پرش به محتوا

إيضاح الفرائد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'كتاب' به 'کتاب'
جز (A-esmaili@noornet.net صفحهٔ إیضاح الفرائد را به إيضاح الفرائد منتقل کرد)
جز (جایگزینی متن - 'كتاب' به 'کتاب')
خط ۴۸: خط ۴۸:




كتاب، در دو جلد تدوين يافته و مشتمل بر يك مقدّمه و سه مقصد و يك خاتمه است.
کتاب، در دو جلد تدوين يافته و مشتمل بر يك مقدّمه و سه مقصد و يك خاتمه است.


بناى مؤلّف، عموماً بر مفصّل‌نويسى و طرح مطالب تخصّصى بوده است. وى، نخست با عبارت«قوله: ...»، قسمت كوتاهى از كلام شيخ را نقل مى‌كند و سپس به شرح نكات مشكل آن مى پردازد.
بناى مؤلّف، عموماً بر مفصّل‌نويسى و طرح مطالب تخصّصى بوده است. وى، نخست با عبارت«قوله: ...»، قسمت كوتاهى از كلام شيخ را نقل مى‌كند و سپس به شرح نكات مشكل آن مى پردازد.
خط ۶۷: خط ۶۷:
شارح، در بحث استصحاب، در ضمن مقدّمه‌اى، معناى لغوى و اصطلاحى استصحاب را مورد بررسى قرار مى‌دهد، سپس به مجراى اصل استصحاب و فروعات مربوط به آن مى‌پردازد. به نظر وى، بهترين تعريف در باره استصحاب، «ابقاء ما كان» است. مراد از«ماى موصوله» در تعريف فوق، احكام شرعيه و موضوعات آن است و لفظ«كان» فعل تامه و صله ماى موصول است و چون حكم به بقاء، منوط به آن شده است و از طرفى، صله نيز نقش توصيفى دارد، بنابراين، به موجب اينكه تعليق حكم بر وصف، مشعر به عليّت است، جمله«كان» و ضمير مستتر در آن، بيان‌گر علّتِ حكم به بقاء است.
شارح، در بحث استصحاب، در ضمن مقدّمه‌اى، معناى لغوى و اصطلاحى استصحاب را مورد بررسى قرار مى‌دهد، سپس به مجراى اصل استصحاب و فروعات مربوط به آن مى‌پردازد. به نظر وى، بهترين تعريف در باره استصحاب، «ابقاء ما كان» است. مراد از«ماى موصوله» در تعريف فوق، احكام شرعيه و موضوعات آن است و لفظ«كان» فعل تامه و صله ماى موصول است و چون حكم به بقاء، منوط به آن شده است و از طرفى، صله نيز نقش توصيفى دارد، بنابراين، به موجب اينكه تعليق حكم بر وصف، مشعر به عليّت است، جمله«كان» و ضمير مستتر در آن، بيان‌گر علّتِ حكم به بقاء است.


مؤلّف، در بخش پايانى كتاب كه در باره تعادل و تراجيح است، تصريح مى‌كند كه تعارض، صفت دو دليل شرعى است كه منشأ آن دلالت و مفاد آن دو است. در تعارض، اتحاد موضوع دو دليل، شرط است. به نظر وى، رابطه دليل اجتهادى قعطى با اصل عملى ورود است، امّا رابطه دليل اجتهادى ظنى با اصل عملى شرعى حكومت است.
مؤلّف، در بخش پايانى کتاب كه در باره تعادل و تراجيح است، تصريح مى‌كند كه تعارض، صفت دو دليل شرعى است كه منشأ آن دلالت و مفاد آن دو است. در تعارض، اتحاد موضوع دو دليل، شرط است. به نظر وى، رابطه دليل اجتهادى قعطى با اصل عملى ورود است، امّا رابطه دليل اجتهادى ظنى با اصل عملى شرعى حكومت است.


== منابع ==
== منابع ==




مقدّمه و متن كتاب.
مقدّمه و متن کتاب.




خط ۸۲: خط ۸۲:
[[رده:اصول فقه (آثارکلی)]]
[[رده:اصول فقه (آثارکلی)]]
[[رده:اصول فقه شیعه]]
[[رده:اصول فقه شیعه]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش