۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''') |
جز (جایگزینی متن - 'گي' به 'گی') |
||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
مسعودى پس از آن به «ذكر تقسيم زمان و فصول سال» پرداخته، تقسيمات چهارگانه فصول و مدت زمان آنها بر حسب ماه و روز و ساعت را برمىشمارد. قسمت انتهایى اين بخش، با گفتارى از بطلميوس پایان يافته است كه وى فصل بهار را به دوره طفولیت و فصل تابستان را به دوران جوانى و فصل پاييز را به كهولت و زمستان را به پيرى همانند كرده است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3813/8 همان]</ref> | مسعودى پس از آن به «ذكر تقسيم زمان و فصول سال» پرداخته، تقسيمات چهارگانه فصول و مدت زمان آنها بر حسب ماه و روز و ساعت را برمىشمارد. قسمت انتهایى اين بخش، با گفتارى از بطلميوس پایان يافته است كه وى فصل بهار را به دوره طفولیت و فصل تابستان را به دوران جوانى و فصل پاييز را به كهولت و زمستان را به پيرى همانند كرده است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3813/8 همان]</ref> | ||
«ذكر بادهاى چهارگانه و محل وزش آن و عمل و اثر آن و مطالبى در ستايش و تذكار فضيلت مصر و امتياز آن بر جاهاى ديگر» عنوان بعدى است. بخش ديگر كتاب در «ذكر زمين و شكل آن و آنچه درباره مساحت و آباد و غير آباد آن گفتهاند» مىباشد. در اين بخش، مسعودى همه مناطق زمين را به دو قسمت آباد و غير آباد تقسيم كرده و مساحت زمين را بهتقريب بيست و چهار هزار ميل تخمين زده است. مسعودى در اثبات اين قضيه كه زمين كروى شكل است بيان مىكند كه اگر زمين مسطح بود و فرو رفتگى و برجستگى نداشت، | «ذكر بادهاى چهارگانه و محل وزش آن و عمل و اثر آن و مطالبى در ستايش و تذكار فضيلت مصر و امتياز آن بر جاهاى ديگر» عنوان بعدى است. بخش ديگر كتاب در «ذكر زمين و شكل آن و آنچه درباره مساحت و آباد و غير آباد آن گفتهاند» مىباشد. در اين بخش، مسعودى همه مناطق زمين را به دو قسمت آباد و غير آباد تقسيم كرده و مساحت زمين را بهتقريب بيست و چهار هزار ميل تخمين زده است. مسعودى در اثبات اين قضيه كه زمين كروى شكل است بيان مىكند كه اگر زمين مسطح بود و فرو رفتگى و برجستگى نداشت، گیاهى وجود نداشت و آب درياها بر زمين روان بود و زراعت ميسر نمىشد.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3813/9 همان، ص8-9]</ref> | ||
بخش ديگر به «ذكر هفت اقليم و حدود آنها و آنچه درباره طول و عرض اقليمها گفتهاند و مطالب مربوط به آنها» اختصاص يافته است. مسعودى اقليم اول را هند، اقليم دوم را حجاز، اقليم سوم را مصر و افريقيه، اقليم چهارم را بابل و عراق، اقليم پنجم را روم، اقليم ششم را ياجوج و ماجوج و اقليم هفتم را يوماريس و چين معرفى مىكند و مساحت هر اقليم را هفتصد فرسخ در هفتصد فرسخ مىداند.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3813/9 همان، ص9]</ref> | بخش ديگر به «ذكر هفت اقليم و حدود آنها و آنچه درباره طول و عرض اقليمها گفتهاند و مطالب مربوط به آنها» اختصاص يافته است. مسعودى اقليم اول را هند، اقليم دوم را حجاز، اقليم سوم را مصر و افريقيه، اقليم چهارم را بابل و عراق، اقليم پنجم را روم، اقليم ششم را ياجوج و ماجوج و اقليم هفتم را يوماريس و چين معرفى مىكند و مساحت هر اقليم را هفتصد فرسخ در هفتصد فرسخ مىداند.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3813/9 همان، ص9]</ref> | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
«ذكر تقسيم اقليمها بر هفت ستاره كه پنج ستاره و دو نير است» و «ذكر اقليم چهارم و وصف برترى آن بر اقليمهاى ديگر»، عناوين بخشهاى بعدى كتاب است. بنا به گفته مسعودى چون اقليم چهارم (بابل و عراق) در ميان هفت اقليم قرار دارد و از همه معتدلتر و برتر است، پس نخبه و اشرف نقاط زمين است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3813/9 همان]</ref> | «ذكر تقسيم اقليمها بر هفت ستاره كه پنج ستاره و دو نير است» و «ذكر اقليم چهارم و وصف برترى آن بر اقليمهاى ديگر»، عناوين بخشهاى بعدى كتاب است. بنا به گفته مسعودى چون اقليم چهارم (بابل و عراق) در ميان هفت اقليم قرار دارد و از همه معتدلتر و برتر است، پس نخبه و اشرف نقاط زمين است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3813/9 همان]</ref> | ||
بخش ديگر كتاب در «ذكر شمار درياها و آنچه درباره طول و عرض و پيوستگى و ناپيوستگى آن گفتهاند و رودهاى بزرگ كه به درياها مىريزد و ممالكى كه در آن اطراف هست» مىباشد. مسعودى تمام درياهاى جهان را به پنج دريا تقسيم كرده است. قسمت ديگر اين بخش به چگونگى تأثيرات ماه بر رشد و كمال و نمو انسان، | بخش ديگر كتاب در «ذكر شمار درياها و آنچه درباره طول و عرض و پيوستگى و ناپيوستگى آن گفتهاند و رودهاى بزرگ كه به درياها مىريزد و ممالكى كه در آن اطراف هست» مىباشد. مسعودى تمام درياهاى جهان را به پنج دريا تقسيم كرده است. قسمت ديگر اين بخش به چگونگى تأثيرات ماه بر رشد و كمال و نمو انسان، گیاهان و حيوانات اختصاص دارد.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3813/9 ر.ک: همان]</ref> | ||
«ذكر اقوام هفتگانه و زبانها و عقايد و مسكنهایشان و امتيازاتى كه هر قوم داشتهاند»، عنوان بخش ديگر كتاب است. مسعودى سپس به «ذكر طبقات ملوك ایران» پرداخته است. وى پادشاهى ایران قديم را به پنج طبقه تقسيم كرده است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3813/9 ر.ک: همان]</ref> | «ذكر اقوام هفتگانه و زبانها و عقايد و مسكنهایشان و امتيازاتى كه هر قوم داشتهاند»، عنوان بخش ديگر كتاب است. مسعودى سپس به «ذكر طبقات ملوك ایران» پرداخته است. وى پادشاهى ایران قديم را به پنج طبقه تقسيم كرده است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3813/9 ر.ک: همان]</ref> | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
بخش بعدى در «ذكر تاريخ اقوام و پيغمبران و ملوك و خلاصه تاريخ جهان از آدم تا پيغمبر(ص) و مختصرى از سالها و ماههاى اقوام» تدوين يافته است. فواصل سالهاى حيات پيامبران از آدم تا حضرت محمد(ص) و همچنين توجه به مبدأ تاريخ در نزد اقوام و نحوه تاريخگذارى آنان و نيز اختلاف اقوام درباره سالهاى شمسى و قمرى و ماههاى آن مباحث عمده اين بخش مىباشد.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3813/9 همان]</ref> | بخش بعدى در «ذكر تاريخ اقوام و پيغمبران و ملوك و خلاصه تاريخ جهان از آدم تا پيغمبر(ص) و مختصرى از سالها و ماههاى اقوام» تدوين يافته است. فواصل سالهاى حيات پيامبران از آدم تا حضرت محمد(ص) و همچنين توجه به مبدأ تاريخ در نزد اقوام و نحوه تاريخگذارى آنان و نيز اختلاف اقوام درباره سالهاى شمسى و قمرى و ماههاى آن مباحث عمده اين بخش مىباشد.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3813/9 همان]</ref> | ||
مسعودى پس از آن به «ذكر تاريخ پيامبر(ص)» پرداخته است. اين بخش مجملى از تاريخ زندگانى پيامبر(ص) از تولد تا بعثت، از بعثت تا هجرت و از هجرت تا وفات را در بر | مسعودى پس از آن به «ذكر تاريخ پيامبر(ص)» پرداخته است. اين بخش مجملى از تاريخ زندگانى پيامبر(ص) از تولد تا بعثت، از بعثت تا هجرت و از هجرت تا وفات را در بر مىگیرد.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3813/9 ر.ک: همان]</ref> | ||
عناوين بعدى كتاب مربوط به خلافت خلفاى راشدين مىباشد. مسعودى ضمن توجه به نسب هريك از خلفا، به خلاصهاى از تاريخ سياسى، نام كاتبان، قاضيان و نقش انگشتر آنان بسنده كرده است. يك بخش از كتاب با يك عنوان جداگانه كه تنها يك صفحه از كل كتاب را تشكيل مىدهد، در «ذكر خلافت حسن بن على(ع)» است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3813/9 ر.ک: همان]</ref> | عناوين بعدى كتاب مربوط به خلافت خلفاى راشدين مىباشد. مسعودى ضمن توجه به نسب هريك از خلفا، به خلاصهاى از تاريخ سياسى، نام كاتبان، قاضيان و نقش انگشتر آنان بسنده كرده است. يك بخش از كتاب با يك عنوان جداگانه كه تنها يك صفحه از كل كتاب را تشكيل مىدهد، در «ذكر خلافت حسن بن على(ع)» است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3813/9 ر.ک: همان]</ref> | ||
