پرش به محتوا

الصحابة بین العدالة و العصمة: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱ سپتامبر ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'گي' به 'گی'
جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''')
جز (جایگزینی متن - 'گي' به 'گی')
خط ۳۳: خط ۳۳:
در اين كتاب سعى شده تا از ابتداى تولد نظريه عدالت صحابه، با كنكاش دقيق در سخنان فرق اسلامى، سرّ تبلور و رشد آن و آثار مترتبه بر آن و در نهایت صحت و سقم آن را مورد تحليل و بررسى دقيق قرار دهد.
در اين كتاب سعى شده تا از ابتداى تولد نظريه عدالت صحابه، با كنكاش دقيق در سخنان فرق اسلامى، سرّ تبلور و رشد آن و آثار مترتبه بر آن و در نهایت صحت و سقم آن را مورد تحليل و بررسى دقيق قرار دهد.


== انگيزه تأليف==
== انگیزه تأليف==




خط ۵۹: خط ۵۹:




تاريخ دقيقى را در بوجود آمدن نظريه عدالت صحابه در ميان فرق اسلامى نمى‌توان تعيين كرد؛ اما به نظر مى‌رسد اين نظريه در دوره خود پيامبر و صحابه مطرح نشده باشد، بلكه در عصر حديث و تشكيل فرق اسلامى مطرح شده است، زيرا بسيارى از ديدگاه‌هاى مذاهب اسلامى، از حوادث و پديده‌هایى است كه پس از شكل‌گيرى مذاهب و در پى اجتهاد روُساى آنان پديد آمده است.
تاريخ دقيقى را در بوجود آمدن نظريه عدالت صحابه در ميان فرق اسلامى نمى‌توان تعيين كرد؛ اما به نظر مى‌رسد اين نظريه در دوره خود پيامبر و صحابه مطرح نشده باشد، بلكه در عصر حديث و تشكيل فرق اسلامى مطرح شده است، زيرا بسيارى از ديدگاه‌هاى مذاهب اسلامى، از حوادث و پديده‌هایى است كه پس از شكل‌گیرى مذاهب و در پى اجتهاد روُساى آنان پديد آمده است.


يكى از مسائلى كه پايه مذهب اهل سنّت را شكل مى‌دهد، عدالت صحابه است، در صدر اسلام هر چند در پاره‌اى از آيات و روايات به فداكارى و ايثار پيروان و امت پيامبر اسلام، همچنين خشنودى خداوند از آنان پرداخته است؛ امّا از هيچ يك عدالت صحابه، آن هم به گونه‌اى كه مبناى اعتقاد اهل سنّت است به دست نمى‌آيد، تا گفته شود كه در عصر پيامبر(ص) بر اين باور توصيه شده است.
يكى از مسائلى كه پايه مذهب اهل سنّت را شكل مى‌دهد، عدالت صحابه است، در صدر اسلام هر چند در پاره‌اى از آيات و روايات به فداكارى و ايثار پيروان و امت پيامبر اسلام، همچنين خشنودى خداوند از آنان پرداخته است؛ امّا از هيچ يك عدالت صحابه، آن هم به گونه‌اى كه مبناى اعتقاد اهل سنّت است به دست نمى‌آيد، تا گفته شود كه در عصر پيامبر(ص) بر اين باور توصيه شده است.


چنان كه در سيره و روش خود صحابه جايى براى نظريه عدالت صحابه وجود ندارد، چرا كه اگر چنين نظريه‌اى با پيامدها و لوازمى كه اهل سنّت بدان عقيده دارند در بين صحابه مطرح بود در اختلافات، درگيرى‌ها، اجراى حدود الهى، جنگ‌ها و فتنه‌هایى كه بين صحابه وجود داشت از اين نظر بهره مى‌گرفتند تا در راستاى برطرف نمودن مشكلات، خاموش كردن فتنه‌ها و قانع كردن طرف مقابل موفق شوند.
چنان كه در سيره و روش خود صحابه جايى براى نظريه عدالت صحابه وجود ندارد، چرا كه اگر چنين نظريه‌اى با پيامدها و لوازمى كه اهل سنّت بدان عقيده دارند در بين صحابه مطرح بود در اختلافات، درگیرى‌ها، اجراى حدود الهى، جنگ‌ها و فتنه‌هایى كه بين صحابه وجود داشت از اين نظر بهره مى‌گرفتند تا در راستاى برطرف نمودن مشكلات، خاموش كردن فتنه‌ها و قانع كردن طرف مقابل موفق شوند.


