۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== معرفى اجمالى == «(.*)»' به '== معرفى اجمالى == '''$1'''') |
جز (جایگزینی متن - 'كتاب' به 'کتاب') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
'''اصول فلسفه و روش رئاليسم'''، اثر گرانسنگ علامه سيد محمدحسين طباطبايى به زبان فارسى است كه همراه با پاورقىهاى روشنگرانه و نقادانه استاد شهيد مرتضى مطهرى چاپ شده است. | '''اصول فلسفه و روش رئاليسم'''، اثر گرانسنگ علامه سيد محمدحسين طباطبايى به زبان فارسى است كه همراه با پاورقىهاى روشنگرانه و نقادانه استاد شهيد مرتضى مطهرى چاپ شده است. | ||
اصل مطالب | اصل مطالب کتاب، جزوههاى درسى بوده كه علامهى طباطبايى براى گروهى از نخبگان وادى حكمت و فلسفه، چند سال قبل از سال 1332ش، تا اسفند همان سال مطرح كردهاند. | ||
انگيزهى علامهى طباطبايى از تاليف اين | انگيزهى علامهى طباطبايى از تاليف اين کتاب، نوشتن يك دوره فلسفه با اين ويژگى بوده است كه در آن، دو فلسفه اسلامى و غرب مطرح گردد و با تحليل اين دو، فاصلهى بسيارى كه بين آنها به وجود آمده، برداشته شود و بتواند نيازهاى امروز جامعهى بشرى را پاسخ گويد. | ||
استاد مطهرى، علاوه بر اصلاحات لازم در متن، پاورقىهايى به آن افزوده است كه خود بهتنهايى | استاد مطهرى، علاوه بر اصلاحات لازم در متن، پاورقىهايى به آن افزوده است كه خود بهتنهايى کتابى است مستقل و اگر کتاب «اصول فلسفه و روش رئاليسم» را دو کتاب در يك کتاب بناميم، سخنى بهگزاف نگفتهايم. | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
مطالب | مطالب کتاب در چهارده مقاله تنظيم و در ضمن پنج جلد ارائه شده است. | ||
مقاله يكم تا چهارم در جلد اول، مقاله پنجم و ششم در جلد دوم، مقاله هفتم تا نهم در جلد سوم، مقاله دهم تا سيزدهم در جلد چهارم و مقاله چهاردهم در جلد پنجم گنجانده شده است. | مقاله يكم تا چهارم در جلد اول، مقاله پنجم و ششم در جلد دوم، مقاله هفتم تا نهم در جلد سوم، مقاله دهم تا سيزدهم در جلد چهارم و مقاله چهاردهم در جلد پنجم گنجانده شده است. | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
مقالات چهاردهگانه | مقالات چهاردهگانه کتاب به ترتيب عبارتند از: | ||
1. فلسفه چيست: اين مقاله، ضمن بررسى در بارهى ريشهى فلسفه، به تعريف آن مىپردازد و موضوع فلسفه را «وجود» بدون خصوصيت خاصى مىداند، آنگاه به رابطهى فلسفه و ساير علوم مىپردازد و در اين رابطه به تحليل ماترياليسم ديالكتيك و فلسفههاى مادى و رئاليسم و ايدئاليسم همت مىگمارد. | 1. فلسفه چيست: اين مقاله، ضمن بررسى در بارهى ريشهى فلسفه، به تعريف آن مىپردازد و موضوع فلسفه را «وجود» بدون خصوصيت خاصى مىداند، آنگاه به رابطهى فلسفه و ساير علوم مىپردازد و در اين رابطه به تحليل ماترياليسم ديالكتيك و فلسفههاى مادى و رئاليسم و ايدئاليسم همت مىگمارد. | ||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
14. خداى جهان و جهان: اين مقاله، در بارهى آنچه در اصطلاح حكماى اسلامى الهيات بالمعنى الاخص خوانده مىشود، بحث مىكند و زمينهى شناخت ذات خداوند و صفات و افعال او و همينطور رابطهى او با جهان را با ادلهى عقلى و براهين فلسفى فراهم مىكند و در ضمن آن، اشكالات و شبهات ماديون پاسخ داده مىشود. اين مقاله داراى مقدمهاى از استاد مطهرى پيرامون نظريات مختلف در رابطه با شناخت خداوند است. | 14. خداى جهان و جهان: اين مقاله، در بارهى آنچه در اصطلاح حكماى اسلامى الهيات بالمعنى الاخص خوانده مىشود، بحث مىكند و زمينهى شناخت ذات خداوند و صفات و افعال او و همينطور رابطهى او با جهان را با ادلهى عقلى و براهين فلسفى فراهم مىكند و در ضمن آن، اشكالات و شبهات ماديون پاسخ داده مىشود. اين مقاله داراى مقدمهاى از استاد مطهرى پيرامون نظريات مختلف در رابطه با شناخت خداوند است. | ||
امتيازات ويژه اين | امتيازات ويژه اين کتاب را از زبان استاد مطهرى بشنويم: | ||
1. | 1. اينکتاب، مشتمل بر يك دوره مختصر فلسفه است؛ مهمات مسائل فلسفه را بيان مىكند و سعى شده است كه حتىالامكان ساده و عمومىفهم باشد تا جميع اشخاصى كه ذوق فلسفى دارند، با داشتن اطلاعات مختصرى به فراخور حال خود استفاده كنند و لذا از ذكر دلايل و براهين متعدد در هر مورد خوددارى شده و براى اثبات هر مدعا سادهترين راهها و بسيطترين براهين انتخاب شده است (مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى، ج 6، ص 37). | ||
2. در اين | 2. در اين کتاب، درعيناينكه از تحقيقات گرانبهاى هزارساله فلسفه اسلامى استفاده شده است، به آراء و تحقيقات دانشمندان بزرگ اروپا نيز توجه كامل شده (همان). | ||
3. در اين | 3. در اين کتاب، هم مسائلى كه در فلسفهى قديم نقش عمده را دارد و هم مسائلى كه در فلسفهى جديد حائز اهميت است، مطرح مىشود (همان). | ||
4. در ضمن اين | 4. در ضمن اين کتاب، به قسمتهايى برخورد خواهد شد كه در هيچيك از فلسفهى اسلامى و فلسفه اروپايى سابقه ندارد، مانند معظم مسائلى كه در مقالهى پنجم حل شده و آنچه در مقالهى ششم بيان شده است. در مقالهى ششم، با طرز بىسابقهاى به نقادى دستگاه ادراكى و تميز و تفكيك ادراكات حقيقى از ادراكات اعتبارى پرداخته شده است. در اين مقاله، هويت و موقعيت ادراكات اعتبارى نشان داده مىشود و فلسفه از آميزش با آنها بركنار داشته مىشود و همين آميزش نابجا است كه بسيارى از فلاسفه را از پا درآورده است (همان). | ||
5. در اين | 5. در اين کتاب، درعيناينكه فلسفه حريم خود را حفظ كرده، با علوم مختلط نمىشود، رابطهى فلسفه و علم محفوظ مانده است، ولى رابطهى فلسفه با طبيعيات و فلكيات قديم بهكلى قطع شده و لدىالاقتضاء از نظريات علمى جديد استفاده مىشود (همان). | ||
6. هدف اصلى اين | 6. هدف اصلى اين کتاب، به وجود آوردن يك سيستم فلسفى عالى بر اساس استفاده از زحمات گرانمايهى هزار سالهى فلاسفهى اسلامى و از ثمرهى تحقيقات وسيع و عظيم دانشمندان مغربزمين و از به كار بردن قوهى ابداع و ابتكار است (همان، ص 240). | ||
== وضعيت | == وضعيت کتاب == | ||
پاورقىهاى استاد شهيد، غناى بسيارى به اين | پاورقىهاى استاد شهيد، غناى بسيارى به اين کتاب بخشيده است. به خاطر اختصار متن کتاب، در اكثر مقالات، مقدمهاى از طرف استاد براى روشن شدن اصل بحث، طرح گرديده و در خلال مباحث نيز هرجا مطلب يا اصطلاحى وجود داشته، استاد به بيان سابقهى تاريخى و دگرگونىهاى معنايى آن پرداخته و زمينه را براى عدم اختلاط بين اصطلاحات، فراهم آورده است. اين شيوه بحث، انسان را با سابقهى تاريخى هر بحث، هرچند بهطور اجمال، آشنا مىسازد و او را در جريان تمام آراء و نظريات آن مبحث قرار مىدهد. | ||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله == | ||
مقدمه و متن | مقدمه و متن کتاب. | ||
ویرایش