۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابن سينا' به 'ابن سينا') |
جز (جایگزینی متن - 'شيخ الرئيس' به 'شيخ الرئيس') |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
جلد اول: 1- رسالهى اول آن، رسالهاى است كه شيخ الرئيس به ابو الفرج عبد الله بن الطيب در باره قواى طبيعيه نوشته و جاذبه و ماسكه و هاظمه و دافعه را به عنوان قوه واحدهاى كه از اقسام قواى طبيعيه مىباشد، به شمار آورده است. | جلد اول: 1- رسالهى اول آن، رسالهاى است كه [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] به ابو الفرج عبد الله بن الطيب در باره قواى طبيعيه نوشته و جاذبه و ماسكه و هاظمه و دافعه را به عنوان قوه واحدهاى كه از اقسام قواى طبيعيه مىباشد، به شمار آورده است. | ||
در همين رساله، به توضيح عملكرد دستگاه گوارش پرداخته و مراحل هضم و دفع غذا را به صورتى كاملا علمى شرح مىدهد. | در همين رساله، به توضيح عملكرد دستگاه گوارش پرداخته و مراحل هضم و دفع غذا را به صورتى كاملا علمى شرح مىدهد. | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
2- رسالة فى اجوبة المسائل ل[[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]: در اين رساله، به اشكالاتى كه ابو ريحان، در مورد نظريات ارسطو در باب فلك و ثبات آن و همچنين در مورد جزء لا يتجزى و يا عالم آخرت و طبيعت آن و حركت كواكب و رسيدن حرارت به زمين از سوى خورشيد و چگونگى حركت آب و هوا و يخ و... مطرح كرده پاسخ داده شده است. | 2- رسالة فى اجوبة المسائل ل[[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]: در اين رساله، به اشكالاتى كه ابو ريحان، در مورد نظريات ارسطو در باب فلك و ثبات آن و همچنين در مورد جزء لا يتجزى و يا عالم آخرت و طبيعت آن و حركت كواكب و رسيدن حرارت به زمين از سوى خورشيد و چگونگى حركت آب و هوا و يخ و... مطرح كرده پاسخ داده شده است. | ||
3- مكاتبة لابى على بن سينا: در اين رساله به ترتيب نامه ابو سعيد ابو الخير به شيخ الرئيس و جواب آن، نامه بو على به يكى از دوستانش، نامه بو على به علاء الدولة بن كاكويه، نامه شيخ به ابى طاهر بن حسول، نامه شيخ به جعفر كاشانى، نامه شيخ به ابو الفضل بن محمود و نامهى وى به ابى القسيم بن ابى الفضل ذكر شده است. | 3- مكاتبة لابى على بن سينا: در اين رساله به ترتيب نامه ابو سعيد ابو الخير به [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] و جواب آن، نامه بو على به يكى از دوستانش، نامه بو على به علاء الدولة بن كاكويه، نامه شيخ به ابى طاهر بن حسول، نامه شيخ به جعفر كاشانى، نامه شيخ به ابو الفضل بن محمود و نامهى وى به ابى القسيم بن ابى الفضل ذكر شده است. | ||
4- رسالة فى ابطال احكام النجوم: بو على، در اين رساله، با دليل و برهان به ابطال اصولى كه منجمين وضع كردهاند، همچون نحس و بارد و يابس بودن زحل، معتدل و سعد بودن مشترى و... پرداخته است. | 4- رسالة فى ابطال احكام النجوم: بو على، در اين رساله، با دليل و برهان به ابطال اصولى كه منجمين وضع كردهاند، همچون نحس و بارد و يابس بودن زحل، معتدل و سعد بودن مشترى و... پرداخته است. | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