بنابراین، مسأله عدالت از زمانى خود را در تاريخ نشان مى‌دهد كه مذاهب و گروه‌هاى اسلامى به وجود آمد و هر چه بر تشكل و تعصب آنها افزوده مى‌شد، ديدگاه‌ها نيز بيشتر شكل مى‌گرفت. مسائلى؛ چون جبر و اختيار، و اين كه آيا ايمان جزو عمل صالح است؟ آيا مرتكب گناه كبيره كافر است؟ و حدوث و قدم كلام الهى در اين عصر مطرح شد. يكى از مسائلى كه در اين عصر پديد آمد، نظريه عدالت صحابه است كه از بحث‌هاى بسيار حساس آن زمان و از مهم‌ترين اختلافات بين معتزله واهل حديث بوده است.
بنابراین، مسأله عدالت از زمانى خود را در تاريخ نشان مى‌دهد كه مذاهب و گروه‌هاى اسلامى به وجود آمد و هر چه بر تشكل و تعصب آنها افزوده مى‌شد، ديدگاه‌ها نيز بيشتر شكل مى‌گرفت. مسائلى؛ چون جبر و اختيار، و اين كه آيا ايمان جزو عمل صالح است؟ آيا مرتكب گناه كبيره كافر است؟ و حدوث و قدم كلام الهى در اين عصر مطرح شد. يكى از مسائلى كه در اين عصر پديد آمد، نظريه عدالت صحابه است كه از بحث‌هاى بسيار حساس آن زمان و از مهم‌ترين اختلافات بين معتزله واهل حديث بوده است.


لازم به يادآورى است كه نقش حكام بنى‌اميه، به ويژه معاويه را در پايه‌ريزى و شكل‌يابى اين ديدگاه‌ها نمى‌توان ناديده گرفت. پس مقطع تاريخى روى كار آمدن عثمان، نفوذ مروانيان در اطراف خليفه، نفوذ بنى‌اميه در قلمرو شام، قتل عثمان، درگيرى‌هاى مروانيان و امويان در صفين و جمل و نهروان با على(ع) و بسيارى از صحابه‌اى كه پيرامون آن حضرت حضور داشتند و در نهایت شهادت [[امام على(ع)]] و فرزند بزرگوارش امام حسن(ع) قابل تأمل و از حساسيت بسيارى برخوردار مى‌باشد.
لازم به يادآورى است كه نقش حكام بنى‌اميه، به ويژه معاويه را در پايه‌ريزى و شكل‌يابى اين ديدگاه‌ها نمى‌توان ناديده گرفت. پس مقطع تاريخى روى كار آمدن عثمان، نفوذ مروانيان در اطراف خليفه، نفوذ بنى‌اميه در قلمرو شام، قتل عثمان، درگیرى‌هاى مروانيان و امويان در صفين و جمل و نهروان با على(ع) و بسيارى از صحابه‌اى كه پيرامون آن حضرت حضور داشتند و در نهایت شهادت [[امام على(ع)]] و فرزند بزرگوارش امام حسن(ع) قابل تأمل و از حساسيت بسيارى برخوردار مى‌باشد.


يكى از ويژگى‌هاى اين دوره كه در نهایت به حكومت و سلطنت همه جانبه بنى اميه انجاميد. اين بود كه بنى اميه و طرفداران آنان از اين تفكرات بهره كافى را مى‌گرفتند تا در برابر مخالفان خود پايه‌هاى حكومت و سلطنت خويش را تثبيت كنند. چنان كه معتقدان به عدالت، رفتار معاويه را نظير، مسموم كردن امام حسن، مالك اشتر، و كشتن حجر بن عدى، محمد بن ابى‌بكر و ده‌ها تن ديگر همچنين جنگ‌هاى او با [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] و امام حسن(ع) با توسل به نظريه عدالت صحابه توجيه نمود و در اين رهگذر در برابر انتقاد به آنان به خود نوعى مصونيت مى‌بخشيد.
يكى از ويژگى‌هاى اين دوره كه در نهایت به حكومت و سلطنت همه جانبه بنى اميه انجاميد. اين بود كه بنى اميه و طرفداران آنان از اين تفكرات بهره كافى را مى‌گرفتند تا در برابر مخالفان خود پايه‌هاى حكومت و سلطنت خويش را تثبيت كنند. چنان كه معتقدان به عدالت، رفتار معاويه را نظير، مسموم كردن امام حسن، مالك اشتر، و كشتن حجر بن عدى، محمد بن ابى‌بكر و ده‌ها تن ديگر همچنين جنگ‌هاى او با [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] و امام حسن(ع) با توسل به نظريه عدالت صحابه توجيه نمود و در اين رهگذر در برابر انتقاد به آنان به خود نوعى مصونيت مى‌بخشيد.
خط ۱۰۰: خط ۱۰۰:
موقف حضرت زهرا و على عليهما‌السلام؛ در اين جا ديدگاه حضرت زهرا و على عليهما‌السلام در مورد صحابه بيان مى‌گردد كه خود از صحابى خاص و از نزدیک ان رسول خدا(ص) و از اهل‌بيت هستند. احتجاجات و دلايل و بيان عدم رضايت اين دو صحابى بزرگوار بيانگر عدم عدالت برخى از صحابه است، حتى بيانگر خروج ايشان از دين دارد، كه مستندات تاريخى آن نقل و بررسى مى‌گردد.
موقف حضرت زهرا و على عليهما‌السلام؛ در اين جا ديدگاه حضرت زهرا و على عليهما‌السلام در مورد صحابه بيان مى‌گردد كه خود از صحابى خاص و از نزدیک ان رسول خدا(ص) و از اهل‌بيت هستند. احتجاجات و دلايل و بيان عدم رضايت اين دو صحابى بزرگوار بيانگر عدم عدالت برخى از صحابه است، حتى بيانگر خروج ايشان از دين دارد، كه مستندات تاريخى آن نقل و بررسى مى‌گردد.


