۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
}} | }} | ||
'''التعرف لمذهب أهل التصوف''' تألیف ابوبکر محمد بن اسحاق بخاری کلابادی (متوفای 380ق). کتابی مهم در تصوف به زبان عربی. | '''التعرف لمذهب أهل التصوف''' تألیف [[کلاباذی، ابوبکر محمد|ابوبکر محمد بن اسحاق بخاری کلابادی]] (متوفای 380ق). کتابی مهم در تصوف به زبان عربی. | ||
این کتاب از یک مقدمه و 75 باب تشکیل شده است که که از آن میان مفصلترین بابها، باب پنجاه و نهم در موضوع فنا و بقا و باب بیست و ششم در باب کرامات اولیاست. | این کتاب از یک مقدمه و 75 باب تشکیل شده است که که از آن میان مفصلترین بابها، باب پنجاه و نهم در موضوع فنا و بقا و باب بیست و ششم در باب کرامات اولیاست. | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
بدنبال مباحث مزبور، در قسمت بعد شاهد مباحثی درباب اقوال صوفیه در زمینه احوال و مقامات اهل سلوک میباشیم، که بهشیوه معمول کتاب، بسیار بهاختصار برگزار شده است. | بدنبال مباحث مزبور، در قسمت بعد شاهد مباحثی درباب اقوال صوفیه در زمینه احوال و مقامات اهل سلوک میباشیم، که بهشیوه معمول کتاب، بسیار بهاختصار برگزار شده است. | ||
در این کتاب تعاریف متعددی بدون ذکر نام گوینده آنها با عناوینی مثل:«قال غیره...»، «قال بعضهم....» «قال بعض الکبار....» به چشم میخورد، کلابادی در توضیح برخی از تعاریف یادآور میشود که مضمون تعاریف و اصطلاحات مزبور حتی به وسیله اشاره نیز قابل انتقال نیست، چه رسد بهآنکه بتوان کنه احوالی را که آن اصطلاح برای بیان آن وضع شده است، درک نمود. بیان او در آخر مبحث چنین است:« ان للقوم تفر دوابها و اصطلاحات فیها بینهم لایکاد یستعملها غیرهم، نخبر ببعض ما یخصر و نکشف معانیها بقول وجیز. و انها نقصد فی ذلک الی معنی العبارة دون ماتتضمنه العبارة فان مضمونها لا یدخل تحت الاشارة فضلا عن الکشف و اما کنه احوالهم فان العبارة عنها مقصورة و هی لا ربابها مشهورة» یعنی برای قوم عباراتی است که بوسیله آن متمایز و جدا از دیگران میشوند، اصطلاحاتی بین آنان است که غیر از آنها کسی آن را استعمال نمیکند. ما برخی ازآنچه را که حاضر میباشد بیان میکنیم و معانی آن را با سخن مختصری روشن مینمائیم و قصدمان فقط معنی عبارت بدون محتوا است زیرا که محتوا و مضمون به اشاره در نمیآید. تاچه رسد که کشف شود، و اما عبارت از بیان کنه احوال آنان قاصر است . و این برای صاحبان آن مشهور است.» با وجود رعایت ایجازی که در سراسر این کتاب به چشم میخورد مؤلف یازده صفحه از کتاب را به توضیح معنای «فنا و بقاء اختصاص داده است و تعاریف متعدی را بر حسب مراتب مختلف مطرح کرده است. | در این کتاب تعاریف متعددی بدون ذکر نام گوینده آنها با عناوینی مثل:«قال غیره...»، «قال بعضهم....» «قال بعض الکبار....» به چشم میخورد، [[کلاباذی، ابوبکر محمد|کلابادی]] در توضیح برخی از تعاریف یادآور میشود که مضمون تعاریف و اصطلاحات مزبور حتی به وسیله اشاره نیز قابل انتقال نیست، چه رسد بهآنکه بتوان کنه احوالی را که آن اصطلاح برای بیان آن وضع شده است، درک نمود. بیان او در آخر مبحث چنین است:« ان للقوم تفر دوابها و اصطلاحات فیها بینهم لایکاد یستعملها غیرهم، نخبر ببعض ما یخصر و نکشف معانیها بقول وجیز. و انها نقصد فی ذلک الی معنی العبارة دون ماتتضمنه العبارة فان مضمونها لا یدخل تحت الاشارة فضلا عن الکشف و اما کنه احوالهم فان العبارة عنها مقصورة و هی لا ربابها مشهورة» یعنی برای قوم عباراتی است که بوسیله آن متمایز و جدا از دیگران میشوند، اصطلاحاتی بین آنان است که غیر از آنها کسی آن را استعمال نمیکند. ما برخی ازآنچه را که حاضر میباشد بیان میکنیم و معانی آن را با سخن مختصری روشن مینمائیم و قصدمان فقط معنی عبارت بدون محتوا است زیرا که محتوا و مضمون به اشاره در نمیآید. تاچه رسد که کشف شود، و اما عبارت از بیان کنه احوال آنان قاصر است . و این برای صاحبان آن مشهور است.» با وجود رعایت ایجازی که در سراسر این کتاب به چشم میخورد مؤلف یازده صفحه از کتاب را به توضیح معنای «فنا و بقاء اختصاص داده است و تعاریف متعدی را بر حسب مراتب مختلف مطرح کرده است. | ||
کلابادی علاوه بر ارائه تعاریف مختلف در این زمینه به بحث دربارهی برخی از مسائل نظیر: آیا فانی از اوصاف بشریت به اوصاف مزبور عودت داده میشود؟ و یا بهبیاندیگر: فنا امری است دائم یا موقت؟ مقام است یا حال؟ میپردازد و در ضمن پاسخ به این مسائل به این نکته اشاره میکند که در نزد برخی از صوفیه احوال مختلف فناء و بقاء، جمع و تفرقه، غیبت و شهود، و بالاخره سکر و صحو احوال دو گانه مشابهی هستند که با الفاظ مختلف از آنها تعبیر شده است.<ref>ر.ک: لاشیء، حسین، ص 157-156</ref> | [[کلاباذی، ابوبکر محمد|کلابادی]] علاوه بر ارائه تعاریف مختلف در این زمینه به بحث دربارهی برخی از مسائل نظیر: آیا فانی از اوصاف بشریت به اوصاف مزبور عودت داده میشود؟ و یا بهبیاندیگر: فنا امری است دائم یا موقت؟ مقام است یا حال؟ میپردازد و در ضمن پاسخ به این مسائل به این نکته اشاره میکند که در نزد برخی از صوفیه احوال مختلف فناء و بقاء، جمع و تفرقه، غیبت و شهود، و بالاخره سکر و صحو احوال دو گانه مشابهی هستند که با الفاظ مختلف از آنها تعبیر شده است.<ref>ر.ک: لاشیء، حسین، ص 157-156</ref> | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
#مقدمه و متن کتاب | #مقدمه و متن کتاب | ||
#[[:noormags:473064| لاشیء، حسین، تحقیق تطبیقی در مصطلحات عرفانی، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله مقالات و بررسی ها بهار 1369 - شماره 49 و 50 ISC (28 صفحه - از 141 تا 168 ) ]] | #[[:noormags:473064| لاشیء، حسین، تحقیق تطبیقی در مصطلحات عرفانی، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله مقالات و بررسی ها بهار 1369 - شماره 49 و 50 ISC (28 صفحه - از 141 تا 168 )]] | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== |
ویرایش