9- الفرق بين الروح و النفس و...: اين كتاب، در مورد تفاوت بين روح و نفس و قواى نفس و ماهيت نفس تأليف شده است. | 9- الفرق بين الروح و النفس و...: اين كتاب، در مورد تفاوت بين روح و نفس و قواى نفس و ماهيت نفس تأليف شده است. | ||
10- رسالة فى النفس و بقائها و معادها: اين رساله، مفصلترين رساله جلد دوم، است كه شيخ الرئيس آن را خطاب به يكى از دوستان خود، در مورد نفس ناطقه انسانى نوشته است. رساله مذكور داراى شانزده فصل مىباشد: فصل اول، توضيحى است در مورد قواى فعاله در بدن؛ فصل دوم، بيان اقسام قواى نفسانيه مىباشد؛ فصل سوم، در باره ادراك است و اينكه هر ادراكى يكى از صور مدرك مىباشد كه تتمه همين بحث فصل چهارم را نيز به خود اختصاص داده است؛ فصل پنجم، غير جسمانى بودن معقولات را بيان مىكند؛ فصل ششم، توضيحاتى در ارتباط با قواى حيوانيه است؛ فصل هفتم، مشتمل بر براهين غير جسمانى بودن معقولات است؛ فصل هشتم، توضيح ديگرى در باره نفس انسانى است؛ فصل نهم، در عدم موت نفس انسانى با موت بدن است؛ فصل دهم، در ارتباط با حدوث نفس و تكثر آن و...مىباشد؛ فصل يازدهم، توضيح نظريه افلاطون است در باره قواى نفسانى؛ فصل دوازدهم، در مورد جوهريت نفس است؛ در فصل سيزدهم، توضيح مىدهد كه ما در فراگيرى يك علم، بىنياز از مقدماتى كه منشأشان در علوم ديگر است، نيستيم؛ در فصل چهاردهم، راجع به ادراك كه نبوت، يكى از مراتب عاليه آن است، توضيح مىدهد و در فصل پانزدهم، تتمه آن را مطرح مىكند؛ موضوع رساله و هدف آن را در فصل شانزدهم، به طور مختصر بيان مىنمايد. | 10- رسالة فى النفس و بقائها و معادها: اين رساله، مفصلترين رساله جلد دوم، است كه [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] آن را خطاب به يكى از دوستان خود، در مورد نفس ناطقه انسانى نوشته است. رساله مذكور داراى شانزده فصل مىباشد: فصل اول، توضيحى است در مورد قواى فعاله در بدن؛ فصل دوم، بيان اقسام قواى نفسانيه مىباشد؛ فصل سوم، در باره ادراك است و اينكه هر ادراكى يكى از صور مدرك مىباشد كه تتمه همين بحث فصل چهارم را نيز به خود اختصاص داده است؛ فصل پنجم، غير جسمانى بودن معقولات را بيان مىكند؛ فصل ششم، توضيحاتى در ارتباط با قواى حيوانيه است؛ فصل هفتم، مشتمل بر براهين غير جسمانى بودن معقولات است؛ فصل هشتم، توضيح ديگرى در باره نفس انسانى است؛ فصل نهم، در عدم موت نفس انسانى با موت بدن است؛ فصل دهم، در ارتباط با حدوث نفس و تكثر آن و...مىباشد؛ فصل يازدهم، توضيح نظريه افلاطون است در باره قواى نفسانى؛ فصل دوازدهم، در مورد جوهريت نفس است؛ در فصل سيزدهم، توضيح مىدهد كه ما در فراگيرى يك علم، بىنياز از مقدماتى كه منشأشان در علوم ديگر است، نيستيم؛ در فصل چهاردهم، راجع به ادراك كه نبوت، يكى از مراتب عاليه آن است، توضيح مىدهد و در فصل پانزدهم، تتمه آن را مطرح مىكند؛ موضوع رساله و هدف آن را در فصل شانزدهم، به طور مختصر بيان مىنمايد. | ||
11- رسالة لبعض المتكلمين الى الشيخ فاجابهم: اين رساله، در مورد فضا و خلأ و ديدگاهى است كه متكلمين در اين زمينه دارند. | 11- رسالة لبعض المتكلمين الى الشيخ فاجابهم: اين رساله، در مورد فضا و خلأ و ديدگاهى است كه متكلمين در اين زمينه دارند. |
ویرایش