«تاريخ خلفاى اموى از آغاز تا پایان»، عنوان بعدى است و بيان حوادث مهم سياسى اين دوران مانند قيام امام حسین(ع)، قيام مختار، | «تاريخ خلفاى اموى از آغاز تا پایان»، عنوان بعدى است و بيان حوادث مهم سياسى اين دوران مانند قيام امام حسین(ع)، قيام مختار، قدرتگیرى زبيريان، قيام ابن اشعث، قيام يزيد بن مهلب و قيام زيد، موضوعات عمده اين قسمت را تشكيل مىدهد.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3813/9 ر.ک: همان، ص9-10]</ref> | ||
«ذكر حوادثى كه پس از قتل مروان بر بنى اميه گذشت»، عنوان بخش ديگر كتاب است. جريان پراكنده شدن بنى اميه در ولايات و چگونگى تشكيل حكومت امويان در اندلس بهوسيله عبدالرحمن بن معاوية بن هشام بن عبدالملك بن مروان در سال 139ق و ادامه اين حكومت تا سال وفات مسعودى و مختصرى از تاريخ حكومت هريك از اين خلفا در اين بخش مورد مداقه قرار گرفته است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3813/10 همان، ص10]</ref> | «ذكر حوادثى كه پس از قتل مروان بر بنى اميه گذشت»، عنوان بخش ديگر كتاب است. جريان پراكنده شدن بنى اميه در ولايات و چگونگى تشكيل حكومت امويان در اندلس بهوسيله عبدالرحمن بن معاوية بن هشام بن عبدالملك بن مروان در سال 139ق و ادامه اين حكومت تا سال وفات مسعودى و مختصرى از تاريخ حكومت هريك از اين خلفا در اين بخش مورد مداقه قرار گرفته است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3813/10 همان، ص10]</ref> | ||
خط ۱۱۲: | خط ۱۱۲: | ||
مسعودى تنها به نقل آراء دانشمندان بسنده نكرده، بلكه آرا و مآخذ كسانى چون بطلميوس كلواذى، [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]]، زهرى و مورخان ایران و روم باستان و نيز مورخان اسلامى را نيز نقد كرده است. آراء مورخان ایران و روم باستان و مورخان اسلامى نيز در اين كتاب به معرض نقد نهاده شده است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3727/100 ر.ک: همان]</ref> | مسعودى تنها به نقل آراء دانشمندان بسنده نكرده، بلكه آرا و مآخذ كسانى چون بطلميوس كلواذى، [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]]، زهرى و مورخان ایران و روم باستان و نيز مورخان اسلامى را نيز نقد كرده است. آراء مورخان ایران و روم باستان و مورخان اسلامى نيز در اين كتاب به معرض نقد نهاده شده است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3727/100 ر.ک: همان]</ref> | ||
مسعودى نمونههایى از خرافات رايج عصر خود را نيز در كتاب منعكس كرده است؛ وى از آتشفشان مهراج در كوهستان اطراف جزاير چين ياد مىكند كه «به هنگام روز از غلبه نور خورشيد سياه و شباهنگام سرخ باشد و شعله آن به اوج آسمان رسد و گاه باشد كه صدايى عجيب و | مسعودى نمونههایى از خرافات رايج عصر خود را نيز در كتاب منعكس كرده است؛ وى از آتشفشان مهراج در كوهستان اطراف جزاير چين ياد مىكند كه «به هنگام روز از غلبه نور خورشيد سياه و شباهنگام سرخ باشد و شعله آن به اوج آسمان رسد و گاه باشد كه صدايى عجيب و هولانگیز از آن برخیزد كه از مسافت دور شنيده شود و از مرگ يكى از ملوكشان خبر دهد و گاه باشد سبک تر از اين باشد و از مرگ يكى از سران قوم خبر دهد و از قديم به طول عادت و به تجربه اعلام مرگ ملوك را از غير ملوك بازشناسند و خطا نكنند».<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3727/100 ر.ک: همان]</ref> | ||
البته انعكاس چنين خرافههایى در اين اثر مسعودى، چنان انگشتشمار است كه به هيچ روى از ارزش اثر وى و از اهميت دقتهاى علمى و ژرفانديشىهایى كه در آن روا داشته، نمىكاهد.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3727/100 همان]</ref> | البته انعكاس چنين خرافههایى در اين اثر مسعودى، چنان انگشتشمار است كه به هيچ روى از ارزش اثر وى و از اهميت دقتهاى علمى و ژرفانديشىهایى كه در آن روا داشته، نمىكاهد.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3727/100 همان]</ref> |
ویرایش