۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (+رده) |
جز (جایگزینی متن - 'گي' به 'گی') |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
#نویسنده هدف آفرينش را چنين بيان كرده است: خداوند واجبالوجود است و داراى كمال مطلق كه هيچ نقصانى در او تصور نمىشود تا بخواهد با خلقتش جبران نقصى كند و در حقيقت آفرينش مخلوقات برای این بود كه جودى كند نه سودى كند.{{شعر}}{{ب|''«من نكردم خلق تا سودى كنم''|2=''بلكه تا بر بندگان جودى كنم»''}}{{پایان شعر}} | #نویسنده هدف آفرينش را چنين بيان كرده است: خداوند واجبالوجود است و داراى كمال مطلق كه هيچ نقصانى در او تصور نمىشود تا بخواهد با خلقتش جبران نقصى كند و در حقيقت آفرينش مخلوقات برای این بود كه جودى كند نه سودى كند.{{شعر}}{{ب|''«من نكردم خلق تا سودى كنم''|2=''بلكه تا بر بندگان جودى كنم»''}}{{پایان شعر}} | ||
او فيّاض است و منشأ تمام صفات حسنه، و اقيانوس مواج كمالات موجود در عالم. و اگر در ما صفتى از آن صفات يافت مىشود قطرهاى از آن اقيانوس بىكران است و هستى مخلوقات از جمله افاضات خداوندى است كه عين كمال است. او با خلقت مخلوقات، اولین مرحله كمال را برای خلايق ايجاد فرموده تا سكوى پرش مراحل ديگر تكامل قرار دهند و به نهایت مرحله ممكن كه لقاء اوست برسند.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18572/1/59 متن كتاب، ج1، ص59]- [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18572/1/60 60]</ref> | او فيّاض است و منشأ تمام صفات حسنه، و اقيانوس مواج كمالات موجود در عالم. و اگر در ما صفتى از آن صفات يافت مىشود قطرهاى از آن اقيانوس بىكران است و هستى مخلوقات از جمله افاضات خداوندى است كه عين كمال است. او با خلقت مخلوقات، اولین مرحله كمال را برای خلايق ايجاد فرموده تا سكوى پرش مراحل ديگر تكامل قرار دهند و به نهایت مرحله ممكن كه لقاء اوست برسند.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18572/1/59 متن كتاب، ج1، ص59]- [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18572/1/60 60]</ref> | ||
#نویسنده در شرح «و يستثيرون به دواء دائهم: و پرهيزگاران درمان دردهاى خود را از قرآن | #نویسنده در شرح «و يستثيرون به دواء دائهم: و پرهيزگاران درمان دردهاى خود را از قرآن مىگیرند»، نوشته است: همچنانكه درد حُزن متقيان بهواسطه تلاوت قرآن تشديد مىشود، دواى آن هم از قرآن به دست مىآيد، اگر حزن آنها از عواقب امور و جهل به آن باشد، با خواندن قرآن نور امید هر چه بيشتر در قلب آنها تجلّى كرده و هر چه بيشتر تلاش مىكنند، و بهره برمىگیرند، و اگر حزن آنها بهواسطه دورى و عدم وصال به محبوب باشد، قرآن به عنوان نامهاى امیدبخش و نوید دهنده در راه رسيدن به این وصال است.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18572/1/467 همان، ص467]</ref> | ||
#استاد يادآور شده است: از مسائل مهم كه بايد آن را جزو اركان تأثير قرآن در قلوب دانست، اخلاص در قرائت است، اگر عملى بدون آن صورت | #استاد يادآور شده است: از مسائل مهم كه بايد آن را جزو اركان تأثير قرآن در قلوب دانست، اخلاص در قرائت است، اگر عملى بدون آن صورت گیرد، بىارزش و از درجه اعتبار خالى است. اخلاص روح عبادت، سرمايه تجارت اخروى و رأسالمال تجارتهاى دنيوى است. اگر قرائت قرآن برای اغراض غير الهى مثل اينكه مردم خوششان آيد، يا به این وسيله دكّانى باز كرده و قصد پول به جيب زدن داشته باشد، ثواب ندارد بلكه عقاب دارد.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18572/1/497 ر.ک: همان، ص497]</ref> | ||
#نویسنده در شرح این عبارت «اذا زكى احدهم خاف مما يقال له فيقول أنا أعلم بنفسى من غيرى و ربى اعلم منى بنفسى، اللهم لا تؤاخذنى بما يقولون و اجعلنى أفضل مما يظنون و اغفرلى ما لا يعلمون: هرگاه یکى از آنها (متقين) ستوده شود، از آنچه بر او گفته مىشود به هراس مىافتد و مىگوید: من از ديگران نسبت به خود آگاهترم و پروردگارم به نفس من از خود من آگاهتر است (مىگوید) خدايا! مرا به آنچه مىگویند | #نویسنده در شرح این عبارت «اذا زكى احدهم خاف مما يقال له فيقول أنا أعلم بنفسى من غيرى و ربى اعلم منى بنفسى، اللهم لا تؤاخذنى بما يقولون و اجعلنى أفضل مما يظنون و اغفرلى ما لا يعلمون: هرگاه یکى از آنها (متقين) ستوده شود، از آنچه بر او گفته مىشود به هراس مىافتد و مىگوید: من از ديگران نسبت به خود آگاهترم و پروردگارم به نفس من از خود من آگاهتر است (مىگوید) خدايا! مرا به آنچه مىگویند مگیر و مؤاخذه مكن! و مرا بهتر از آنچه گمان مىكنند قرار ده، و آنچه را از اعمالم نمىدانند بيامرز»، چنين نوشته است: از فراز بالا به دست مىآيد كه: 1- مدح مداحان و ثناء ثناخوانان در متقين تأثير نكرده و عوض نمىشوند، بلكه مدح باعث بيدارى آنها مىشود كه مبادا از جاده خارج شوند. 2- متقين نقّاد خویشتن هستند، وقتى مدح مىشنوند، به انتقاد از خود مىپردازند. 3- متقين در مقام خودشناسى پيشرفته و خود را شناختهاند، این خودشناسى و معرفت نفس زيربناى دو خصلت قبل است، وقتى خود صفت وجودى خود را شناختند، از مداحى ديگران خشنود نشده، و به نقّادى از خود مىپردازند.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/129 ر.ک: همان، ج2، ص129]- [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/130 130]</ref> | ||
#نویسنده در شرح «يمزج الحلم بالعلم و القول بالعمل: پرهيزگار و متقى، بردبارى و دانش را به هم آمیخته و گفتار را با كردار هماهنگ ساخته است»، چنين نوشته است: پرهيزكار اگر در جائى بردبارى به خرج مىدهد، و حوصله مىكند، از روى علم و آگاهى به ثمرات حلم و پاداشهائى است كه خداوند برای فرد حليم قرار داده است، به خاطر فضيلت حلم است كه بردبارى مىكند... و اگر پرهيزگار دانشاندوزى مىكند، يا تعليم مىدهد، با تكيه به پشتىِ حلم چنين مىكند، از طعنه جاهلين از كوره بهدر نمىرود و بر هدف و مسير خود استقامت مىكند.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/315 ر.ک: همان، ص315]</ref> | #نویسنده در شرح «يمزج الحلم بالعلم و القول بالعمل: پرهيزگار و متقى، بردبارى و دانش را به هم آمیخته و گفتار را با كردار هماهنگ ساخته است»، چنين نوشته است: پرهيزكار اگر در جائى بردبارى به خرج مىدهد، و حوصله مىكند، از روى علم و آگاهى به ثمرات حلم و پاداشهائى است كه خداوند برای فرد حليم قرار داده است، به خاطر فضيلت حلم است كه بردبارى مىكند... و اگر پرهيزگار دانشاندوزى مىكند، يا تعليم مىدهد، با تكيه به پشتىِ حلم چنين مىكند، از طعنه جاهلين از كوره بهدر نمىرود و بر هدف و مسير خود استقامت مىكند.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/315 ر.ک: همان، ص315]</ref> | ||
#نویسنده، آفات علم بدون عمل را چنين عنوان مىكند: 1- نابودى علم در اثر عمل نكردن؛ 2- عدم تأثير در نفوس مردم؛ 3- علم بدون عمل نه تنها مفيد نيست، بلكه دور كننده از خداوند و رحمت او نيز هست؛ 4- موجب عقوبت | #نویسنده، آفات علم بدون عمل را چنين عنوان مىكند: 1- نابودى علم در اثر عمل نكردن؛ 2- عدم تأثير در نفوس مردم؛ 3- علم بدون عمل نه تنها مفيد نيست، بلكه دور كننده از خداوند و رحمت او نيز هست؛ 4- موجب عقوبت سنگین است كه بدترين آن خارج شدن حلاوت ياد و ذكر خدا از قلب است.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/321 ر.ک: همان، ج2، ص321]- [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/325 325]</ref>همچنين آفات عمل بدون علم را چنين برمىشمارد: 1- گمراهى از جاده مستقيم حق و دورى از آن؛ 2- عدم قبول عمل بدون علم و معرفت؛ 3- همراهى با فساد؛ 4- در جا زدن در مسير تكامل.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/326 ر.ک: همان، ص326]- [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/328 328]</ref> | ||
#نویسنده در شرح «تراه قريباً أمله: آرزوهایش را نزدیک و غير طولانى مىبينى». چنين نوشته است: از صفات ديگرى كه مولى على(ع) برای پرهيزگاران مىشمارند طولانى نبودن آمال و آرزوهاى آنها است. مولى امل و آرزو و امید به آينده را نفى نمىكنند، بلكه طول آن را مذّمت مىكنند. اصل امید و آرزو موتور محرّك وجود انسان است؛ يعنى انسان زنده داراى امیدها و آرزوها است. چرخ وجود انسان را امیدها به حركت درمىآورد. آرزوها ذاتاً بد نيست، بلكه طول امل و آرزوى دور و دراز ناپسند است. پرداختن به آرزوهاى دور و دراز قدرت تفكر صحيح را از انسان | #نویسنده در شرح «تراه قريباً أمله: آرزوهایش را نزدیک و غير طولانى مىبينى». چنين نوشته است: از صفات ديگرى كه مولى على(ع) برای پرهيزگاران مىشمارند طولانى نبودن آمال و آرزوهاى آنها است. مولى امل و آرزو و امید به آينده را نفى نمىكنند، بلكه طول آن را مذّمت مىكنند. اصل امید و آرزو موتور محرّك وجود انسان است؛ يعنى انسان زنده داراى امیدها و آرزوها است. چرخ وجود انسان را امیدها به حركت درمىآورد. آرزوها ذاتاً بد نيست، بلكه طول امل و آرزوى دور و دراز ناپسند است. پرداختن به آرزوهاى دور و دراز قدرت تفكر صحيح را از انسان مىگیرد، و انسان نمىفهمد كه دنيا زودگذر است، نمىخواهد درگذشت زمان تعمّق كند، زيرا گذشت زمان عبارت است از بريدن تدريجى درخت عمر.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/329 ر.ک: همان، ص329]- [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18573/1/342 342]</ref> | ||
==وضعيت كتاب== | ==وضعيت كتاب== |
ویرایش