۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'گي' به 'گی') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
[[قطب، سید|سيد قطب]] بيشتر دوران جوانىاش را صرف پژوهشهاى ادبى و نقد ادبى كرد و در اين بارۀ کتابها و مقالات بسيارى نوشت. وى در دهه چهل به پژوهشهاى قرآنى روى آورد و با رويكرد ادبى به پژوهش و تدريس مباحث قرآنى پرداخت. از جمله آثار او مىتوان به تفسير «[[في ظلال القرآن]]» و «التصوير الفنى في القرآن» اشاره كرد. | [[قطب، سید|سيد قطب]] بيشتر دوران جوانىاش را صرف پژوهشهاى ادبى و نقد ادبى كرد و در اين بارۀ کتابها و مقالات بسيارى نوشت. وى در دهه چهل به پژوهشهاى قرآنى روى آورد و با رويكرد ادبى به پژوهش و تدريس مباحث قرآنى پرداخت. از جمله آثار او مىتوان به تفسير «[[في ظلال القرآن]]» و «التصوير الفنى في القرآن» اشاره كرد. | ||
نویسنده در كتاب اخير به معرفى يكى از جوانب اعجاز ادبى قرآن كريم كه «تصوير فني»، يعنى آفرينش هنرى يا نمايش هنرى نام گرفته است.مىپردازد.مؤلف پس از كشف نمايش هنرى در قرآن و تأليف اين كتاب، آرزو داشت كه تمام قرآن را با چنين رويكردى تفسير كند.نویسنده در توضيح مراد خود از تصوير فنى يا هنرى قرآن مىنويسد: «تصوير» ابزار خاص و مناسب در اسلوب بيان قرآنى است.قرآن معانى انتزاعى را به مدد تصاوير محسوس و | نویسنده در كتاب اخير به معرفى يكى از جوانب اعجاز ادبى قرآن كريم كه «تصوير فني»، يعنى آفرينش هنرى يا نمايش هنرى نام گرفته است.مىپردازد.مؤلف پس از كشف نمايش هنرى در قرآن و تأليف اين كتاب، آرزو داشت كه تمام قرآن را با چنين رويكردى تفسير كند.نویسنده در توضيح مراد خود از تصوير فنى يا هنرى قرآن مىنويسد: «تصوير» ابزار خاص و مناسب در اسلوب بيان قرآنى است.قرآن معانى انتزاعى را به مدد تصاوير محسوس و خيالانگیز مىنماياند و باز حالات نفسانى و حوادث محسوس و مناظر مورد نظر را چون نمونههاى انسانى و طبايع بشرى از طريق تصوير تفهيم مىكند.صورتى را كه قرآن ترسيم مىكند به زودى زنده و متحرك مىشود و معانى ذهنى جان مىگیرد و طبيعت بشرى مجسّم مىشود و حوادث و مناظر سرگذشتها همه مشهود و مرئى مىگردند و حالت و معنا پيدا مىكنند و اگر «گفتار» با آنها همراه گردد تمام عناصر خيالانگیز در آن گرد مىآيد به قسمى كه منظرۀ سمعى برای شنونده، به زودى تبديل به منظرۀ بصرى و صحنهيى تماشايى مىگردد.گويى شخصيتهاى جاندارى بر روى صحنهى منظور در حال رفتوآمد و گفتوشنودند.حادثه هردم از پس حادثه روى مىدهد.دريافت و كلمه و انفعال و حادثه و هماهنگى، همه دست در دست پردۀ مطلوب را ارائه مىدهند.اينجا خود زندگى است كه چهرشايى مىكند نه حكايت زندگى. ابزارى كه به وسيله آن معانى ذهنى و حالتهاى نفسانى بيان يا حوادث گذشته و نمونههاى انسانى مجسّم مىگردد تنها و تنها به وسيلۀ همين الفاظ جامد يعنى واژههاى بىجان صورت مىگیرد؛ نه شخصى است كه گزارشگر و نه رنگى است كه توصيفگر باشد. اگر اين «دقيقه» را درك كنيم به گوشهاى از رازهاى اعجاز قرآن آشنا شدهايم. | ||
مؤلف در ادامه به ارائه مثالهایى از قرآن در تأييد مدعاى خويش مىپردازد. | مؤلف در ادامه به ارائه مثالهایى از قرآن در تأييد مدعاى خويش مىپردازد. |
ویرایش