موازين جرح و تعديل؛ توثيق يا عدم آن بايد بر اساس اصول و ضوابط منطقى و علمی‌باشد و از مهم‌ترين آن موازين كه از كتاب و سنت بدست مى‌آيد. همانا مودت عترت طاهره است كه اجر رسالت پيامبر(ص) در آن قرار داده شده است، و مودت عترت پيامبر اكرم از واجبات قرآنى و روايى است، كه مورد پذيرش همه فرق اسلامى است. بنابراین محبت و عداوت با اهل‌بيت‌ عليه‌السلام خود ضابطه قطعى در عدالت و يا عدم عدالت صحابه است، كه بايد مورد توجه قرار گيرد.
موازين جرح و تعديل؛ توثيق يا عدم آن بايد بر اساس اصول و ضوابط منطقى و علمی‌باشد و از مهم‌ترين آن موازين كه از كتاب و سنت بدست مى‌آيد. همانا مودت عترت طاهره است كه اجر رسالت پيامبر(ص) در آن قرار داده شده است، و مودت عترت پيامبر اكرم از واجبات قرآنى و روايى است، كه مورد پذيرش همه فرق اسلامى است. بنابراین محبت و عداوت با اهل‌بيت‌ عليه‌السلام خود ضابطه قطعى در عدالت و يا عدم عدالت صحابه است، كه بايد مورد توجه قرار گیرد.


توطئه بعض صحابه؛ مؤلف براى تأييد نظر خود دو جريان تاريخى را در زمان حيات رسول اكرم(ص) طرح مى‌كنند كه مبين وجود منافقين در بين صحابه است، كسانى كه بعد از ايمان دست به توطئه عليه پيامبر زده‌اند. جريان اول توطئه كشتن پيامبر در برگشت ايشان از تبوك است كه در عقبه (گردنه) قصد رم كردن شتر پيامبر و سقوط ايشان به دره را داشتند كه خداوند به پيامبرش اطلاع مى‌دهد و توطئه خنثى مى‌شود. جريان ديگر به نيرنگ و همكارى بعض از زنان پيامبر(ص) كه نسبت به پيامبر انجام دادند، هر دو جريان در قرآن كريم آمده است و از امور قطعى است، كه از صحابه كسانى بودند كه نمى‌توان عدالت را نسبت به آنان اثبات كرد.
توطئه بعض صحابه؛ مؤلف براى تأييد نظر خود دو جريان تاريخى را در زمان حيات رسول اكرم(ص) طرح مى‌كنند كه مبين وجود منافقين در بين صحابه است، كسانى كه بعد از ايمان دست به توطئه عليه پيامبر زده‌اند. جريان اول توطئه كشتن پيامبر در برگشت ايشان از تبوك است كه در عقبه (گردنه) قصد رم كردن شتر پيامبر و سقوط ايشان به دره را داشتند كه خداوند به پيامبرش اطلاع مى‌دهد و توطئه خنثى مى‌شود. جريان ديگر به نيرنگ و همكارى بعض از زنان پيامبر(ص) كه نسبت به پيامبر انجام دادند، هر دو جريان در قرآن كريم آمده است و از امور قطعى است، كه از صحابه كسانى بودند كه نمى‌توان عدالت را نسبت به آنان اثبات كرد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش