پرش به محتوا

مولانا و شهان آسمانی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' (ع) ' به '(ع) '
جز (جایگزینی متن - 'فارسي' به 'فارسی')
جز (جایگزینی متن - ' (ع) ' به '(ع) ')
خط ۲۴: خط ۲۴:
}}  
}}  


'''مولانا و شهان آسمانی ''' نوشته‌ی استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] است که از منظر مولانا و اندیشه‌های او حادثه‌ی جان‌خراش شهات امام حسین (ع) و یاران او را در سرزمین کربلا مورد بحث و بررسی قرار می‌دهد و به عناصر جهاد و شهات در این خصوص اهتمام می‌کند.
'''مولانا و شهان آسمانی ''' نوشته‌ی استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] است که از منظر مولانا و اندیشه‌های او حادثه‌ی جان‌خراش شهات امام حسین(ع) و یاران او را در سرزمین کربلا مورد بحث و بررسی قرار می‌دهد و به عناصر جهاد و شهات در این خصوص اهتمام می‌کند.


شخصیّت امام حسین (ع) و یاران او و ماجرای نینوا چیزی نیست که به دست فراموشی سپرده شود، بازنگریها و یادآوریهای هر از گاهی در این باره سبب بقا و زنده ماندن اصل حادثه است، حادثه‌ای که تا آخر الزّمان باقی خواهد ماند و خونهایی که تا آخر الزّمان خواهد جوشید و ستم و ستمکار را مورد طعن و لعن قرار خواهد داد. در این بین عارفان نیز سهمی‌در زنده ماندن این ماجرا دارند، کما این که بسیاری از بزرگان از آن ماجرا سخن گفته و درودها بر امام حسین (ع) و یاران او داشته‌اند و نفرینها و لعنها هم بر یزید و شمر و دیگر عوامل ایجاد این حادثه‌ی جانسوز. [[مولانا]] نیز در [[مثنوی]] و در [[دیوان کبیر]] به دفعات از این حادثه یاد کرده است و امام و همراهان او را پادشهانی بزرگ و جاوید دانسته و در مدحشان سخن گفته است.
شخصیّت امام حسین(ع) و یاران او و ماجرای نینوا چیزی نیست که به دست فراموشی سپرده شود، بازنگریها و یادآوریهای هر از گاهی در این باره سبب بقا و زنده ماندن اصل حادثه است، حادثه‌ای که تا آخر الزّمان باقی خواهد ماند و خونهایی که تا آخر الزّمان خواهد جوشید و ستم و ستمکار را مورد طعن و لعن قرار خواهد داد. در این بین عارفان نیز سهمی‌در زنده ماندن این ماجرا دارند، کما این که بسیاری از بزرگان از آن ماجرا سخن گفته و درودها بر امام حسین(ع) و یاران او داشته‌اند و نفرینها و لعنها هم بر یزید و شمر و دیگر عوامل ایجاد این حادثه‌ی جانسوز. [[مولانا]] نیز در [[مثنوی]] و در [[دیوان کبیر]] به دفعات از این حادثه یاد کرده است و امام و همراهان او را پادشهانی بزرگ و جاوید دانسته و در مدحشان سخن گفته است.


در ابتدای اثر در مقدّمه‌ی ناشر موقعیّت این کتاب را می‌یابیم که چهرمین جلد از مجموعه‌ی «نقد حال» است. مجموعه‌ای که برگرفته از برنامه‌ی نقد حال در رادیو فرهنگ بوده است. چنانکه در مقدّمه قید شده حدود 380 قسمت از این برنامه در زمان 30 دقیقه‌ای در روزهای فرد از تاریخ 1391 الی 1393 به استمرار پخش شده است. مبنای برنامه‌ی نقد حال معرّفی و بحث در باره‌ی مولانا بوده است و آن شخصیّت ممتاز را از دریچه‌های گوناگون مورد نقد و بررسی قرار می‌داده است. پیش از این کتاب، مولانا و شهان آسمانی سه جلد دیگر به انتشار رسیده است که عبارتند از: [[پیشینه‌ی عرفان و تصوّف مولانا]]، [[بهاء ولد، سلطان العلمای بلخ]]، [[سیّد برهان لالای مولانا]] و نیز کتاب حاضر چهارمین کتاب از این مجموعه است.
در ابتدای اثر در مقدّمه‌ی ناشر موقعیّت این کتاب را می‌یابیم که چهرمین جلد از مجموعه‌ی «نقد حال» است. مجموعه‌ای که برگرفته از برنامه‌ی نقد حال در رادیو فرهنگ بوده است. چنانکه در مقدّمه قید شده حدود 380 قسمت از این برنامه در زمان 30 دقیقه‌ای در روزهای فرد از تاریخ 1391 الی 1393 به استمرار پخش شده است. مبنای برنامه‌ی نقد حال معرّفی و بحث در باره‌ی مولانا بوده است و آن شخصیّت ممتاز را از دریچه‌های گوناگون مورد نقد و بررسی قرار می‌داده است. پیش از این کتاب، مولانا و شهان آسمانی سه جلد دیگر به انتشار رسیده است که عبارتند از: [[پیشینه‌ی عرفان و تصوّف مولانا]]، [[بهاء ولد، سلطان العلمای بلخ]]، [[سیّد برهان لالای مولانا]] و نیز کتاب حاضر چهارمین کتاب از این مجموعه است.
خط ۳۲: خط ۳۲:
== ساختار ==
== ساختار ==


