پرش به محتوا

علم النفس فلسفی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'اهلبیت' به 'اهل‌بیت'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'اهلبیت' به 'اهل‌بیت')
خط ۳۲: خط ۳۲:
درس اول و دوم کتاب به بیان اصطلاحات می‌پردازد؛ نویسنده در درس اول به تعریف و بیان نفس در نگاه افلاطون و [[ارسطو]] و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]] و متأخران، می‌پردازد. او در درس دوم به بیان معنی علم‌النفس و علم‌النفس فلسفی می‌پردازد و در این راستا تفاوت علم‌النفس با معرفت نفس و روش علم‌النفس فلسفی را بیان می‌دارد. وی همچنین رابطه علم‌النفس فلسفی را با فلسفه بیان می‌دارد و به بیان تعامل علم‌النفس فلسفی با دانش‌های دیگر می‌پردازد.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص31-51</ref>  
درس اول و دوم کتاب به بیان اصطلاحات می‌پردازد؛ نویسنده در درس اول به تعریف و بیان نفس در نگاه افلاطون و [[ارسطو]] و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]] و متأخران، می‌پردازد. او در درس دوم به بیان معنی علم‌النفس و علم‌النفس فلسفی می‌پردازد و در این راستا تفاوت علم‌النفس با معرفت نفس و روش علم‌النفس فلسفی را بیان می‌دارد. وی همچنین رابطه علم‌النفس فلسفی را با فلسفه بیان می‌دارد و به بیان تعامل علم‌النفس فلسفی با دانش‌های دیگر می‌پردازد.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص31-51</ref>  


از درس سوم تا یازدهم درباره انواع نفس بحث شده؛ درس سوم، انواع نفس از نباتی و حیوانی و انسانی و فلکی توضیح می‌یابد و دیدگاه قدما و متأخران در این ارتباط بیان می‌گردد. درس چهارم به بیان وحدت یا تعدد نفوس انسانها می‌پردازد در این درس نخست دیدگاهی در این ارتباط بیان می‌شود، سپس دیدگاه مشهور ارائه شده و چهار نقد بر آن وارد می‌شود. در درس پنجم،  وحدت یا کثرت نفس در هر شخص و وحدت نفس و تعدد قوا از دیدگاه مشائیان، بررسی می‌شود. در درس‌های ششم و هفتم نظریه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] در وحدت نفس و قوا و براهین وی بر این امر ارائه می‌شود؛ درس ششم حاوی اولین برهان صدرا و بررسی اشکالات حکیمان بر نظریه وحدت نفس یا قواست و درس هفتم دربردارنده دو برهان دیگر از وی و بررسی اشکالات حکیمان. در درس هشتم قوای نفس از دیدگاه فیلسوفان مشاء ارائه می‌شود و این قوا اعم از قوای اصلی وقوای خادمه در نفس‌های نباتی، حیوانی و انسانی بررسی می‌شود. نهمین درس در بیان وحدت و کثرت نفوس است و درس دهم در بیان موضع ملاصدرا درباره کثرت نوعی نفوس. در درس یازدهم که آخرین درس درباره انواع نفس است، ادله نقلی در دو دسته مجزای ادله قرآنی و ادله روایی، درباره اختلاف نوعی نفس، ارائه می‌شود؛ خود ادله روایی در سه دسته طرح شده است؛ برتری رسول اکرم واهلبیت(ع) بر دیگران، سعادت و شقاوت در شکم مادر، روایاتی که دلالت بر  این دارند که انسانها معادن طلا و نقره هستند.<ref>ر.ک: همان، ص55-180</ref>
از درس سوم تا یازدهم درباره انواع نفس بحث شده؛ درس سوم، انواع نفس از نباتی و حیوانی و انسانی و فلکی توضیح می‌یابد و دیدگاه قدما و متأخران در این ارتباط بیان می‌گردد. درس چهارم به بیان وحدت یا تعدد نفوس انسانها می‌پردازد در این درس نخست دیدگاهی در این ارتباط بیان می‌شود، سپس دیدگاه مشهور ارائه شده و چهار نقد بر آن وارد می‌شود. در درس پنجم،  وحدت یا کثرت نفس در هر شخص و وحدت نفس و تعدد قوا از دیدگاه مشائیان، بررسی می‌شود. در درس‌های ششم و هفتم نظریه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] در وحدت نفس و قوا و براهین وی بر این امر ارائه می‌شود؛ درس ششم حاوی اولین برهان صدرا و بررسی اشکالات حکیمان بر نظریه وحدت نفس یا قواست و درس هفتم دربردارنده دو برهان دیگر از وی و بررسی اشکالات حکیمان. در درس هشتم قوای نفس از دیدگاه فیلسوفان مشاء ارائه می‌شود و این قوا اعم از قوای اصلی وقوای خادمه در نفس‌های نباتی، حیوانی و انسانی بررسی می‌شود. نهمین درس در بیان وحدت و کثرت نفوس است و درس دهم در بیان موضع ملاصدرا درباره کثرت نوعی نفوس. در درس یازدهم که آخرین درس درباره انواع نفس است، ادله نقلی در دو دسته مجزای ادله قرآنی و ادله روایی، درباره اختلاف نوعی نفس، ارائه می‌شود؛ خود ادله روایی در سه دسته طرح شده است؛ برتری رسول اکرم واهل‌بیت(ع) بر دیگران، سعادت و شقاوت در شکم مادر، روایاتی که دلالت بر  این دارند که انسانها معادن طلا و نقره هستند.<ref>ر.ک: همان، ص55-180</ref>


از درس دوازدهم تا پانزدهم، مباحث مربوط به تجرد نفس مطرح شده است. اولین درس این بخش درباره توضیح مفاهیم است و بیان دیدگاه‌های مختلف اهل کلام، فیلسوفان مشاء و [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] در این ارتباط. در این درس پس از بیان این نظرات در دیدگاه برگزیده بیان می‌شود: «نفس حیوانی و انسانی، چه هنگام حدوث و چه در زمان بقا مجرد است؛ البته نه به این معنا که حیوان و انسان تنها دارای یک نفس باشند، چنان‌که [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] به آن اعتقاد دارد، بلکه دو نفس دارند: 1. «نفس مجرد» که حقیقت حیوان و انسان را تشکیل می‌دهد و روح نامیده می‌شود. این نفس ادراک و شعور دارد و پس از جدایی از بدن زنده می‌ماند و حشر انسان نیز برای اوست، هرچند در ضمن بدنی محشور می‌شود؛ 2. «نفس مادی» که صورت بدن، یعنی صورت نوعیه آن است و با زوال بدن از بین می‌رود.»<ref>همان، ص192</ref> درس سیزدهم به بررسی دیدگاه‌های مادی بودن نفس و ادله تجرد آن می‌پردازد. چهار دلیل در ادله تجرد نفس به عنوان دلیل ناتمام ذکر می‌شود که عبارتند از: تقسیم‌ناپذیری، وحدت نفس، درک کثرت، و توانایی ادراک بدون فاصله. در درس چهاردهم ادله هوای طلق و ادراک کلیات به عنوان ادله اصلاح‌پذیر در تجرد نفس بیان می‌یابد و سپس ادله تام در این ارتباط بیان می‌شود که عبارت است از سه دلیل، وحدت هویت، استحاله انطباع کبیر در صغیر و اشاره‌ناپذیری ادراکات حصولی.<ref>ر.ک: همان، ص183-250</ref>
از درس دوازدهم تا پانزدهم، مباحث مربوط به تجرد نفس مطرح شده است. اولین درس این بخش درباره توضیح مفاهیم است و بیان دیدگاه‌های مختلف اهل کلام، فیلسوفان مشاء و [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] در این ارتباط. در این درس پس از بیان این نظرات در دیدگاه برگزیده بیان می‌شود: «نفس حیوانی و انسانی، چه هنگام حدوث و چه در زمان بقا مجرد است؛ البته نه به این معنا که حیوان و انسان تنها دارای یک نفس باشند، چنان‌که [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] به آن اعتقاد دارد، بلکه دو نفس دارند: 1. «نفس مجرد» که حقیقت حیوان و انسان را تشکیل می‌دهد و روح نامیده می‌شود. این نفس ادراک و شعور دارد و پس از جدایی از بدن زنده می‌ماند و حشر انسان نیز برای اوست، هرچند در ضمن بدنی محشور می‌شود؛ 2. «نفس مادی» که صورت بدن، یعنی صورت نوعیه آن است و با زوال بدن از بین می‌رود.»<ref>همان، ص192</ref> درس سیزدهم به بررسی دیدگاه‌های مادی بودن نفس و ادله تجرد آن می‌پردازد. چهار دلیل در ادله تجرد نفس به عنوان دلیل ناتمام ذکر می‌شود که عبارتند از: تقسیم‌ناپذیری، وحدت نفس، درک کثرت، و توانایی ادراک بدون فاصله. در درس چهاردهم ادله هوای طلق و ادراک کلیات به عنوان ادله اصلاح‌پذیر در تجرد نفس بیان می‌یابد و سپس ادله تام در این ارتباط بیان می‌شود که عبارت است از سه دلیل، وحدت هویت، استحاله انطباع کبیر در صغیر و اشاره‌ناپذیری ادراکات حصولی.<ref>ر.ک: همان، ص183-250</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش