۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابن خلكان' به 'ابن خلكان') |
جز (جایگزینی متن - 'كتاب' به 'کتاب') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
اثيرالدين از شاگردان مشهور امام فخر رازى است. تحصيل او نزد امام فخر بايد در يكى از نواحى خوارزم، ماوراءالنهر (دربار سلاطين غور)، غزنه و هرات بوده باشد؛ زيرا مجالس درس وى در اين نواحى - مخصوصا در هرات - تشكيل مىشد و به اين ترتيب اثيرالدين بايد به خراسان نيز سفر كرده باشد. | اثيرالدين از شاگردان مشهور امام فخر رازى است. تحصيل او نزد امام فخر بايد در يكى از نواحى خوارزم، ماوراءالنهر (دربار سلاطين غور)، غزنه و هرات بوده باشد؛ زيرا مجالس درس وى در اين نواحى - مخصوصا در هرات - تشكيل مىشد و به اين ترتيب اثيرالدين بايد به خراسان نيز سفر كرده باشد. | ||
از استادان ديگر وى، كمالالدين ابوالفتح موسى بن يونس موصلى (551-639ق) است و اثيرالدين نزد او رياضيات و نجوم آموخته است. [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] مىنويسد: من خود شاهد بودم كه اثيرالدين، در محضر كمالالدين يونس مانند طالب علمى | از استادان ديگر وى، كمالالدين ابوالفتح موسى بن يونس موصلى (551-639ق) است و اثيرالدين نزد او رياضيات و نجوم آموخته است. [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] مىنويسد: من خود شاهد بودم كه اثيرالدين، در محضر كمالالدين يونس مانند طالب علمى کتاببهدست مىنشست و مجسطى مىخواند، درحالىكه خود مقام بلندى در علم داشت و مردم از مصنفات او استفاده مىكردند. | ||
پس از بروز فتنه مغول و آشفتگى اوضاع، اثيرالدين نيز مانند بسيارى از دانشمندان در پى يافتن مأمنى مناسب به سفر پرداخت. ابتدا بهسوى شام رفت و مدتى در اربل و دمشق بسربرد. در دمشق پيوسته با اهل علم ارتباط داشت و چندى در خدمت محيىالدين محمد بن محمد بن سعيد بن ندى (د 651ق) بود. | پس از بروز فتنه مغول و آشفتگى اوضاع، اثيرالدين نيز مانند بسيارى از دانشمندان در پى يافتن مأمنى مناسب به سفر پرداخت. ابتدا بهسوى شام رفت و مدتى در اربل و دمشق بسربرد. در دمشق پيوسته با اهل علم ارتباط داشت و چندى در خدمت محيىالدين محمد بن محمد بن سعيد بن ندى (د 651ق) بود. | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
اثيرالدين معاصر نصيرالدين طوسى بود و اين دو دانشمند در زمينه مسائل علمى و فلسفى با يكديگر مكاتباتى داشتند. متن يكى از اين مكاتبات كه به زبان فارسى است، بر جاى مانده است. به عقيده برخى از محققان معاصر، اثيرالدين نيز مانند بسيارى از رياضىدانان زمان خود در رصدخانه مراغه كه به همت خواجه نصير طوسى برپا شده بود، فعاليت داشت. بااينكه بعضى از شاگردان اثيرالدين - مانند نجمالدين دبيران كاتبى قزوينى - در رصدخانه مذكور فعاليت داشتند، ولى ارتباط مستقيم خود او با اين رصدخانه محرز نيست و تا زمانى كه مدارك قطعى در اينباره به دست نيايد، آن را بايد با شك و ترديد تلقى كرد. | اثيرالدين معاصر نصيرالدين طوسى بود و اين دو دانشمند در زمينه مسائل علمى و فلسفى با يكديگر مكاتباتى داشتند. متن يكى از اين مكاتبات كه به زبان فارسى است، بر جاى مانده است. به عقيده برخى از محققان معاصر، اثيرالدين نيز مانند بسيارى از رياضىدانان زمان خود در رصدخانه مراغه كه به همت خواجه نصير طوسى برپا شده بود، فعاليت داشت. بااينكه بعضى از شاگردان اثيرالدين - مانند نجمالدين دبيران كاتبى قزوينى - در رصدخانه مذكور فعاليت داشتند، ولى ارتباط مستقيم خود او با اين رصدخانه محرز نيست و تا زمانى كه مدارك قطعى در اينباره به دست نيايد، آن را بايد با شك و ترديد تلقى كرد. | ||
اثيرالدين، چنانكه اشاره شد، علاوه بر تأليف، تدريس نيز مىكرد. از شاگردان معروف او يكى كاتبى قزوينى (601-675ق) است كه از رياضىدانان و صاحبنظران در هيئت و نجوم و ساختن آلات رصدى شمرده مىشد. كاتبى در | اثيرالدين، چنانكه اشاره شد، علاوه بر تأليف، تدريس نيز مىكرد. از شاگردان معروف او يكى كاتبى قزوينى (601-675ق) است كه از رياضىدانان و صاحبنظران در هيئت و نجوم و ساختن آلات رصدى شمرده مىشد. كاتبى در کتاب «حكمة العين» بارها از اثيرالدين بهاحترام ياد مىكند و متعرض نظريات فلسفى او مىشود. | ||
شاگرد ديگر اثيرالدين، عمادالدين زكريا بن محمود قزوينى (600-682ق) مؤلف | شاگرد ديگر اثيرالدين، عمادالدين زكريا بن محمود قزوينى (600-682ق) مؤلف کتابهاى «آثار البلاد» و «عجايب المخلوقات» است كه ظاهرا در دمشق از محضر استاد بهره برده است. از شاگردان ديگر وى مىتوان از [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] نام برد كه به تصريح خود در حدود سالهاى 625 و 626ق كه اثيرالدين از موصل به اربل آمده بود، نزد او به فراگرفتن فن خلاف مشغول بوده است. جمالالدين احمد بن عيسى قزوينى از شاگردان ديگر اثيرالدين است كه به سبب خدمت نزد اثيرالدين و ارتباط نزديك با او به اثيرى معروف شده بود. | ||
اثيرالدين ابهرى، طبع شعر نيز داشت و به گفته مؤلف «عرفات العاشقين» ديوانى در 3 هزار بيت داشته است. حمدالله مستوفى و واله داغستانى نيز يك رباعى از اشعار او را آوردهاند. | اثيرالدين ابهرى، طبع شعر نيز داشت و به گفته مؤلف «عرفات العاشقين» ديوانى در 3 هزار بيت داشته است. حمدالله مستوفى و واله داغستانى نيز يك رباعى از اشعار او را آوردهاند. | ||
درباره سال وفات اثيرالدين اختلاف است: برخى وفات او را در 660ق دانستهاند. حاجى خليفه گاه وفات وى را در 663ق ذكر مىكند، گاه از حدود سال 700ق سخن مىگويد و جاى ديگر فوت او را بعد از 660ق مىنويسد؛ اما بهطور قطع 700ق نادرست است؛ زيرا كه كاتبى قزوينى (د 675ق) در | درباره سال وفات اثيرالدين اختلاف است: برخى وفات او را در 660ق دانستهاند. حاجى خليفه گاه وفات وى را در 663ق ذكر مىكند، گاه از حدود سال 700ق سخن مىگويد و جاى ديگر فوت او را بعد از 660ق مىنويسد؛ اما بهطور قطع 700ق نادرست است؛ زيرا كه كاتبى قزوينى (د 675ق) در کتاب «حكمة العين» از استاد خود، اثيرالدين، با عبارت «برد الله مضجعه» ياد مىكند. بههرحال وفات اثيرالدين را در عهد هلاكوخان مغول، ميان سالهاى 660 تا 663ق دانستهاند و ظاهرا 663ق، قولى است كه بسيارى برآنند. | ||
اثيرالدين علاوه بر حكمت، در رياضيات نيز به استادى شهرت يافت. وى را در هندسه بىهمتا مىشمردند. حكايت شده است كه الملك الكامل ايوبى چند مسئله دشوار رياضى را كه دانشمندان فرنگ در حل آنها درمانده بودند، براى اثيرالدين فرستاد و هرچند در دنباله گزارش آمده است كه وى نيز به علت دشوارى آن مسائل از استادش كمالالدين بن يونس كمك خواست، اما اين خود نكتهاى است كه متن نهايى پاسخ از سوى اثيرالدين تهيه شد. آثار رياضى او از ديدگاه رياضىدانان معاصر وى و نيز دانشمندان دورانهاى بعد، مهم شمرده شده است. بهويژه در سدههاى اخير، پژوهشگران تاريخ رياضيات از او و آثارش بسيار سخن گفته و در بررسى آنها كوشيدهاند. | اثيرالدين علاوه بر حكمت، در رياضيات نيز به استادى شهرت يافت. وى را در هندسه بىهمتا مىشمردند. حكايت شده است كه الملك الكامل ايوبى چند مسئله دشوار رياضى را كه دانشمندان فرنگ در حل آنها درمانده بودند، براى اثيرالدين فرستاد و هرچند در دنباله گزارش آمده است كه وى نيز به علت دشوارى آن مسائل از استادش كمالالدين بن يونس كمك خواست، اما اين خود نكتهاى است كه متن نهايى پاسخ از سوى اثيرالدين تهيه شد. آثار رياضى او از ديدگاه رياضىدانان معاصر وى و نيز دانشمندان دورانهاى بعد، مهم شمرده شده است. بهويژه در سدههاى اخير، پژوهشگران تاريخ رياضيات از او و آثارش بسيار سخن گفته و در بررسى آنها كوشيدهاند. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
2. سه رساله در هيئت و نجوم؛ | 2. سه رساله در هيئت و نجوم؛ | ||
3. غاية الإدراك في دراية الأفلاك (اين | 3. غاية الإدراك في دراية الأفلاك (اين کتاب در برخى منابع به نامهاى گوناگون ذكر شده است: «درايات الأفلاك»؛ «دراية الأفلاك»؛ «في دراية الأفلاك»)؛ | ||
4. اصلاح اصول اقليدس، در 13 مقاله؛ | 4. اصلاح اصول اقليدس، در 13 مقاله؛ |
ویرایش