۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فارسي' به 'فارسی') |
جز (جایگزینی متن - ' (ع) ' به '(ع) ') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
این فهرست که از آفرینش یاد میکند چیزی را از قلم نینداخته است و تمام این خلقت را یکپارچه زیبا و منظّم و دارای جلوه و شکوه میداند که تماماً آیه است، نشانهای از خداوند جهان آفرین که دارای علم و حکمت و قدرت است. هر یک از این فصول با آیاتی چند تعریف و توصیف میشود و د رواقع آیات متنی از آیات طبیعی سخن میگوید و انسان آیات طبیعت را در دل آیات متنی میجوید و از این راه با خداوند جهان آفرین از دو سو مرتبط میشود، از سوی آیات طبیعی و بیرونی و نیز از طریق آیات متنی و وحیانی. | این فهرست که از آفرینش یاد میکند چیزی را از قلم نینداخته است و تمام این خلقت را یکپارچه زیبا و منظّم و دارای جلوه و شکوه میداند که تماماً آیه است، نشانهای از خداوند جهان آفرین که دارای علم و حکمت و قدرت است. هر یک از این فصول با آیاتی چند تعریف و توصیف میشود و د رواقع آیات متنی از آیات طبیعی سخن میگوید و انسان آیات طبیعت را در دل آیات متنی میجوید و از این راه با خداوند جهان آفرین از دو سو مرتبط میشود، از سوی آیات طبیعی و بیرونی و نیز از طریق آیات متنی و وحیانی. | ||
بخش چهارم کتاب از انسان و خدا میگوید، در بخش نخست از خدا و انسان سخن به میان آمده بود، این گونه این ارتباط به مرور در حال شکل گیری است. در این بخش نیز زیر مجموعه هایی وجود دارد که عبارتند از: الف- جهل و نادان بشر ب- علم و دانش خداوند ج- تعلیم الهی در ذیل تعلیم الهی مواردی بدین شرح دیده میشود: 1- تعلیم به ملائکه 2- تعلیم به آدم 3- تعلیم به انسان 4- تعلیم به انبیا و رسولان و در ذیل این قسمت نیز به این موارد اشاره شده است: علم لدنی برای خضر (ع). آموختن علم به داوود (ع) و سلیمان (ع). دادن علم تکلّم با حیوانات به سلیمان (ع). دادن حکمت به داوود (ع). دادن حکمت و علم تأویل احادیث به یوسف (ع). دادن حکمت به یحیی (ع). دادن علم و حکمت به لوط (ع). دادن علم و حکمت به موسی (ع). و آموختن علم لباس سازی به داوود (ع). | بخش چهارم کتاب از انسان و خدا میگوید، در بخش نخست از خدا و انسان سخن به میان آمده بود، این گونه این ارتباط به مرور در حال شکل گیری است. در این بخش نیز زیر مجموعه هایی وجود دارد که عبارتند از: الف- جهل و نادان بشر ب- علم و دانش خداوند ج- تعلیم الهی در ذیل تعلیم الهی مواردی بدین شرح دیده میشود: 1- تعلیم به ملائکه 2- تعلیم به آدم 3- تعلیم به انسان 4- تعلیم به انبیا و رسولان و در ذیل این قسمت نیز به این موارد اشاره شده است: علم لدنی برای خضر (ع). آموختن علم به داوود(ع) و سلیمان (ع). دادن علم تکلّم با حیوانات به سلیمان (ع). دادن حکمت به داوود (ع). دادن حکمت و علم تأویل احادیث به یوسف (ع). دادن حکمت به یحیی (ع). دادن علم و حکمت به لوط (ع). دادن علم و حکمت به موسی (ع). و آموختن علم لباس سازی به داوود (ع). | ||
بخش دیگر در طلب دانایی نام دارد. در این بخش انسانها را به پرسیدن از دانایان تشویق میکند و در همین راستا دانایان را که میتوانند به انسانها کمک کنند، «اهل ذکر» میخواند. اهل ذکر کسانی هستند که مردم باید نیازهای باطنی و معنوی و دینی خود را از ایشان بپرسند و آنان کسانی هستند که علم حقیقی داشته و قادر به پاسخ دادن به پرسندگان هستند. آیهی «و ما ارسلنا من قبلک الاّ رجالاً نوحی الیهم فاسئلوا اهل الذّکر ان کنتم لا تعلمون»<ref>سوره نحل، آیه 43</ref>. گویای این حقیقت است و انسان باید در این راستا در طلب دانایی باشد. در ادامه نیز توضیح میدهد که طبق برخی از احادیث این اهل الذّکر امامان معصوم شیعه هستند<ref>متن، ص 70</ref>. | بخش دیگر در طلب دانایی نام دارد. در این بخش انسانها را به پرسیدن از دانایان تشویق میکند و در همین راستا دانایان را که میتوانند به انسانها کمک کنند، «اهل ذکر» میخواند. اهل ذکر کسانی هستند که مردم باید نیازهای باطنی و معنوی و دینی خود را از ایشان بپرسند و آنان کسانی هستند که علم حقیقی داشته و قادر به پاسخ دادن به پرسندگان هستند. آیهی «و ما ارسلنا من قبلک الاّ رجالاً نوحی الیهم فاسئلوا اهل الذّکر ان کنتم لا تعلمون»<ref>سوره نحل، آیه 43</ref>. گویای این حقیقت است و انسان باید در این راستا در طلب دانایی باشد. در ادامه نیز توضیح میدهد که طبق برخی از احادیث این اهل الذّکر امامان معصوم شیعه هستند<ref>متن، ص 70</ref>. |
ویرایش