پرش به محتوا

ابن هشام، عبدالملک بن هشام: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۳۱ اکتبر ۲۰۱۶
جز
جایگزینی متن - 'كتاب' به 'کتاب'
جز (جایگزینی متن - '== وابسته‌ها ==' به '== وابسته‌ها == {{وابسته‌ها}}')
جز (جایگزینی متن - 'كتاب' به 'کتاب')
خط ۳۸: خط ۳۸:




ابو محمد عبد الملك بن هشام بن ايوب حميرى (د 213 يا 218 ق828/ يا 833 م)، محدث، مورخ، اديب، نسب شناس و تدوين كنندۀ مشهورترين كتاب دربارۀ سيرۀ پيامبر. از زندگى وى آگاهيهاى ناچيزى در دست است. نخستين بار در سدۀ 6 ق12/ م سهيلى (33/1، 43) در شرح خود بر سيره و پس از او قفطى (211/2- 212) اشاره‌هاى كوتاهى به زندگى او كرده‌اند. برخى آگاهيها نيز از طريق ذهبى (429/10) به دست مى‌آيد. قديم‌ترين منبع، ابن هشام را به حميريان يمن نسبت مى‌دهد (سهيلى، همانجا)، اما قفطى (همانجا) اين نظر را مبتنى بر حدس و گمان مى‌داند و با استناد به گفتۀ تاريخ نگار مصرى، ابو سعيد عبد الرحمن بن يونس، او را ذهلى، منسوب به ذهل ابن معاوية بن...، تيره‌اى از كنده، مى‌شمارد (قس: ابراهيم، 212/2، حاشيۀ 6). ذهبى (همانجا) ذهلى بودن ابن هشام را صحيح‌تر مى‌داند و برخى نيز او را معافرى و سدوسى دانسته‌اند (نك‍: سهيلى، ذهبى، همانجاها، خشنى، 3).
ابو محمد عبد الملك بن هشام بن ايوب حميرى (د 213 يا 218 ق828/ يا 833 م)، محدث، مورخ، اديب، نسب شناس و تدوين كنندۀ مشهورترين کتاب دربارۀ سيرۀ پيامبر. از زندگى وى آگاهيهاى ناچيزى در دست است. نخستين بار در سدۀ 6 ق12/ م سهيلى (33/1، 43) در شرح خود بر سيره و پس از او قفطى (211/2- 212) اشاره‌هاى كوتاهى به زندگى او كرده‌اند. برخى آگاهيها نيز از طريق ذهبى (429/10) به دست مى‌آيد. قديم‌ترين منبع، ابن هشام را به حميريان يمن نسبت مى‌دهد (سهيلى، همانجا)، اما قفطى (همانجا) اين نظر را مبتنى بر حدس و گمان مى‌داند و با استناد به گفتۀ تاريخ نگار مصرى، ابو سعيد عبد الرحمن بن يونس، او را ذهلى، منسوب به ذهل ابن معاوية بن...، تيره‌اى از كنده، مى‌شمارد (قس: ابراهيم، 212/2، حاشيۀ 6). ذهبى (همانجا) ذهلى بودن ابن هشام را صحيح‌تر مى‌داند و برخى نيز او را معافرى و سدوسى دانسته‌اند (نك‍: سهيلى، ذهبى، همانجاها، خشنى، 3).


به هر حال دلايل روشنى براى تعيين دقيق نسب او در دست نيست (سقا، «ف» ). تنها نكتۀ قابل ذكر اين است كه نمى‌توان علاقۀ ابن هشام را به حميريان ناديده گرفت، زيرا او اثرى دربارۀ پادشاهان حمير تأليف كرده و پدر او نيز به تاريخ اين قوم علاقه‌مند بوده و ابن هشام چند بار وقايعى را از طريق او در اين اثر نقل كرده است (نك‍: التيجان، 173-174، 214، 222).
به هر حال دلايل روشنى براى تعيين دقيق نسب او در دست نيست (سقا، «ف» ). تنها نكتۀ قابل ذكر اين است كه نمى‌توان علاقۀ ابن هشام را به حميريان ناديده گرفت، زيرا او اثرى دربارۀ پادشاهان حمير تأليف كرده و پدر او نيز به تاريخ اين قوم علاقه‌مند بوده و ابن هشام چند بار وقايعى را از طريق او در اين اثر نقل كرده است (نك‍: التيجان، 173-174، 214، 222).
خط ۵۱: خط ۵۱:




