پرش به محتوا

اللغات في القرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'فارسي' به 'فارسی'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فارسي' به 'فارسی')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۲۲: خط ۲۲:
| شابک =
| شابک =
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =
| کتابخانۀ دیجیتال نور =71172
| کتابخوان همراه نور =
| کتابخوان همراه نور =
| کد پدیدآور =11797-55896-02240
| کد پدیدآور =11797-55896-02240
خط ۶۹: خط ۶۹:
# واژگان تخصصی و مسائل روش‌شناختی به‌کاررفته در این اثر نیز شایان توجه است؛ مثلا در بیست‌ودو مورد به آیه‌ای دیگر که واژه مورد بحث در آن به‌کار رفته با عباراتی مانند «و كذلك» و «كقوله» اشاره می‌شود، اما هیچ‌گاه از واژه «نظیر» که از اصطلاحات آثار وجوه و نظائر است، استفاده نمی‌شود. در چهار مورد پس از بیان معنای واژه، این عبارت آمده است: «هرجا این واژه در قرآن به‌کار رفته باشد، بدین معنی است». در برخی موارد هم برای تأیید معنایی که برای واژه ارائه شده، به اقوال بشری با عباراتی چون «كقولك» یا «يقال» اشاره شده است<ref>ر.ک: همان، ص164</ref>.
# واژگان تخصصی و مسائل روش‌شناختی به‌کاررفته در این اثر نیز شایان توجه است؛ مثلا در بیست‌ودو مورد به آیه‌ای دیگر که واژه مورد بحث در آن به‌کار رفته با عباراتی مانند «و كذلك» و «كقوله» اشاره می‌شود، اما هیچ‌گاه از واژه «نظیر» که از اصطلاحات آثار وجوه و نظائر است، استفاده نمی‌شود. در چهار مورد پس از بیان معنای واژه، این عبارت آمده است: «هرجا این واژه در قرآن به‌کار رفته باشد، بدین معنی است». در برخی موارد هم برای تأیید معنایی که برای واژه ارائه شده، به اقوال بشری با عباراتی چون «كقولك» یا «يقال» اشاره شده است<ref>ر.ک: همان، ص164</ref>.


توجه به این نکته حائز اهمیت است که در این کتاب، غیر از اینکه در مقدمه، نظریه توافق زبان‌ها مطرح شده است، در همه موارد بیان معنای واژه با انتساب به زبانی بیگانه، از عباراتی چون «وافقت لغة العرب في هذا الحرف لغة...»، «وافقت لغة...»، «بلغة توافق...» استفاده شده است. بنابراین معلوم می‌شود در زمان تألیف این اثر، این اصطلاح کاملا متداول بوده است، اما در تفاسیر اولیه، مانند تفسیر مجاهد یا مقاتل از این اصطلاح اثری نیست و برای استناد واژه به زبانی بیگانه، صرفا از عباراتی چون «بالفارسية» یا «بالنبطية» و... استفاده می‌شود، ولذا به‌خلاف سخن برخی، استفاده از این اصطلاح در «اللغات»، باعث نفی انتساب آن به ابن عباس نمی‌شود و تنها می‌تواند حاکی از این باشد که گردآورنده این اثر، به شکلی که اکنون در دسترس ماست، در زمانی می‌زیسته که این نظریه و اصطلاح مرتبط با آن کاملا جا افتاده بود و دیدگاه مؤلف نیز در رابطه با واژگان بیگانه در قرآن، همین بوده است<ref>ر.ک: همان، ص176-‌177</ref>.
توجه به این نکته حائز اهمیت است که در این کتاب، غیر از اینکه در مقدمه، نظریه توافق زبان‌ها مطرح شده است، در همه موارد بیان معنای واژه با انتساب به زبانی بیگانه، از عباراتی چون «وافقت لغة العرب في هذا الحرف لغة...»، «وافقت لغة...»، «بلغة توافق...» استفاده شده است. بنابراین معلوم می‌شود در زمان تألیف این اثر، این اصطلاح کاملا متداول بوده است، اما در تفاسیر اولیه، مانند تفسیر مجاهد یا مقاتل از این اصطلاح اثری نیست و برای استناد واژه به زبانی بیگانه، صرفا از عباراتی چون «بالفارسیة» یا «بالنبطية» و... استفاده می‌شود، ولذا به‌خلاف سخن برخی، استفاده از این اصطلاح در «اللغات»، باعث نفی انتساب آن به ابن عباس نمی‌شود و تنها می‌تواند حاکی از این باشد که گردآورنده این اثر، به شکلی که اکنون در دسترس ماست، در زمانی می‌زیسته که این نظریه و اصطلاح مرتبط با آن کاملا جا افتاده بود و دیدگاه مؤلف نیز در رابطه با واژگان بیگانه در قرآن، همین بوده است<ref>ر.ک: همان، ص176-‌177</ref>.


پیرامون نظریه عدم هماهنگی مقدمه و متن کتاب نیز باید گفت که مقدمه این اثر را می‌توان بیانگر دیدگاه‌های مؤلف آن دانست. گردآورنده این اقوال در مقدمه بر دیدگاه خود مبنی بر نزول قرآن به لهجه قریش تأکید می‌کند. همچنین با مطرح ساختن نظریه توافق زبان‌ها، نظر خود را درباره واژگانی که طبق اقوال گردآوری‌کرده خود او از ابن عباس منشأ بیگانه دارد، روشن کرده است<ref>ر.ک: همان، ص177</ref>.
پیرامون نظریه عدم هماهنگی مقدمه و متن کتاب نیز باید گفت که مقدمه این اثر را می‌توان بیانگر دیدگاه‌های مؤلف آن دانست. گردآورنده این اقوال در مقدمه بر دیدگاه خود مبنی بر نزول قرآن به لهجه قریش تأکید می‌کند. همچنین با مطرح ساختن نظریه توافق زبان‌ها، نظر خود را درباره واژگانی که طبق اقوال گردآوری‌کرده خود او از ابن عباس منشأ بیگانه دارد، روشن کرده است<ref>ر.ک: همان، ص177</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش