۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR77140J1.jpg | عنوان =النور المنجي من الظلام | عنوانها...» ایجاد کرد) |
جز (جایگزینی متن - 'کـ' به 'ک') |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
'''النور المنجي من الظلام: حاشيه مسلک الأفهام''' عنوان حواشی 2 جلدی محمد بن علي بن أبو جمهور احسایي است بر کتاب «مسلک الافهام فی علم الکلام» خودش که به زبان عربی و در موضوع فلسفه، کلام، و تصوف نگاشته شده است. | '''النور المنجي من الظلام: حاشيه مسلک الأفهام''' عنوان حواشی 2 جلدی محمد بن علي بن أبو جمهور احسایي است بر کتاب «مسلک الافهام فی علم الکلام» خودش که به زبان عربی و در موضوع فلسفه، کلام، و تصوف نگاشته شده است. | ||
ابن ابیجمهور احسایی از اندیشمندان شیعی اسـت | ابن ابیجمهور احسایی از اندیشمندان شیعی اسـت که کوشید جریانهای فکری روزگار خود مانند کلام مـعتزلی و اشـعری، حکمت مشایی و اشراقی، و تصوف را تلفیق کند. ابن ابیجمهور رسالهای روشـمند بـا عنوان مسلک الأفهام فی علم الکلام را به نگارش درآورد. سپس حاشیهای با عـنوان النـور المنجی من الظلام بر آن به نـگارش درآورد که کتاب حاضر است. او سرانجام، شرحی را در تکمیل النور المنجی بر آن، با عنوان «مـجلی مرآة المنجی فی الکلام و الحکمتین و التصوّف» نگاشت که به اختصار آن را المجلی میگویند.کتاب المجلی ابن ابی جمهور شاهکار وی بـه شـمار می آید.<ref>ر.ک: بینا، روایت رویدادها: خبر، ص107</ref> | ||
در مقدمه کتاب درباره آن میخوانیم: کتاب مجلی مرآة المنجی شیخ محمد بن ابی جمهور احسائی، دانشنامهای است عقایدی، فلسفی و عرفانی که نویسنده کوشیده از لابلای مطالب آن، شیوهای نوین در طرح آرای عقایدی متنوع ابداع کند؛ او در این شیوه، به جای اینکه تنها به یکی از منابع شریعت و حقیقت و طریقت، اخذ کند، به تطبیق و تألیف میان این سه منهج پرداخت؛ این مناهج و منابع به عبارت دیگر همان وحی(قرآن و سنت) و عقل(برهان) و کشف و شهود باطنی(عرفان) است. وی در راستای این کار به این نتیجه رسید که این مناهج سهگانه چیزی جز نامهای مترادفی نیستند که بر یک حقیقت واحده _که همان حقیقت شرع محمدی(ص) باشد_ دلالت دارند.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ج1، ص13</ref> | در مقدمه کتاب درباره آن میخوانیم: کتاب مجلی مرآة المنجی شیخ محمد بن ابی جمهور احسائی، دانشنامهای است عقایدی، فلسفی و عرفانی که نویسنده کوشیده از لابلای مطالب آن، شیوهای نوین در طرح آرای عقایدی متنوع ابداع کند؛ او در این شیوه، به جای اینکه تنها به یکی از منابع شریعت و حقیقت و طریقت، اخذ کند، به تطبیق و تألیف میان این سه منهج پرداخت؛ این مناهج و منابع به عبارت دیگر همان وحی(قرآن و سنت) و عقل(برهان) و کشف و شهود باطنی(عرفان) است. وی در راستای این کار به این نتیجه رسید که این مناهج سهگانه چیزی جز نامهای مترادفی نیستند که بر یک حقیقت واحده _که همان حقیقت شرع محمدی(ص) باشد_ دلالت دارند.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ج1، ص13</ref> |
ویرایش