1. السيرة النبوية (ه‍. م) كه معمولا سيرة ابن هشام نيز خوانده مى‌شود (نك‍: قفطى، 212/2؛ابن خلكان، 177/3؛ابن كثير، همانجا). متن سيره به صورتى كه در چاپهاى مختلف مشاهده مى‌شود، به ابواب و فصول تقسيم نشده است و عنوانهايى هم كه بعدها به بخشهاى مختلف آن داده‌اند، تنها بازگو كنندۀ وقايع بخشهاست و آنها را به يكديگر پيوند نمى‌دهد. اين كتاب همواره مورد توجه و استفادۀ مسلمانان بوده است.
1. السيرة النبوية (ه‍. م) كه معمولا سيرة ابن هشام نيز خوانده مى‌شود (نك‍: قفطى، 212/2؛ابن خلكان، 177/3؛ابن كثير، همانجا). متن سيره به صورتى كه در چاپهاى مختلف مشاهده مى‌شود، به ابواب و فصول تقسيم نشده است و عنوانهايى هم كه بعدها به بخشهاى مختلف آن داده‌اند، تنها بازگو كنندۀ وقايع بخشهاست و آنها را به يكديگر پيوند نمى‌دهد. اين کتاب همواره مورد توجه و استفادۀ مسلمانان بوده است.


2. التيجان فى ملوك حمير كه از آن با نام التيجان لمعرفة ملوك الزمان فى اخبار قحطان (/299 GAS, I )، يا شرح انساب حمير و ملوكها (قفطى، ابن خلكان، همانجاها) نيز ياد مى‌شود. بخشى از اخبار اين كتاب هم از طريق بكائى و ابن اسحاق روايت شده است (نك‍: ص 75، 84، 137، 185، 222، 303)، اما پايۀ روايت آن بر احاديث اسد بن موسى قرار دارد. بنا بر اين، التيجان را بايد حاصل دوران اقامت ابن هشام در مصر دانست (قس: ذهبى، 162/10-163). اين اثر نه از نظر مطالعۀ زندگى ابن هشام-مثلا در رجال حديث او و نحوۀ نگرش وى به تاريخ-و نه مستقلا چنانكه بايد مورد بررسى قرار نگرفته است (قس:  GAS، همانجا). اهميت و ويژگى التيجان در اين است كه ميان حوادث تاريخى و قصص دينى، خرافه و اسطوره جمع كرده است و از نظر پيدايش و شيوۀ روايت قصۀ عربى در خور توجه است (مقالح، 7-8). التيجان به لحاظ احتوا بر حكايات مربوط به پيدايش زبان عربى و فارسى (ص 43، 106، 107) و همچنين شهرها، نژادها و پادشاهان ايرانى (ص 114، 232-237، 245-246، 251، 315-317) نيز منبع قابل مطالعه‌اى است. اين اثر يك بار به كوشش فريتس كرنكو F .Krenkow  در حيدر آباد (1347 ق) و بار ديگر به كوشش عبد العزيز مقالح در صنعا (1979 م) به چاپ رسيده است.
2. التيجان فى ملوك حمير كه از آن با نام التيجان لمعرفة ملوك الزمان فى اخبار قحطان (/299 GAS, I )، يا شرح انساب حمير و ملوكها (قفطى، ابن خلكان، همانجاها) نيز ياد مى‌شود. بخشى از اخبار اين کتاب هم از طريق بكائى و ابن اسحاق روايت شده است (نك‍: ص 75، 84، 137، 185، 222، 303)، اما پايۀ روايت آن بر احاديث اسد بن موسى قرار دارد. بنا بر اين، التيجان را بايد حاصل دوران اقامت ابن هشام در مصر دانست (قس: ذهبى، 162/10-163). اين اثر نه از نظر مطالعۀ زندگى ابن هشام-مثلا در رجال حديث او و نحوۀ نگرش وى به تاريخ-و نه مستقلا چنانكه بايد مورد بررسى قرار نگرفته است (قس:  GAS، همانجا). اهميت و ويژگى التيجان در اين است كه ميان حوادث تاريخى و قصص دينى، خرافه و اسطوره جمع كرده است و از نظر پيدايش و شيوۀ روايت قصۀ عربى در خور توجه است (مقالح، 7-8). التيجان به لحاظ احتوا بر حكايات مربوط به پيدايش زبان عربى و فارسى (ص 43، 106، 107) و همچنين شهرها، نژادها و پادشاهان ايرانى (ص 114، 232-237، 245-246، 251، 315-317) نيز منبع قابل مطالعه‌اى است. اين اثر يك بار به كوشش فريتس كرنكو F .Krenkow  در حيدر آباد (1347 ق) و بار ديگر به كوشش عبد العزيز مقالح در صنعا (1979 م) به چاپ رسيده است.


3.كتاب فى شرح ما وقع فى اشعار السير من الغريب (سهيلى، همانجا)، كه در دست نيست.
3.کتاب فى شرح ما وقع فى اشعار السير من الغريب (سهيلى، همانجا)، كه در دست نيست.


==مآخذ==
==مآخذ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش