پرش به محتوا

فجر الأسرار من سيرة أهل‌البيت الأطهار: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (Hbaghizadeh@noornet.net صفحهٔ فجر الأسرار من سيرة أهل البيت الأطهار را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به فجر الأسرار من سيرة أهل‌البيت الأطهار من...)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۸: خط ۲۸:
}}
}}


'''فجر الأسرار من سيرة أهل‌البيت الأطهار'''، تألیف محمد محمد خلیفه (معاصر)، اثری ده جلدی است که محبت طریقت عزمیه نسبت به اهل بیت عصمت و طهارت را با بررسی اخبار و روایات مطرح کرده است.  
'''فجر الأسرار من سيرة أهل‌البيت الأطهار'''، تألیف [[خليفة، محمد محمد|محمد محمد خلیفه]] (معاصر)، اثری ده جلدی است که محبت طریقت عزمیه نسبت به اهل بیت عصمت و طهارت را با بررسی اخبار و روایات مطرح کرده است.  
   
   
==ساختار==
==ساختار==
خط ۴۸: خط ۴۸:
‏در عباراتی از فصل چهارم به امر به معروف خلفا و حاکمان توسط مردم سخن رانده است: از جمله ا ینکه مسلمانی در برابر عمر بن خطاب که خلیفه مسلمین بوده، می‌ایستد و می‌گوید: اگر از سنت منحرف شوی، گردنت را می‌زنم. یا اینکه زن عالمه‌ای بر معاویه در زمان خلافتش وارد می‌شود و با او به‌تندی سخن می‌گوید تا جایی‌که معاویه به گریه می‌افتد. یا اینکه هارون الرشید نیز در اثر کلام فضیل بن عیاض می‌گرید<ref>ر.ک: همان، ص338</ref>.
‏در عباراتی از فصل چهارم به امر به معروف خلفا و حاکمان توسط مردم سخن رانده است: از جمله ا ینکه مسلمانی در برابر عمر بن خطاب که خلیفه مسلمین بوده، می‌ایستد و می‌گوید: اگر از سنت منحرف شوی، گردنت را می‌زنم. یا اینکه زن عالمه‌ای بر معاویه در زمان خلافتش وارد می‌شود و با او به‌تندی سخن می‌گوید تا جایی‌که معاویه به گریه می‌افتد. یا اینکه هارون الرشید نیز در اثر کلام فضیل بن عیاض می‌گرید<ref>ر.ک: همان، ص338</ref>.


داستان سقیفه بنی‌ساعده از جمله مطالبی است که در جلد سوم کتاب به آن پرداخته شده است. داستان با این عبارت آغاز شده است «سقیفه بنی‌ساعده نامی که فراموش نمی‌شود». در این مکان گروهی از مهاجرین و انصار به محض اعلام خبر وفات رسول‌الله اجتماع کردند. در این مکان حوادث زیادی اتفاق افتاد که به خلافت ابوبکر بر مسلمین انجامید... و به همین جهت امام علی(ع) همین‌که خبر سقیفه به گوشش رسید، فرمود: «به درخت احتجاج کردند و میوه آن را ضایع نمودند»<ref>ر.ک: همان، ج3، ص269 و 273</ref>.  
داستان سقیفه بنی‌ساعده از جمله مطالبی است که در جلد سوم کتاب به آن پرداخته شده است. داستان با این عبارت آغاز شده است «سقیفه بنی‌ساعده نامی که فراموش نمی‌شود». در این مکان گروهی از مهاجرین و انصار به محض اعلام خبر وفات رسول‌الله اجتماع کردند. در این مکان حوادث زیادی اتفاق افتاد که به خلافت ابوبکر بر مسلمین انجامید... و به همین جهت [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] همین‌که خبر سقیفه به گوشش رسید، فرمود: «به درخت احتجاج کردند و میوه آن را ضایع نمودند»<ref>ر.ک: همان، ج3، ص269 و 273</ref>.  


برخی از جلدهای کتاب از جمله جلد هشتم به‌طور کامل به فضائل امام حسین و زیارت و طی طریق به‌سوی کربلا اختصاص یافته است. در ذکر فضیلت زیارت امام حسین(ع) از معاویة بن وهب بجلی کوفی نقل شده که بر امام صادق(ع) وارد شدم و آن حضرت در مصلایش به نماز مشغول بود. پس نشستم تا نمازش را به پایان رساند. پس از نماز در مناجات با پروردگارش فرمود: خدایا! ای کسی که ما را به کرامت مخصوص و به شفاعت وعده فرمودی... من و برادرانم زائران قبر پدرم حسین بن علی(ع) را ببخشای؛ کسانی که اموال و جان‌ها و بدن‌های خویش را به جهت اشتیاق به محبت ما انفاق می‌کنند...<ref>ر.ک: همان، ج7، ص318</ref>.  
برخی از جلدهای کتاب از جمله جلد هشتم به‌طور کامل به فضائل امام حسین و زیارت و طی طریق به‌سوی کربلا اختصاص یافته است. در ذکر فضیلت زیارت امام حسین(ع) از معاویة بن وهب بجلی کوفی نقل شده که بر [[امام جعفر صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] وارد شدم و آن حضرت در مصلایش به نماز مشغول بود. پس نشستم تا نمازش را به پایان رساند. پس از نماز در مناجات با پروردگارش فرمود: خدایا! ای کسی که ما را به کرامت مخصوص و به شفاعت وعده فرمودی... من و برادرانم زائران قبر پدرم حسین بن علی(ع) را ببخشای؛ کسانی که اموال و جان‌ها و بدن‌های خویش را به جهت اشتیاق به محبت ما انفاق می‌کنند...<ref>ر.ک: همان، ج7، ص318</ref>.  


ذکر حکمت‌ها و نصایح بزرگان دین از ویژگی‌های کتاب است. در فصل دوم از جلد دهم کتاب با عنوان «لباب الحكمة» حکمت‌های ارزشمندی ذکر شده است. از جمله در حکمتی به وصیت امام صادق نسبت به امام کاظم(ع) اشاره شده است. در بخشی از این وصیت گهربار می‌خوانیم: «ای فرزند کسی که قناعت کند، غنی می‌شود. کسی که به مال دیگری چشم داشته باشد، فقیر می‌میرد. کسی که به آنچه خداوند قسمت او کرده راضی نباشد، خداوند را در قضایش متهم کرده است...<ref>ر.ک: همان، ج10، ص189</ref>.
ذکر حکمت‌ها و نصایح بزرگان دین از ویژگی‌های کتاب است. در فصل دوم از جلد دهم کتاب با عنوان «لباب الحكمة» حکمت‌های ارزشمندی ذکر شده است. از جمله در حکمتی به وصیت [[امام جعفر صادق علیه‌السلام|امام صادق]] نسبت به امام کاظم(ع) اشاره شده است. در بخشی از این وصیت گهربار می‌خوانیم: «ای فرزند کسی که قناعت کند، غنی می‌شود. کسی که به مال دیگری چشم داشته باشد، فقیر می‌میرد. کسی که به آنچه خداوند قسمت او کرده راضی نباشد، خداوند را در قضایش متهم کرده است...<ref>ر.ک: همان، ج10، ص189</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
خط ۵۸: خط ۵۸:


==پانویس ==
==پانویس ==
<references/>
<references />
==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش