؛ | ||
#منابع ظاهرى و به يك معنا تاريخى و آنچه در تاريخ جلوهگر شده است. در بررسى اين قسم از منابع بايد به اين نكته توجه داشت كه مراد از تأثير آنها در پيدايش و | #منابع ظاهرى و به يك معنا تاريخى و آنچه در تاريخ جلوهگر شده است. در بررسى اين قسم از منابع بايد به اين نكته توجه داشت كه مراد از تأثير آنها در پيدايش و شكلگیرى حكمت متعاليه لزوماً به اين معنى نيست كه همه آنها مستقيماً و كاملاً در سياقى موافق با انديشه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] مؤثر بودهاند. ازاينرو، بهاستثناى منابع قرآنى و حديثى، او اظهار مىدارد كه پس از مطالعه وسيع و درازمدت آثار پيشينيان و معاصرانش، به بررسى و نقد سره از ناسره افكار و روش آنها پرداخته و گاه به تعبير خود او، به تخريب و آنگاه بازسازى و دفاع از آنها مبادرت كرده است. برخى ديگر از منابع نيز بهمنزله مواد و عناصر اصلى، با انديشهها و تأملات خاص [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] صورت جديدى به خود گرفتند و در بنيان نهادن حكمت متعاليه استفاده شدند.<ref>ر.ک: همان، ص775</ref> | ||
نوآورىهاى حكمت متعاليه را از دو جنبه مىتوان بررسى كرد: يكى، عرضه راههاى جديد براى حل برخى از مسائلى كه ميان انديشمندان مسلمان درباره آن منازعه بوده است و ديگرى، طرح مسائل جديد و نظريهپردازى درباره آنها. از آنجا كه زيربنا و بنيان حكمت متعاليه را علم وجود تشكيل مىدهد، بالطبع نوآورىهاى آن را كه در واقع مبانى و مبادى اين مكتب بشمار مىروند، حول وجود و مسائل مرتبط با آن بايد جست. گرچه نقطه آغازين ساير سيستمهاى فلسفى نيز وجود و شناخت آن است، اما براى نخستين بار در نظام صدرايى اين پرسش مطرح شد كه وجود با اين همه وسعت و شمول بىنظيرش چگونه ممكن است كه يك مفهوم صرف باشد كه خارج از ذهن عينيت و اصالتى ندارد. نظريه اصالت وجود پاسخ مبتكرانه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] به اين پرسش است كه در خلال سخنان حكماى پيش از او مانند [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] و پيروانش نيز اين قول را مىتوان يافت. اما تصريح و تأكيد بر اهميت آن در حكمت متعاليه صدرايى بهنحوى كه راشاى حل بسيارى از معضلات فلسفى و كلامى شده بىسابقه است. برخى از مهمترين نوآورىهاى اساسى ديگر در حكمت متعاليه عبارتند از: تشكيك وجود، وحدت وجود، تقسيم وجود به نفسى، رابطى و رابط، امكان فقرى، اتحاد عقل و عاقل و معقول، حركت جوهرى، تبيين فلسفى جديد درباره زمان و اينكه آن بعد چهارم است، نظريه جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء بودن نفس، قاعده بسيط الحقيقة، قاعده النفس في وحدتها كل القوى، اثبات فلسفى عالم خيال منفصل و مجموعه آراى مربوط به معادشناسى.<ref>همان، ص779</ref> | نوآورىهاى حكمت متعاليه را از دو جنبه مىتوان بررسى كرد: يكى، عرضه راههاى جديد براى حل برخى از مسائلى كه ميان انديشمندان مسلمان درباره آن منازعه بوده است و ديگرى، طرح مسائل جديد و نظريهپردازى درباره آنها. از آنجا كه زيربنا و بنيان حكمت متعاليه را علم وجود تشكيل مىدهد، بالطبع نوآورىهاى آن را كه در واقع مبانى و مبادى اين مكتب بشمار مىروند، حول وجود و مسائل مرتبط با آن بايد جست. گرچه نقطه آغازين ساير سيستمهاى فلسفى نيز وجود و شناخت آن است، اما براى نخستين بار در نظام صدرايى اين پرسش مطرح شد كه وجود با اين همه وسعت و شمول بىنظيرش چگونه ممكن است كه يك مفهوم صرف باشد كه خارج از ذهن عينيت و اصالتى ندارد. نظريه اصالت وجود پاسخ مبتكرانه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] به اين پرسش است كه در خلال سخنان حكماى پيش از او مانند [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] و پيروانش نيز اين قول را مىتوان يافت. اما تصريح و تأكيد بر اهميت آن در حكمت متعاليه صدرايى بهنحوى كه راشاى حل بسيارى از معضلات فلسفى و كلامى شده بىسابقه است. برخى از مهمترين نوآورىهاى اساسى ديگر در حكمت متعاليه عبارتند از: تشكيك وجود، وحدت وجود، تقسيم وجود به نفسى، رابطى و رابط، امكان فقرى، اتحاد عقل و عاقل و معقول، حركت جوهرى، تبيين فلسفى جديد درباره زمان و اينكه آن بعد چهارم است، نظريه جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء بودن نفس، قاعده بسيط الحقيقة، قاعده النفس في وحدتها كل القوى، اثبات فلسفى عالم خيال منفصل و مجموعه آراى مربوط به معادشناسى.<ref>همان، ص779</ref> |
ویرایش