۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'گي' به 'گی') |
|||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
در بخش اول، ابتدا به تعريف سنت و بيان جايگاه آن در دين، پرداخته شده و در ادامه، مسئله نهى از کتابت حديث، مورد بررسى قرار گرفته است. رابطه صحابه و روايت حديث، كذب بر پيامبر(ص) در زمان حيات و پس از رحلت ايشان و حكم آن، درجات صحابه، تفاوت صحابه در صدق روايت و نقل به معنى در روايات، از جمله مباحث این بخش مىباشد.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20240/1/42 متن کتاب، ص42-118]</ref> | در بخش اول، ابتدا به تعريف سنت و بيان جايگاه آن در دين، پرداخته شده و در ادامه، مسئله نهى از کتابت حديث، مورد بررسى قرار گرفته است. رابطه صحابه و روايت حديث، كذب بر پيامبر(ص) در زمان حيات و پس از رحلت ايشان و حكم آن، درجات صحابه، تفاوت صحابه در صدق روايت و نقل به معنى در روايات، از جمله مباحث این بخش مىباشد.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20240/1/42 متن کتاب، ص42-118]</ref> | ||
در بخش دوم، اسباب جعل و وضع حديث، مورد بحث قرار گرفته است. نویسنده ضمن بيان ضرر قصص و قصویان، معاویه را اولین كسى دانسته كه به این مسئله دامن زده و زمینههاى جعل حديث را گسترش داد. در ادامه، | در بخش دوم، اسباب جعل و وضع حديث، مورد بحث قرار گرفته است. نویسنده ضمن بيان ضرر قصص و قصویان، معاویه را اولین كسى دانسته كه به این مسئله دامن زده و زمینههاى جعل حديث را گسترش داد. در ادامه، انگیزههاى سياسى وضع حديث بررسى شده است. از جمله مباحث این بخش عبارتند از: ادراج در حديث، ضوابط وضع حديث، ورود اسرائيليات در روايات.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20240/1/121 همان، 121-198]</ref> | ||
از آنجايى كه ابوهريره باآنكه مدت اندكى محضر پيامبر(ص) را درك نموده و بااينحال، از جمله صحابهاى است كه بيشترين حديث را از ايشان روايت كردهاند، بخش سوم، به بررسى روايات وى اختصاص يافته است.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20240/1/202 همان، ص202-252]</ref> | از آنجايى كه ابوهريره باآنكه مدت اندكى محضر پيامبر(ص) را درك نموده و بااينحال، از جمله صحابهاى است كه بيشترين حديث را از ايشان روايت كردهاند، بخش سوم، به بررسى روايات وى اختصاص يافته است.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20240/1/202 همان، ص202-252]</ref> | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
ب)- عدم اعتماد به برخى صحابه و راویان: او بر این باور است از آنجا كه برخى صحابه همچون ابوهريره دست به جعل و وضع حديث مىزدند، اعتبارى به روايات آنان نيست. او همچنين صحابه را متهم به نافهمیكرده و ادعا كرده كه آنان احاديثى را كه از احبار يهود مىگرفتند، به پيامبر(ص) نسبت مىدادند و بر این رأى است كه جعل و وضع از سوى امویان و عباسيان و نيز ورود اسرائيليات و مسيحيات، كه بر اثر غفلت و بىمبالاتى عالمان، به حوزه دين راه يافته بودند، روايتها را آسيبپذير ساخته است. | ب)- عدم اعتماد به برخى صحابه و راویان: او بر این باور است از آنجا كه برخى صحابه همچون ابوهريره دست به جعل و وضع حديث مىزدند، اعتبارى به روايات آنان نيست. او همچنين صحابه را متهم به نافهمیكرده و ادعا كرده كه آنان احاديثى را كه از احبار يهود مىگرفتند، به پيامبر(ص) نسبت مىدادند و بر این رأى است كه جعل و وضع از سوى امویان و عباسيان و نيز ورود اسرائيليات و مسيحيات، كه بر اثر غفلت و بىمبالاتى عالمان، به حوزه دين راه يافته بودند، روايتها را آسيبپذير ساخته است. | ||
ج)- باور نداشتن به عدالت همه صحابه: وى معتقد است كه روايات صحابه نيز بايد مورد نقّادى و سنجش قرار | ج)- باور نداشتن به عدالت همه صحابه: وى معتقد است كه روايات صحابه نيز بايد مورد نقّادى و سنجش قرار گیرد و نمىتوان از عدالت و وثاقت همه آنان دفاع كرد. | ||
د)- عدم نقد محتوايى احاديث از سوى محدّثان: ابوريه، ضمن تأكيد بر ضرورت نقد محتوايى احاديث برای بازشناسى سره از ناسره، فقيهان را به دليل جمود بر مذهب و امام خودشان و عدم توجه جدى به نقد محتوايى، مورد حمله قرار داده است. | د)- عدم نقد محتوايى احاديث از سوى محدّثان: ابوريه، ضمن تأكيد بر ضرورت نقد محتوايى احاديث برای بازشناسى سره از ناسره، فقيهان را به دليل جمود بر مذهب و امام خودشان و عدم توجه جدى به نقد محتوايى، مورد حمله قرار داده است. | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
بر این پايه، او کتابهاى صحيح بخارى و صحيح مسلم را خالى از روايتهاى ضعيف نمىداند و این دو کتاب را قابل انتقاد و ترجيح صحيحين را بر ساير كتب حديثى، ترجيح بلا مرجّح مىداند. | بر این پايه، او کتابهاى صحيح بخارى و صحيح مسلم را خالى از روايتهاى ضعيف نمىداند و این دو کتاب را قابل انتقاد و ترجيح صحيحين را بر ساير كتب حديثى، ترجيح بلا مرجّح مىداند. | ||
و)- پيامدهاى ناگوار تمسك به احاديث: نویسنده بر این باور است كه پيامبر(ص) از نگارش حديث | و)- پيامدهاى ناگوار تمسك به احاديث: نویسنده بر این باور است كه پيامبر(ص) از نگارش حديث جلوگیرى كردند؛ بنابراین، احاديث در زمان آن حضرت نگارش نشد و آنچه در آغاز قرن دوم به نگارش درآمد، آنقدر گونون است كه نتيجهاى جز ايجاد اختلاف در میان امّت ندارد. | ||
ز)- عدم پذيرش رواياتى كه نقل به معنى شده است: شرط پذيرش حديث آن است كه با لفظ پيامبر(ص) روايت شده باشد، لذا نویسنده علما را به دليل عدم توجه به این امر، ملامت كرده است. | ز)- عدم پذيرش رواياتى كه نقل به معنى شده است: شرط پذيرش حديث آن است كه با لفظ پيامبر(ص) روايت شده باشد، لذا نویسنده علما را به دليل عدم توجه به این امر، ملامت كرده است. | ||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
2. هرچند ابوريه، گفتار و كردار پيامبر(ص) را مبيّن و مفسّر قرآن مىداند، اما بر این باور است كه سنت پيامبر(ص) در دوره زندگى آن حضرت نگاشته نشده و آن حضرت برای نگارش حديث، كاتبى قرار نداده و حتى روايات صحيح و استوارى بر آن دلالت دارد كه ايشان نهى از کتابت هم كرده است. | 2. هرچند ابوريه، گفتار و كردار پيامبر(ص) را مبيّن و مفسّر قرآن مىداند، اما بر این باور است كه سنت پيامبر(ص) در دوره زندگى آن حضرت نگاشته نشده و آن حضرت برای نگارش حديث، كاتبى قرار نداده و حتى روايات صحيح و استوارى بر آن دلالت دارد كه ايشان نهى از کتابت هم كرده است. | ||
3. ابوريه مىگوید: اگر تمام احاديث پيامبر(ص) همچون قرآن، جزو احكام | 3. ابوريه مىگوید: اگر تمام احاديث پيامبر(ص) همچون قرآن، جزو احكام فراگیر دين بودند و دين بر آنها استوار بود و بر هر مسلمانى شناخت و پيروى از آنچه در آنهاست همانند دستورات قرآن واجب بود و پيامبر(ص) صحابه خود را به حفظ این احاديث فرمان داده بود، بايد بزرگان صحابه بيشتر از ديگران روايت میكردند، درحالىكه امر بهعكس است؛ لذا مىبينيم آنان كه در مرتبه پايينترى از حيث علم و ايمان قرار دارند، بيشتر روايت كرده و بزرگان صحابه، نهتنها كمتر روايت كردهاند، بلكه ديگران را نيز از نگارش حديث بازمىداشتهاند؛ حتى برخى از آنان احاديثى را كه نگاشته بودند، مىسوزانيدند».<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/888918 ر.ک: روشنضمیر، محمدابراهیم؛ عبادى، مهدى، ص93-100]</ref> | ||
==وضعيت کتاب== | ==وضعيت کتاب== |
ویرایش