۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فارسي ' به 'فارسی') |
|||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
</div> | </div> | ||
'''حسین مجیب مصری''' (1916-۲۰۰۴م)، ادیب، استاد دانشگاه و شاعر نابینای مصری بود که آثاری متعدد، از وی بهجا مانده، از جمله: «[[دراسة مقارنة للأسطورة بين الأدب العربي و | '''حسین مجیب مصری''' (1916-۲۰۰۴م)، ادیب، استاد دانشگاه و شاعر نابینای مصری بود که آثاری متعدد، از وی بهجا مانده، از جمله: «[[دراسة مقارنة للأسطورة بين الأدب العربي و الفارسیو التركي]]». | ||
==ولادت== | ==ولادت== | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
کتابخانه شخصی او که آثاری به زبانهای عربی، فارسی و ترکی داشت، در سال ۱۹۲۹م، گرد آمد. پسرش شریف آن را بهعنوان صدقه جاریه، بر روی هر دانشجوی که به زبانهای شرقی میپرداخت، باز کرد؛ اگرچه این بازدید همگانی باعث گمشدن برخی از آثار نایاب آن شد<ref>ر.ک: ویکیپدیا</ref>. | کتابخانه شخصی او که آثاری به زبانهای عربی، فارسی و ترکی داشت، در سال ۱۹۲۹م، گرد آمد. پسرش شریف آن را بهعنوان صدقه جاریه، بر روی هر دانشجوی که به زبانهای شرقی میپرداخت، باز کرد؛ اگرچه این بازدید همگانی باعث گمشدن برخی از آثار نایاب آن شد<ref>ر.ک: ویکیپدیا</ref>. | ||
اسطورهشناسی تطبیقی، از زمینههای پژوهشی نسبتا جدیدی است که از نیمه دوم قرن نوزدهم، بهطور گسترده کاربرد یافته است. ارتباط این رویکرد، از یکسو در زمینه ادبیات تطبیقی و از سوی دیگر، در حوزه نقد اسطورهای پیوستگی و انسجام مییابد. با اینکه ضرورت شناخت اساطیر ملل و اقوام جهان، بهصورت گسترده و تطبیقی، نخست از سوی پژوهندگان اروپایی احساس شد و پژوهشهای گستردهای انجام دادند که بیشتر محدود به اساطیر اقوام اروپایی (یونان و روم) بود، اما گستره کاربرد این رویکرد، در شناختگی اساطیر ملل اسلامی، از کاوشهای جزئی یا موردی برخی مضامین اسطورهای، فراتر نرفت. حسین مجیب المصری، در سال ۲۰۰۰م، با شناخت این فقر پژوهشی، با تحقیقی با نام «دراسة مقارنة للأسطورة بين الأدب العربي و | اسطورهشناسی تطبیقی، از زمینههای پژوهشی نسبتا جدیدی است که از نیمه دوم قرن نوزدهم، بهطور گسترده کاربرد یافته است. ارتباط این رویکرد، از یکسو در زمینه ادبیات تطبیقی و از سوی دیگر، در حوزه نقد اسطورهای پیوستگی و انسجام مییابد. با اینکه ضرورت شناخت اساطیر ملل و اقوام جهان، بهصورت گسترده و تطبیقی، نخست از سوی پژوهندگان اروپایی احساس شد و پژوهشهای گستردهای انجام دادند که بیشتر محدود به اساطیر اقوام اروپایی (یونان و روم) بود، اما گستره کاربرد این رویکرد، در شناختگی اساطیر ملل اسلامی، از کاوشهای جزئی یا موردی برخی مضامین اسطورهای، فراتر نرفت. حسین مجیب المصری، در سال ۲۰۰۰م، با شناخت این فقر پژوهشی، با تحقیقی با نام «دراسة مقارنة للأسطورة بين الأدب العربي و الفارسیو التركي»، نخستین گام را در تطبیق اسطورههای ایرانی، عربی و ترکی برداشت. مجیب المصری در این پژوهش تطبیقی، هریک از اساطیر ایرانی، عربی و ترکی را در سه بخش جداگانه مورد بررسی قرار میدهد. هرچند این اثر، هماهنگ با رویکرد نقد اسطورهای قرن بیستم نیست، اما در نقد و سنجش اسطورههای ایرانی، دستاوردهای نوینی را در عرصه اسطورهشناسی تطبیقی، ارائه میکند و اسطورههای ناشناختهای از اساطیر عربی و ترکی را، با نمونههای مشابه ایرانی تطبیق میدهد که تاکنون در هیچ پژوهشی، مورد بررسی قرار نگرفتهاند<ref>ر.ک: میلاد جعفرپور و دیگران، ص3 </ref>. | ||
==وفات== | ==وفات== |
ویرایش