۱۱۸٬۸۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فارسي' به 'فارسی') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'جمع آوری' به 'جمعآوری') |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
'''وین شرح بی نهایت''' تألیف قرآن پژوه معاصر، استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] است که به معرّفی محتوا و مفاهیم قرآن کریم میپردازد. نویسنده پیش از این کتاب، آثار مرتبط دیگری را در این رابطه به انتشار رسانده است. برخی از آنها عبارتند از: [[سروش آسمانی سیری در مفاهیم قرآنی]]، [[مولانا و قرآن]]، [[تجلی ذکر در آینهی وحی]] و [[یاد خدا]]، [[در هندسهی یاد|در هندسهی یاد]]، [[آیات مثنوی معنوی]] و [[مصحف خاموشان]]. | '''وین شرح بی نهایت''' تألیف قرآن پژوه معاصر، استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] است که به معرّفی محتوا و مفاهیم قرآن کریم میپردازد. نویسنده پیش از این کتاب، آثار مرتبط دیگری را در این رابطه به انتشار رسانده است. برخی از آنها عبارتند از: [[سروش آسمانی سیری در مفاهیم قرآنی]]، [[مولانا و قرآن]]، [[تجلی ذکر در آینهی وحی]] و [[یاد خدا]]، [[در هندسهی یاد|در هندسهی یاد]]، [[آیات مثنوی معنوی]] و [[مصحف خاموشان]]. | ||
قرآن بر مسلمانان مهمترین و بهترین | قرآن بر مسلمانان مهمترین و بهترین معجزهای است که میتوان بدان ناظر بود و در آن تأمّل نمود. قرآن به عنوان کتاب هدایت و برنامهی سعادت حاوی وحی الهی است که بر شخص پیامبر(ص) نازل شده و او این آیات را در طیّ دوران 23 سالهی رسالت خود به مردم ابلاغ کرده و در زمان آن حضرت نیز به مرور نگاشته و تدوین شده است. توجّه به این کتاب آسمانی و قدسی برای ما امری طبیعی است، باورمندان نه تنها به آن ایمان دارند بلکه طبق اوامر و نواهی آن عمل و زندگی میکنند. | ||
در آغاز این اثر بیتی وجود دارد که نام کتاب هم از آن اخذ شده است: وین شرح بی نهایت کز حسن یار گفتند، حرفی ست از هزاران کاندر عبارت آمد. | در آغاز این اثر بیتی وجود دارد که نام کتاب هم از آن اخذ شده است: وین شرح بی نهایت کز حسن یار گفتند، حرفی ست از هزاران کاندر عبارت آمد. | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
کتاب وین شرح بی نهایت در یک جلد، در قطع وزیری و به زبان فارسی نوشته شده است، در نوشتار این نویسنده، به ویژه در این کتاب چیزی از مغلق نویسی و ابهام زایی نمیبینیم و نگارشی ساده و روان را در کار این اثر ارائه نموده است. کتاب با فهرستی بلندبالا و مطوّل در ابتدای کتاب دیده میشود. از شماره گذاری فهرست مطالب 21 مورد قابل دیدن است. که به ترتیب عبارتند از: وحی. کتابهای آسمانی. قرآن معجزه جاوید محمّد (ص)، | کتاب وین شرح بی نهایت در یک جلد، در قطع وزیری و به زبان فارسی نوشته شده است، در نوشتار این نویسنده، به ویژه در این کتاب چیزی از مغلق نویسی و ابهام زایی نمیبینیم و نگارشی ساده و روان را در کار این اثر ارائه نموده است. کتاب با فهرستی بلندبالا و مطوّل در ابتدای کتاب دیده میشود. از شماره گذاری فهرست مطالب 21 مورد قابل دیدن است. که به ترتیب عبارتند از: وحی. کتابهای آسمانی. قرآن معجزه جاوید محمّد(ص)، جمعآوری قرآن. اسامی و صفات قرآن، کیفیّت صوری قرآن. ظاهر و باطن قرآن. آیات مکی و مدنی. آیات محکم و متشابه. ناسخ و منسوخ. شأن نزول. تفسیر. تأویل. محتویات قرآن. تمثیلات. دنیا و آخرت. نزول و انزال و تنزیل. سوگندهای قرآن. لغات غیر عربی قرآن. اهداف قرآن. طبقات قرّاء. اعجاز قرآن. قرآن در کلام بزرگان. در انتهای کتاب نیز بخش منابع و مآخذ و همین طور نمایه وجود دارد و در ابتدا نیز قبل از بحث اصلی مقدّمه دیده میشود. امّا چنانکه از عناوین پیداست، تماماً کلّی است و به طور طبیعی باید به ذیل هر عنوان نیز نگاه کرد، زیرا عناوین متعدّد فرعی که اجزاء بحث اصلی به حساب میآیند در زیرمجموعهی آن قرار داده شده است. فهرستی شش صفحهای حکایت از این تطویل فهرست دارد. | ||
کتاب وین شرح بی نهایت مطالب زیادی را در خصوص قرآن ارائه میدهد و چنان مینماید که تمام اصول و بمانی قرآن از لحاظ صورت و معنا در آن قابل مشاهده است. و در واقع برای جویندهی محتویات قرآن میتوان گفت که هر چیزی در آن وجود دارد. شیوهی کار نیز از طریق استشهاد به دیگر آیات تنظیم شده است و برای هر آیهای آیات دیگر را از بابت معنا و مفهوم شاهد آورده است. ضمن اینکه هر جا که نیازی به حدیث بوده از منابع معتبر حدیث مورد نظر را وارد ساخته، هر جا که نظر ادبی و عرفانی لازم بوده به خوبی چاشنی شده و در مقولات عقلی و استدلالی نیز به طور مستقیم با رأی نویسنده مواجه میشویم که در برخی موارد نظریات بدیعی را در کار کرده است. | کتاب وین شرح بی نهایت مطالب زیادی را در خصوص قرآن ارائه میدهد و چنان مینماید که تمام اصول و بمانی قرآن از لحاظ صورت و معنا در آن قابل مشاهده است. و در واقع برای جویندهی محتویات قرآن میتوان گفت که هر چیزی در آن وجود دارد. شیوهی کار نیز از طریق استشهاد به دیگر آیات تنظیم شده است و برای هر آیهای آیات دیگر را از بابت معنا و مفهوم شاهد آورده است. ضمن اینکه هر جا که نیازی به حدیث بوده از منابع معتبر حدیث مورد نظر را وارد ساخته، هر جا که نظر ادبی و عرفانی لازم بوده به خوبی چاشنی شده و در مقولات عقلی و استدلالی نیز به طور مستقیم با رأی نویسنده مواجه میشویم که در برخی موارد نظریات بدیعی را در کار کرده است. | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
نویسنده در بخش دیگر به کتابهای آسمانی که در قرآن هم از آنها یاد شده اشاره میکند، غیر از قرآن که اصل آنها مورد اعتبار و تأیید است ولی در طول زمان دچار تغییرات و تحریفاتی صوری و معنوی قرار گرفته و به برخی از آنها نیز اشاره میکند و از لحاظ عقلانی آنها را مورد نقد قرار میدهد. در بخش دیگر که قرآن را به عنوان معجزهی جاوید قلمداد میکند هم نظر به الفاظ و صورت ظاهری قرآن دارد و هم محتوا و معنای آن را در نظر میگیرد و هر دو ساحت آن را معجزه و شگف انگیز تلقّی میکند. | نویسنده در بخش دیگر به کتابهای آسمانی که در قرآن هم از آنها یاد شده اشاره میکند، غیر از قرآن که اصل آنها مورد اعتبار و تأیید است ولی در طول زمان دچار تغییرات و تحریفاتی صوری و معنوی قرار گرفته و به برخی از آنها نیز اشاره میکند و از لحاظ عقلانی آنها را مورد نقد قرار میدهد. در بخش دیگر که قرآن را به عنوان معجزهی جاوید قلمداد میکند هم نظر به الفاظ و صورت ظاهری قرآن دارد و هم محتوا و معنای آن را در نظر میگیرد و هر دو ساحت آن را معجزه و شگف انگیز تلقّی میکند. | ||
مؤلّف در بخش دیگری به | مؤلّف در بخش دیگری به جمعآوری و نگارش و تدوین قرآن میپردازد که از مسائل مهم برای قرآن پژوهان است و در این باره اهتمامات بلیغی صورت گرفته و آثار متعدّدی نوشته و منتشر شده است. نویسندهی کتاب [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در این راستا به توجّه پیامبر به نگارش قرآن توجّه میدهد و در همین مورد به برخی از کسانی که از کاتبان قرآن بودند یاد میکند، چنانکه در قسمتی به 40 نام اشاره میکند. <ref>متن، ص 98</ref>. و در ادامه اشکالی که بر کاتب بودن معاویه که برخی از اهل سنّت وی را کاتب میدانستند میگیرد و رسماً او را از این بابت منکر میشود. <ref>متن، ص 98</ref>. | ||
در بخش اسامیو صفات قرآن هم بحثی پردامنه با استفاده از خود آیات قرآن بحث تطویل مییابد و در قسمتی به اسامیمشهور و نامشهور قرآن اشاره میکند که در این باره به طور شماره وار با ذکر نام و آیهای که محتوی آن نام است 45 مورد را نام میبرد. از طریق تفسیر [[آملی، سید حیدر|سیّد حیدر آملی]] موسوم به [[تفسير المحيط الأعظم و البحر الخضم في تأويل كتابالله العزيز المحكم|تفسیر المحیط الاعظم]] به برخی از همان اسامیاشاره میکند که از جمله: احسن الحدیث، احسن ما انزل، بشری، بصائر، بلاغ، بیان، بیّنه، تبیان، تذکره، تفصیل، تنزیل، حبل، حدیث، الحق، حق الیقین و غیره را میتوان یاد کرد. <ref>متن، صص 110-108</ref>. در ادامه با اعتباری دیگر به 66 مورد اشاره میکند که به زعم نویسنده اینها جامع تر و بیشتر قابل توجّهاند. ولی آنچه که به زعم نویسنده شهرت دارد و میتوان روی آن تکیه کرد این اسماء است: قرآن، فرقان، کتاب، ذکر، تنزیل، کلام الله، بیان، نور و حکم. بعد از آن به صفات مشهور قرآن اهتمام میکند و به 10 مورد اشاره میکند که عبارتند از: مبین، حکیم، مبارک، کریم، مجید، عجب، فصل، عزیز، غیر ذی عوج، و شیر و نذیر. | در بخش اسامیو صفات قرآن هم بحثی پردامنه با استفاده از خود آیات قرآن بحث تطویل مییابد و در قسمتی به اسامیمشهور و نامشهور قرآن اشاره میکند که در این باره به طور شماره وار با ذکر نام و آیهای که محتوی آن نام است 45 مورد را نام میبرد. از طریق تفسیر [[آملی، سید حیدر|سیّد حیدر آملی]] موسوم به [[تفسير المحيط الأعظم و البحر الخضم في تأويل كتابالله العزيز المحكم|تفسیر المحیط الاعظم]] به برخی از همان اسامیاشاره میکند که از جمله: احسن الحدیث، احسن ما انزل، بشری، بصائر، بلاغ، بیان، بیّنه، تبیان، تذکره، تفصیل، تنزیل، حبل، حدیث، الحق، حق الیقین و غیره را میتوان یاد کرد. <ref>متن، صص 110-108</ref>. در ادامه با اعتباری دیگر به 66 مورد اشاره میکند که به زعم نویسنده اینها جامع تر و بیشتر قابل توجّهاند. ولی آنچه که به زعم نویسنده شهرت دارد و میتوان روی آن تکیه کرد این اسماء است: قرآن، فرقان، کتاب، ذکر، تنزیل، کلام الله، بیان، نور و حکم. بعد از آن به صفات مشهور قرآن اهتمام میکند و به 10 مورد اشاره میکند که عبارتند از: مبین، حکیم، مبارک، کریم، مجید، عجب، فصل، عزیز، غیر ذی عوج، و شیر و نذیر. | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
در بخش دیگر به دقّت به ظاهر و باطن قرآن اهتمام کرده که از بخشهای مهم و جذّاب کتاب است و در همین باره است که مسئلهی تأویل جا باز میکند. در ابتدای این بخش یادی هم از اشعار [[مولانا]] در کتاب [[مثنوی]] میکند که دقیقاً به همین مسئلهی ظاهر و باطن قرآن توجّه کرده و لایه لایه بودن باطن قرآن را متذکّر شده است. <ref>متن، صص 168-167</ref>. در بخش آیات مکی و مدنی نیز جداولی دقیق را ترتیب داده و در این جدول ابتدا به ترتیب نزول، نام سوره و ترتیب فعلی قرآن اشاره کرده است که برای محقّقان میتوان امری کاربردی و مهم تلقّی گردد. در دو بخش متوالی و مستقل به آیات محکم و متشابه و نیز ناسخ و منسوخ اشاره کرده است که هر کدام مباحث پیچیدهی خود را دارد و نویسنده سعی کرده به بهترین و ساده ترن روش از هر چهار موضوع یاد کند و به اختصار آنها را با استناد به آیات قرآن تبیین نماید. | در بخش دیگر به دقّت به ظاهر و باطن قرآن اهتمام کرده که از بخشهای مهم و جذّاب کتاب است و در همین باره است که مسئلهی تأویل جا باز میکند. در ابتدای این بخش یادی هم از اشعار [[مولانا]] در کتاب [[مثنوی]] میکند که دقیقاً به همین مسئلهی ظاهر و باطن قرآن توجّه کرده و لایه لایه بودن باطن قرآن را متذکّر شده است. <ref>متن، صص 168-167</ref>. در بخش آیات مکی و مدنی نیز جداولی دقیق را ترتیب داده و در این جدول ابتدا به ترتیب نزول، نام سوره و ترتیب فعلی قرآن اشاره کرده است که برای محقّقان میتوان امری کاربردی و مهم تلقّی گردد. در دو بخش متوالی و مستقل به آیات محکم و متشابه و نیز ناسخ و منسوخ اشاره کرده است که هر کدام مباحث پیچیدهی خود را دارد و نویسنده سعی کرده به بهترین و ساده ترن روش از هر چهار موضوع یاد کند و به اختصار آنها را با استناد به آیات قرآن تبیین نماید. | ||
در بخشهای دیگر به شأن نزول و کم و کیف آن با استناد به برخی منابع مهم بحث کرده است، سپس به دو مسئلهی پیچیدهی تفسیر و تأویل پرداخته که هز کدام برای خود دارای شرح و تفسیری خاص است که معانی گوناگونی هم برای تفسیر و هم برای تأویل وجود دارد ضمن این که چه کسی باید به امر تفسیر و تأویل اهتمام کند نیز از مباحث نویسنده در این اثر است. طولانیترین فصل کتاب محتویات قرآن است که در ذیل شمارهی 14 وجود دارد که به طور کلّی این محتویات را که شامل هر چیزی در قرآن میشود به تفکیک مدّ نظر قرار داده که از جمله عبارتند از: خدا، رسولان الهی که نام آنان که در متن قرآن آمده را مشخص کرده و برای هر کدام یادکردی خاص دارد. بعد به طور مستقل و از محمّد (ص) سخن میگوید. از دیگر مسائل: آفرینش، انسان، اجتماعات، اخلاق و عرفان، عقل و فلسفه، علم و دانش، قصص و حکایات، تاریخ و امم، تمثیلات، دنیا