۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رده:اسفند(99)' به '') |
جز (جایگزینی متن - 'ني ' به 'نی') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
دو شیوه در نگارش درباره تاریخ وجود دارد: یکی این است که وقایع را بر اساس گذر سالها مرتب کرده و مثلا نوشته میشود: ذکر وقایع سال اول یا دوم و... | دو شیوه در نگارش درباره تاریخ وجود دارد: یکی این است که وقایع را بر اساس گذر سالها مرتب کرده و مثلا نوشته میشود: ذکر وقایع سال اول یا دوم و... | ||
این طریقه، شیوه غالب مصنفین در تاریخ است. در این شیوه آنان در آخر هر سال از سالهایی که وقایعش را ذکر میکنند، تراجم کسانی را هم که در آن سال از دنیا رفتهاند، ذکر مینمایند. شیوه دوم، ذکر تاریخ هر دولتی از دولتها، از قیام تا سقوط آن دولت است (این شیوه ابن خلدون در تاریخش است). | این طریقه، شیوه غالب مصنفین در تاریخ است. در این شیوه آنان در آخر هر سال از سالهایی که وقایعش را ذکر میکنند، تراجم کسانی را هم که در آن سال از دنیا رفتهاند، ذکر مینمایند. شیوه دوم، ذکر تاریخ هر دولتی از دولتها، از قیام تا سقوط آن دولت است (این شیوه ابن خلدون در تاریخش است). | ||
البته شیوه اول در ذکر تاریخ، طریقه شایع در مصنفات تاریخی است و محدثان نیز به این شیوه گرایش دارند؛ زیرا طبیعتشان در تقسیم رجال به طبقههای صحابه و تابعین و اتباع تابعین و... با این شیوه سازگار است. ظاهرا دلیل این تقسیم، چیزی است که در روایت شریفه آمده و عبارت است از تقسیم مردم به طبقات مختلف در فرمایش پیامبر اسلام(ص): «خير الناس | البته شیوه اول در ذکر تاریخ، طریقه شایع در مصنفات تاریخی است و محدثان نیز به این شیوه گرایش دارند؛ زیرا طبیعتشان در تقسیم رجال به طبقههای صحابه و تابعین و اتباع تابعین و... با این شیوه سازگار است. ظاهرا دلیل این تقسیم، چیزی است که در روایت شریفه آمده و عبارت است از تقسیم مردم به طبقات مختلف در فرمایش پیامبر اسلام(ص): «خير الناس قرنیثم الذين يلونهم ثم الذين يلونهم...»<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ج1، صفحه ب</ref>. | ||
حافظ ابوعبدالله در کتاب تاریخ اسلامش، از زمان پیامبر اکرم تا سال 700ق (یعنی زمان خودش) را ذکر کرده است. تاریخ اسلام [[ذهبی، محمد بن احمد|ذهبی]]، کتابی است حجیم که زمانی طولانی برای مطالعه آن لازم است. ازآنجاکه [[ذهبی، محمد بن احمد|ذهبی]] مشتاق انتفاع خوانندگان بوده، آثار مهم، مانند مستدرک و [[السنن الكبری (بیهقی)|سنن بیهقی]] و تهذيب الكمال و [[الأنساب (سمعاني)|انساب سمعانی]] را مختصر کرده است؛ ازاینرو، در این اثر نیز این کار را کرده و آن را در دو اثر، مختصر کرده است؛ یکی را در حجم متوسط و دیگری را در حجم کوچک ارائه نموده است؛ کتابی که در حجم متوسط ارائه شده، «العبر في خبر من غبر» است و کتاب کوچکش «[[دول الإسلام]]»<ref>ر.ک: همان، صفحه لام</ref>. | حافظ ابوعبدالله در کتاب تاریخ اسلامش، از زمان پیامبر اکرم تا سال 700ق (یعنی زمان خودش) را ذکر کرده است. تاریخ اسلام [[ذهبی، محمد بن احمد|ذهبی]]، کتابی است حجیم که زمانی طولانی برای مطالعه آن لازم است. ازآنجاکه [[ذهبی، محمد بن احمد|ذهبی]] مشتاق انتفاع خوانندگان بوده، آثار مهم، مانند مستدرک و [[السنن الكبری (بیهقی)|سنن بیهقی]] و تهذيب الكمال و [[الأنساب (سمعاني)|انساب سمعانی]] را مختصر کرده است؛ ازاینرو، در این اثر نیز این کار را کرده و آن را در دو اثر، مختصر کرده است؛ یکی را در حجم متوسط و دیگری را در حجم کوچک ارائه نموده است؛ کتابی که در حجم متوسط ارائه شده، «العبر في خبر من غبر» است و کتاب کوچکش «[[دول الإسلام]]»<ref>ر.ک: همان، صفحه لام</ref>. |
ویرایش