فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم رجالی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'وحید بهبهانی، محمدباقر' به 'بهبهانی، محمدباقر بن محمداکمل'
جز (جایگزینی متن - 'پژوهشي' به 'پژوهشی')
جز (جایگزینی متن - 'وحید بهبهانی، محمدباقر' به 'بهبهانی، محمدباقر بن محمداکمل')
 
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۶: خط ۲۶:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
 
{{کاربردهای دیگر|اصطلاحات (ابهام‌زدایی)}}
{{کاربردهای دیگر|فرهنگ (ابهام‌زدایی)}}
'''فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم رجالی'''، اثر [[مختاری مازندرانی، محمدحسین|محمدحسین مختاری مازندرانی]] و [[مرادی، علی‌اصغر|علی‌اصغر مرادی]]، فرهنگ‌نامه‌ای است در جهت بیان معنا و مفهوم اصطلاحات علم رجال.
'''فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم رجالی'''، اثر [[مختاری مازندرانی، محمدحسین|محمدحسین مختاری مازندرانی]] و [[مرادی، علی‌اصغر|علی‌اصغر مرادی]]، فرهنگ‌نامه‌ای است در جهت بیان معنا و مفهوم اصطلاحات علم رجال.


خط ۵۶: خط ۵۷:
#:ج)- درصورتی‌که محدث بخواهد درباره یکی از راویان حدیثی، توضیحی دهد، باید به‌گونه‌ای آن را مشخص نماید. برای مثال، با کلمه «یعنی» این معنا را ابراز می‌کند که توضیح از خود اوست، نه اینکه ارتباطی با متن حدیث داشته باشد؛
#:ج)- درصورتی‌که محدث بخواهد درباره یکی از راویان حدیثی، توضیحی دهد، باید به‌گونه‌ای آن را مشخص نماید. برای مثال، با کلمه «یعنی» این معنا را ابراز می‌کند که توضیح از خود اوست، نه اینکه ارتباطی با متن حدیث داشته باشد؛
#:د)- رعایت فاصله میان دو حدیث، ضروری است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص12</ref>.
#:د)- رعایت فاصله میان دو حدیث، ضروری است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص12</ref>.
# «أجمعت العصابة علی تصحيح ما يصح عنه»: این اصطلاح، بر افرادی اطلاق می‌شود که به فقاهت و صحت کلامشان ادعای اجماع شده و نخستین کسی که بدان ابراز نموده، شیخ کشی در رجال خود می‌باشد. آنگاه شیخ طوسی، نجاشی، ابن طاووس، علامه، ابن داود و صاحب معالم، به این گفتار متمایل گردیده‌اند. به هر ترتیب منظور از این اجماع، معنای لغوی «اتفاق کل» نیست، بلکه اجماع اصطلاحی «اتفاق کاشف از رأی معصوم(ع) است». هدف از این عبارت، تصحیح روایت کسی است که این تعبیر درباره وی گفته شده است؛ به‌گونه‌ای که در بادی امر «صحیحه» شمرده می‌شود، بدون ملاحظه احوال راوی و مروی‌عنه تا معصوم(ع) و فرقی بین مسانید یا مراسیل و... نیست. [[وحید بهبهانی، محمدباقر|محقق بهبهانی]] آن را شهرت نامیده است. تعداد آنها را [[کشی، محمد بن عمر|شیخ کشی]]، 6 تن ذکر نموده است: زرارة بن اعین، معروف بن خربوز، برید بن معاویه، ابوبصیر اسدی، فضیل بن یسار و محمد بن مسلم طائفی. لازم به توضیح است، برخی به‌جای ابوبصیر اسدی، از ابوبصیر مرادی نام بردند که لیث بختری باشد. به‌هرحال تمامی آنها از اصحاب امام باقر(ع) و [[امام جعفر صادق علیه‌السلام|صادق(ع)]] می‌باشند. گروهی که در مرتبه نازل‌تر از اینها قرار دارند، عبارتند از: جمیل بن دراج، عبدالله بن مسکان، عبدالله بن بکیر، حماد بن عیسی، حماد بن عثمان، ابان بن عثمان و سرانجام، گروه سوم عبارتند از: یونس بن عبدالرحمان، صفوان بن یحیی بیاع سابری، محمد بن ابی‌عمیر، عبدلله بن مغیره، حسن بن محبوب، احمد بن محمد بن ابی‌نصر<ref>ر.ک: همان، ص13-‌15</ref>.
# «أجمعت العصابة علی تصحيح ما يصح عنه»: این اصطلاح، بر افرادی اطلاق می‌شود که به فقاهت و صحت کلامشان ادعای اجماع شده و نخستین کسی که بدان ابراز نموده، شیخ کشی در رجال خود می‌باشد. آنگاه شیخ طوسی، نجاشی، ابن طاووس، علامه، ابن داود و صاحب معالم، به این گفتار متمایل گردیده‌اند. به هر ترتیب منظور از این اجماع، معنای لغوی «اتفاق کل» نیست، بلکه اجماع اصطلاحی «اتفاق کاشف از رأی معصوم(ع) است». هدف از این عبارت، تصحیح روایت کسی است که این تعبیر درباره وی گفته شده است؛ به‌گونه‌ای که در بادی امر «صحیحه» شمرده می‌شود، بدون ملاحظه احوال راوی و مروی‌عنه تا معصوم(ع) و فرقی بین مسانید یا مراسیل و... نیست. [[بهبهانی، محمدباقر بن محمداکمل|محقق بهبهانی]] آن را شهرت نامیده است. تعداد آنها را [[کشی، محمد بن عمر|شیخ کشی]]، 6 تن ذکر نموده است: زرارة بن اعین، معروف بن خربوز، برید بن معاویه، ابوبصیر اسدی، فضیل بن یسار و محمد بن مسلم طائفی. لازم به توضیح است، برخی به‌جای ابوبصیر اسدی، از ابوبصیر مرادی نام بردند که لیث بختری باشد. به‌هرحال تمامی آنها از اصحاب امام باقر(ع) و [[امام جعفر صادق علیه‌السلام|صادق(ع)]] می‌باشند. گروهی که در مرتبه نازل‌تر از اینها قرار دارند، عبارتند از: جمیل بن دراج، عبدالله بن مسکان، عبدالله بن بکیر، حماد بن عیسی، حماد بن عثمان، ابان بن عثمان و سرانجام، گروه سوم عبارتند از: یونس بن عبدالرحمان، صفوان بن یحیی بیاع سابری، محمد بن ابی‌عمیر، عبدلله بن مغیره، حسن بن محبوب، احمد بن محمد بن ابی‌نصر<ref>ر.ک: همان، ص13-‌15</ref>.
# «احادیث متعارض»: آن است که دو یا چند حدیث در دلالت تنافی داشته به‌گونه‌‌ای که میان آنها نوعی تناقض یا تضاد باشد؛ به این معنا که از یقین به صدق یکی، کذب دیگری لازم آید. لذا معروف نزد علما آن است که در صورت امکان، بایستی آنها را به‌نحوی با هم جمع نمود<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>.
# «احادیث متعارض»: آن است که دو یا چند حدیث در دلالت تنافی داشته به‌گونه‌‌ای که میان آنها نوعی تناقض یا تضاد باشد؛ به این معنا که از یقین به صدق یکی، کذب دیگری لازم آید. لذا معروف نزد علما آن است که در صورت امکان، بایستی آنها را به‌نحوی با هم جمع نمود<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>.
# «تابعین»: جمع تابعی منسوب به تابع و تابعه در میان کوفیان است و مقصود، کسانی هستند که پیامبر(ص) را شخصا دیدار نکرده باشند، ولی اصحاب ایشان را در حال اسلام، درک نموده باشند. [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانی]] در «[[تقريب التهذيب]]» مراتب تابعین را چنین طبقه‌بندی کرده است:
# «تابعین»: جمع تابعی منسوب به تابع و تابعه در میان کوفیان است و مقصود، کسانی هستند که پیامبر(ص) را شخصا دیدار نکرده باشند، ولی اصحاب ایشان را در حال اسلام، درک نموده باشند. [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانی]] در «[[تقريب التهذيب]]» مراتب تابعین را چنین طبقه‌بندی کرده است:
خط ۸۷: خط ۸۸:




{{فرهنگ اصطلاحات}}


==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==