و آخرت و موارد دیگر است. | در بخشهای دیگر به شأن نزول و کم و کیف آن با استناد به برخی منابع مهم بحث کرده است، سپس به دو مسئلهی پیچیدهی تفسیر و تأویل پرداخته که هز کدام برای خود دارای شرح و تفسیری خاص است که معانی گوناگونی هم برای تفسیر و هم برای تأویل وجود دارد ضمن این که چه کسی باید به امر تفسیر و تأویل اهتمام کند نیز از مباحث نویسنده در این اثر است. طولانیترین فصل کتاب محتویات قرآن است که در ذیل شمارهی 14 وجود دارد که به طور کلّی این محتویات را که شامل هر چیزی در قرآن میشود به تفکیک مدّ نظر قرار داده که از جمله عبارتند از: خدا، رسولان الهی که نام آنان که در متن قرآن آمده را مشخص کرده و برای هر کدام یادکردی خاص دارد. بعد به طور مستقل و از محمّد(ص) سخن میگوید. از دیگر مسائل: آفرینش، انسان، اجتماعات، اخلاق و عرفان، عقل و فلسفه، علم و دانش، قصص و حکایات، تاریخ و امم، تمثیلات، دنیا و آخرت و موارد دیگر است. | ||
در بخش لغات قرآن طبق رأی برخی مفسّران و قرآن پژوهان، و نیز طبق توضیخ برخی لغت شناسان تعدادی از واژههای قرآنی را مشخّص کرده و به غیر عربی بودن آن اشاره کرده است. و این مطلبی است که امروزه نیز کارشناسانی برای خود پیدا کرده است و طبیعی است که در رفت و آمد افراد در جوامع گوناگون و در تعاملات انسانی یکی از چیزهایی که بین ایشان ردّ و بدل میشود فرهنگ واژگانی آنان است. خاصه که مکّه در زمانهایی از سال بازار عمومیبوده و از دیگر بلاد نیز کسانی بودند که بدانجا سفر کرده و تجارتی داشتهاند. به هر حال واژههایی به مانند: استبرق، سجّیل، کوّرت، مقالید، اباریق، بیع، تنّور، جهنّم، دینار، روم، سجل و برخی دیگر لغات غیر عربی است که از دیگر بلاد به زبان عربی راه یافته است. در این باره از جمله دانشمندانی که مطالعه کرده است [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|جلالالدّین سیوطی]] است که مورد نظر مؤلّف محترم هم بوده است. | در بخش لغات قرآن طبق رأی برخی مفسّران و قرآن پژوهان، و نیز طبق توضیخ برخی لغت شناسان تعدادی از واژههای قرآنی را مشخّص کرده و به غیر عربی بودن آن اشاره کرده است. و این مطلبی است که امروزه نیز کارشناسانی برای خود پیدا کرده است و طبیعی است که در رفت و آمد افراد در جوامع گوناگون و در تعاملات انسانی یکی از چیزهایی که بین ایشان ردّ و بدل میشود فرهنگ واژگانی آنان است. خاصه که مکّه در زمانهایی از سال بازار عمومیبوده و از دیگر بلاد نیز کسانی بودند که بدانجا سفر کرده و تجارتی داشتهاند. به هر حال واژههایی به مانند: استبرق، سجّیل، کوّرت، مقالید، اباریق، بیع، تنّور، جهنّم، دینار، روم، سجل و برخی دیگر لغات غیر عربی است که از دیگر بلاد به زبان عربی راه یافته است. در این باره از جمله دانشمندانی که مطالعه کرده است [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|جلالالدّین سیوطی]] است که مورد نظر مؤلّف محترم هم بوده است. | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۷: | ||
[[شرح حدیث ثقلین]] | [[شرح حدیث ثقلین]] | ||
[[معراج | [[معراج پدیدهای شگفت]] | ||