کتاب مولانا و شهان آسمانی  اثری است یک جلدی و با 232 صفحه  که به تحلیل ماجرای عاشورا و حرکت امام حسین (ع) و یاران او از منظر [[مولانا]] می‌پردازد. این پژوهش بر عهده‌ی استاد عرفان و مولوی شناس دوره‌ی ما، جناب [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]]  بوده که در برنامه‌ی نقد حال رادیو فرهنگ در سالها پیش بیان شده است و متن آن با ویرایشی مختصر به این شکل کنونی در آمده است. مسلّماً اگر هم قرار به بررسی این موضوع از منظر [[مولانا]] می‌بود باید کسانی چون استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] که به مولوی شناسی و مثنوی پژوهشی شهره هستند و در این زمینه نیز صاحب اثر و نظرند تحقّق می‌یافت، که خوشبختانه چنین هم شده و پیش از انتشار در رادیو فرهنگ با میلیونها شنونده آن را مطرح و تحلیل کرده است.
کتاب مولانا و شهان آسمانی  اثری است یک جلدی و با 232 صفحه  که به تحلیل ماجرای عاشورا و حرکت امام حسین(ع) و یاران او از منظر [[مولانا]] می‌پردازد. این پژوهش بر عهده‌ی استاد عرفان و مولوی شناس دوره‌ی ما، جناب [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]]  بوده که در برنامه‌ی نقد حال رادیو فرهنگ در سالها پیش بیان شده است و متن آن با ویرایشی مختصر به این شکل کنونی در آمده است. مسلّماً اگر هم قرار به بررسی این موضوع از منظر [[مولانا]] می‌بود باید کسانی چون استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] که به مولوی شناسی و مثنوی پژوهشی شهره هستند و در این زمینه نیز صاحب اثر و نظرند تحقّق می‌یافت، که خوشبختانه چنین هم شده و پیش از انتشار در رادیو فرهنگ با میلیونها شنونده آن را مطرح و تحلیل کرده است.


فهرست مطالب در ابتدای کتاب دیده می‌شود، غیر از مقدّمه‌ی ناشر که در خصوص این کتاب و سابقه‌ی رادیویی آن و چگونگی تدوین آن سخن گفته است، کتاب به 12 فصل تقسیم شده که به ترتیب عبارتند از: 1- نگاه مولانا به واقعه‌ی کربلا 2- مولانا و جهاد 3- مولانا و انواع جهاد 4- مولانا و واقعه¬ی عاشورا 5- مرگ عاشقان 6- عشق و شهادت 7- شهادت و مرگ 8- مرگ اندیشی 9- مرگ پیش از مرگ 10- مرگ و نوشدن 11- مرگ و زندگی 12- مرگ شیرین. در انتهای کتاب هم دو فصل کتابنامه و نمایه وجود دارد.
فهرست مطالب در ابتدای کتاب دیده می‌شود، غیر از مقدّمه‌ی ناشر که در خصوص این کتاب و سابقه‌ی رادیویی آن و چگونگی تدوین آن سخن گفته است، کتاب به 12 فصل تقسیم شده که به ترتیب عبارتند از: 1- نگاه مولانا به واقعه‌ی کربلا 2- مولانا و جهاد 3- مولانا و انواع جهاد 4- مولانا و واقعه¬ی عاشورا 5- مرگ عاشقان 6- عشق و شهادت 7- شهادت و مرگ 8- مرگ اندیشی 9- مرگ پیش از مرگ 10- مرگ و نوشدن 11- مرگ و زندگی 12- مرگ شیرین. در انتهای کتاب هم دو فصل کتابنامه و نمایه وجود دارد.
خط ۴۳: خط ۴۳:
== گزارش محتوا==
== گزارش محتوا==


کتاب مولانا و شهان آسمانی  اثر استاد مولوی شناس [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] یکی از معدود آثاری است که به نگاه مولانا در خصوص واقعه‌ی عاشورا و حرکت امام حسین (ع) و باران او می‌پردازد. مسلّماً دیدگاه مولانا به عنوان یک عارف مسلمان در این واقعه باید بسیار خاص باشد، گر چه ممکن است که برخی رأی و نظر او را نپذیرند ولی در عین حال اندیشه‌های او در دل آثار او موجود است. استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] تلاش کرده در طّیّ چندین برنامه‌ی رادیویی با عنوان «نقد حال» که وام از مثنوی دارد در این باره سخن بگوید و ماحصل چندین برنامه‌ی رادیویی که پر مخاطب هم بوده این کتاب است که انون مدّ نظر ما قرار گرفته است.
کتاب مولانا و شهان آسمانی  اثر استاد مولوی شناس [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] یکی از معدود آثاری است که به نگاه مولانا در خصوص واقعه‌ی عاشورا و حرکت امام حسین(ع) و باران او می‌پردازد. مسلّماً دیدگاه مولانا به عنوان یک عارف مسلمان در این واقعه باید بسیار خاص باشد، گر چه ممکن است که برخی رأی و نظر او را نپذیرند ولی در عین حال اندیشه‌های او در دل آثار او موجود است. استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] تلاش کرده در طّیّ چندین برنامه‌ی رادیویی با عنوان «نقد حال» که وام از مثنوی دارد در این باره سخن بگوید و ماحصل چندین برنامه‌ی رادیویی که پر مخاطب هم بوده این کتاب است که انون مدّ نظر ما قرار گرفته است.


بحث نویسنده در فصل نخست آن است که جهان در حکم زندان است و باید از این زندان خلاصی جست و استناد استاد هم به یک حدیث نبوی است که منابعی چند و معتبر آن را تأیید و روایت کرده اند، مانند [[من لا یحضره الفقیه]]، [[تحف العقول عن آل الرسول صلى‌الله‌عليهم|تحف العقول]]، [[تاریخ بغداد]] و نیز [[العقد الفريد|العقد الفرید]] و آن حدیث این است: «الدنیا سجن المؤمن و جنّة الکافر». و مولانا نیز این مطلب را در دفتر اوّل [[مثنوی معنوی|مثنوی]] روایت کرده است و در جایی هم با صراحت آن را تشریح و تحکیم می‌کند:  
بحث نویسنده در فصل نخست آن است که جهان در حکم زندان است و باید از این زندان خلاصی جست و استناد استاد هم به یک حدیث نبوی است که منابعی چند و معتبر آن را تأیید و روایت کرده اند، مانند [[من لا یحضره الفقیه]]، [[تحف العقول عن آل الرسول صلى‌الله‌عليهم|تحف العقول]]، [[تاریخ بغداد]] و نیز [[العقد الفريد|العقد الفرید]] و آن حدیث این است: «الدنیا سجن المؤمن و جنّة الکافر». و مولانا نیز این مطلب را در دفتر اوّل [[مثنوی معنوی|مثنوی]] روایت کرده است و در جایی هم با صراحت آن را تشریح و تحکیم می‌کند:  
خط ۷۰: خط ۷۰:
استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] می‌گوید: خوشبختانه مولانا توجه خاصی به جهاد پیامبران دارد و در چند جای مثنوی اشاره‌ی مستقیم به آنان دارد و نگاه مولانا این است که همه‌ی پیامبران یک‌تنه به دل دشمن زدند، یعنی آنان دلی دریایی داشتند شجاع و شیر صفت بودند بی بیم و هراس و تزلزل. اساساً در جهاد ازآنچه که می‌دانند نمی‌ترسند، بیمی‌ندارند، تردیدی ندارند، از کثرت دشمن واهمه ندارند و کدام پیغمبری بود که دونفری حرکت کرد؟ همه‌ی پیامبران یک‌تنه به دل دشمن زدند و یک‌تنه بودند که صف دشمن را شکافتند و همه‌ی پیامبران در زمان خودشان به‌ نوعی نصرت و پیروزی حاصل کردند. ولی بی‌اینکه از سلاح خاصی استفاده کرده باشند. وجود خود پیامبران یک سلاح آهنین بود در مقابل دشمنان و دشمنان به‌مرور در مقابل تابش پرفروغ خورشیدسان پیامبران به‌سان یخی که آب بشود یکی پس از دیگری ذوب شدند و آب شدند و نهایتاً تسخیر آن جامعه به دست پیغمبری بود که یک‌تنه به دل دشمن زده بود. <ref>متن، صص 58-57</ref>.
استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] می‌گوید: خوشبختانه مولانا توجه خاصی به جهاد پیامبران دارد و در چند جای مثنوی اشاره‌ی مستقیم به آنان دارد و نگاه مولانا این است که همه‌ی پیامبران یک‌تنه به دل دشمن زدند، یعنی آنان دلی دریایی داشتند شجاع و شیر صفت بودند بی بیم و هراس و تزلزل. اساساً در جهاد ازآنچه که می‌دانند نمی‌ترسند، بیمی‌ندارند، تردیدی ندارند، از کثرت دشمن واهمه ندارند و کدام پیغمبری بود که دونفری حرکت کرد؟ همه‌ی پیامبران یک‌تنه به دل دشمن زدند و یک‌تنه بودند که صف دشمن را شکافتند و همه‌ی پیامبران در زمان خودشان به‌ نوعی نصرت و پیروزی حاصل کردند. ولی بی‌اینکه از سلاح خاصی استفاده کرده باشند. وجود خود پیامبران یک سلاح آهنین بود در مقابل دشمنان و دشمنان به‌مرور در مقابل تابش پرفروغ خورشیدسان پیامبران به‌سان یخی که آب بشود یکی پس از دیگری ذوب شدند و آب شدند و نهایتاً تسخیر آن جامعه به دست پیغمبری بود که یک‌تنه به دل دشمن زده بود. <ref>متن، صص 58-57</ref>.


در فصل «مولانا و واقعه‌ی عاشورا» ابیات زیادی از [[مثنوی]] و [[دیوان کبیر]] مطرح می‌شود که نشان از توجّه ویژه‌ی [[مولانا]] به آن واقعه دارد. بارها نام کربلا را در آثار مولانا می‌بینیم، از لحاظ ترجمانی نیز اصطلاح «حشرگاه حسین» نیز نشان از همین مکان دارد که در [[دیوان کبیر]] به آن ناظر است. در بیتی دیگر از همان اثر جاودانه از زخم حسین (ع) و جام زهرآگین حسن (ع) سخن می‌گوید. در یک تعبیر هم غم را که دشمن می‌داند بیان می‌کند: «ای غم بکش مرا که حسینم، تویی یزید». و این نشان از آن دارد که روح حسنی را شاد و غم و حزن را زاده‌ی یزید می‌داند. در [[مثنوی]] به کشتگان کربلا اشاره می‌کند، کربلا را دشت بلا می‌گوید و از نوحه و ناله و بکای شیعیان در عاشورا یاد می‌کند. امّا آنان که روحی حسینی ندارند و صفت و رنگی حسینی از خود نشان نمی‌دهند و در عین حال برای آزادگان و رهیدگان و شاهان دشت کربلا نوحه سر می‌دهند، چنین می‌اندیشد که:  
در فصل «مولانا و واقعه‌ی عاشورا» ابیات زیادی از [[مثنوی]] و [[دیوان کبیر]] مطرح می‌شود که نشان از توجّه ویژه‌ی [[مولانا]] به آن واقعه دارد. بارها نام کربلا را در آثار مولانا می‌بینیم، از لحاظ ترجمانی نیز اصطلاح «حشرگاه حسین» نیز نشان از همین مکان دارد که در [[دیوان کبیر]] به آن ناظر است. در بیتی دیگر از همان اثر جاودانه از زخم حسین(ع) و جام زهرآگین حسن(ع) سخن می‌گوید. در یک تعبیر هم غم را که دشمن می‌داند بیان می‌کند: «ای غم بکش مرا که حسینم، تویی یزید». و این نشان از آن دارد که روح حسنی را شاد و غم و حزن را زاده‌ی یزید می‌داند. در [[مثنوی]] به کشتگان کربلا اشاره می‌کند، کربلا را دشت بلا می‌گوید و از نوحه و ناله و بکای شیعیان در عاشورا یاد می‌کند. امّا آنان که روحی حسینی ندارند و صفت و رنگی حسینی از خود نشان نمی‌دهند و در عین حال برای آزادگان و رهیدگان و شاهان دشت کربلا نوحه سر می‌دهند، چنین می‌اندیشد که:  
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|''پس عزا بر خود کنید ای خفتگان''|2=''زآنکه بد مرگی ست این خواب گران''<ref>متن، ص 72</ref>}}
{{ب|''پس عزا بر خود کنید ای خفتگان''|2=''زآنکه بد مرگی ست این خواب گران''<ref>متن، ص 72</ref>}}
۶۱٬۱۸۹

ویرایش