۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== معرفى اجمالى == «(.*)»' به '== معرفى اجمالى == '''$1'''') |
جز (جایگزینی متن - 'شيخ الرئيس' به 'شيخ الرئيس') |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
== معرفى اجمالى == | == معرفى اجمالى == | ||
'''شرح الاشارات و التنبيهات'''، يكى از معروفترين و با اهميتترين شروح اشارات بو على است كه توسط خواجه نصير الدين طوسى به زبان عربى نوشته شده است. خواجه نصير الدين طوسى، در مقدمه كتاب، غرض خود را از تأليف چنين شرحى، پاسخ به درخواست بعضى از دوستانش مىداند كه با ديدن شرح فخر رازى بر اشارات، متوجه گرديدهاند كه در واقع جرح است نه شرح، فلذا از خواجه خواستهاند تا با شرح و توضيح مقاصد شيخ | '''شرح الاشارات و التنبيهات'''، يكى از معروفترين و با اهميتترين شروح اشارات بو على است كه توسط خواجه نصير الدين طوسى به زبان عربى نوشته شده است. خواجه نصير الدين طوسى، در مقدمه كتاب، غرض خود را از تأليف چنين شرحى، پاسخ به درخواست بعضى از دوستانش مىداند كه با ديدن شرح فخر رازى بر اشارات، متوجه گرديدهاند كه در واقع جرح است نه شرح، فلذا از خواجه خواستهاند تا با شرح و توضيح مقاصد [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، از ارزش و منزلت كتاب اشارات دفاع نمايد. | ||
اين شرح، هم به لحاظ علمى و هم به لحاظ شهرت و وثاقت در جايگاه ويژهاى قرار دارد؛ از اين رو قطب الدين رازى، اين شرح را شرح كرده است و در ضمن آن، به اشكالات فخر رازى، پاسخ داده است و در واقع شرح وى، قضاوتى است بين شرح خواجه و شرح فخر رازى. | اين شرح، هم به لحاظ علمى و هم به لحاظ شهرت و وثاقت در جايگاه ويژهاى قرار دارد؛ از اين رو قطب الدين رازى، اين شرح را شرح كرده است و در ضمن آن، به اشكالات فخر رازى، پاسخ داده است و در واقع شرح وى، قضاوتى است بين شرح خواجه و شرح فخر رازى. | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
نهج هفتم داراى اشارهاى به قياس، استقرا و تمثيل، اشارهاى خاص به قياس، اشارهاى خاص به قياس اقترانى، اشارهاى به اصناف اقترانيات حمليّه شكل اول و شرايط منتج بودن آن، اشارهاى به شكل دوم و اشارهاى به شكل سوم مىباشد. | نهج هفتم داراى اشارهاى به قياس، استقرا و تمثيل، اشارهاى خاص به قياس، اشارهاى خاص به قياس اقترانى، اشارهاى به اصناف اقترانيات حمليّه شكل اول و شرايط منتج بودن آن، اشارهاى به شكل دوم و اشارهاى به شكل سوم مىباشد. | ||
نهج هشتم، در قياسات شرطيه و توابع قياس و فصول چهارگانه آن مىباشد. شيخ | نهج هشتم، در قياسات شرطيه و توابع قياس و فصول چهارگانه آن مىباشد. [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، در اين نهج ابتدا اشارهاى به اقترانات شرطيه دارد و اشارهاى ديگر به قياس مساوات و اشارهاى نيز به قياسات شرطيه استثنائيه و نهايتاً اشارهاى به قياس خلف. | ||
نهمين نهج، داراى عنوان بيان قليل العلوم البرهانيه مىباشد كه اصناف قياسات از جهت مواد و ايقاعشان براى تصديق و همينطور قياسات و مطالب برهانيّه، موضوعات و مبادى و مسائل در علوم، نقل برهان و تناسب علوم، برهان ان و برهان لمّ در آن مورد بررسى قرار گرفتهاند. | نهمين نهج، داراى عنوان بيان قليل العلوم البرهانيه مىباشد كه اصناف قياسات از جهت مواد و ايقاعشان براى تصديق و همينطور قياسات و مطالب برهانيّه، موضوعات و مبادى و مسائل در علوم، نقل برهان و تناسب علوم، برهان ان و برهان لمّ در آن مورد بررسى قرار گرفتهاند. | ||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
آخرين و دهمين نهج، در قياس مغالطى است كه به خاطر اهميت شناخت مغالطه، فصل مستقلى براى آن اختصاص يافته است. | آخرين و دهمين نهج، در قياس مغالطى است كه به خاطر اهميت شناخت مغالطه، فصل مستقلى براى آن اختصاص يافته است. | ||
جلد دوم از مجلدات سهگانه شرح خواجه نصير الدين طوسى، بر اشارات بو على، اختصاص به علم الطبيعه دارد كه در بر گيرنده سه نمط از اشارات مىباشد. خواجه، در ذيل مقدمهاى كه شيخ الرئيس در اين قسمت اشارات دارد مبنى بر اينكه اين علوم فقط به حال كسى كه فهم اين مطالب برايش آسان باشد، نفع دارد، نه كسى كه درك آن برايش دشوار است، مىنويسد: واقعاً اين دو علم طبيعى و الهى، مغلق بوده و اشتباهات عظيمى در آنها به دليل تعارض وهم با عقل، رخ مىدهد. در آخر اين قسمت، از خدا مىخواهد كه اصابت در بيان، به وى عطا كند، در كنار ايمنى از خطا و طغيان، تا بر آنچه كه در اين كتاب هست اعتماد كند، نه بر آنچه كه خود اعتقاد دارد، چرا كه تقرير، غير از رد و تفسير، غير از نقد مىباشد. | جلد دوم از مجلدات سهگانه شرح خواجه نصير الدين طوسى، بر اشارات بو على، اختصاص به علم الطبيعه دارد كه در بر گيرنده سه نمط از اشارات مىباشد. خواجه، در ذيل مقدمهاى كه [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] در اين قسمت اشارات دارد مبنى بر اينكه اين علوم فقط به حال كسى كه فهم اين مطالب برايش آسان باشد، نفع دارد، نه كسى كه درك آن برايش دشوار است، مىنويسد: واقعاً اين دو علم طبيعى و الهى، مغلق بوده و اشتباهات عظيمى در آنها به دليل تعارض وهم با عقل، رخ مىدهد. در آخر اين قسمت، از خدا مىخواهد كه اصابت در بيان، به وى عطا كند، در كنار ايمنى از خطا و طغيان، تا بر آنچه كه در اين كتاب هست اعتماد كند، نه بر آنچه كه خود اعتقاد دارد، چرا كه تقرير، غير از رد و تفسير، غير از نقد مىباشد. | ||
نمط اول اشارات، در تجوهر اجسام است. نخستين چيزى كه شارح، به توضيح آن اقدام نموده است، كلمه نهج و نمط و علت نامگذارى فصول بخش منطق، به نهج و بخش علم الطبيعه و علم الهى، به نمط است، بعد در مورد اين ترتيبى كه شيخ اتخاذ نموده، مطالبى را با استشهاد به ترتيب علوم، از ديدگاه معلم اول، ارائه مىنمايد، بعد وهم و تنبيهى را كه بو على در باره گمان مردم راجع به ذو مفاصل بودن اجسام، دارد، مورد بررسى قرار داده كه در پى آن وهم و اشارهاى به جهت توهم مردم در تركيب اجسام از اجزاى نامتناهى آمده است. | نمط اول اشارات، در تجوهر اجسام است. نخستين چيزى كه شارح، به توضيح آن اقدام نموده است، كلمه نهج و نمط و علت نامگذارى فصول بخش منطق، به نهج و بخش علم الطبيعه و علم الهى، به نمط است، بعد در مورد اين ترتيبى كه شيخ اتخاذ نموده، مطالبى را با استشهاد به ترتيب علوم، از ديدگاه معلم اول، ارائه مىنمايد، بعد وهم و تنبيهى را كه بو على در باره گمان مردم راجع به ذو مفاصل بودن اجسام، دارد، مورد بررسى قرار داده كه در پى آن وهم و اشارهاى به جهت توهم مردم در تركيب اجسام از اجزاى نامتناهى آمده است. | ||
ماتن و شارح هر دو، در اين قسمت، استدلالها و توضيحات مفصلى دارند كه قطب الدين رازى نيز در اين ميان بىنصيب نمانده و شرح مفصلّى را در بحث تركيب اجسام بيان نموده است. شيخ | ماتن و شارح هر دو، در اين قسمت، استدلالها و توضيحات مفصلى دارند كه قطب الدين رازى نيز در اين ميان بىنصيب نمانده و شرح مفصلّى را در بحث تركيب اجسام بيان نموده است. [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، با خارج كردن تركيبات غير واقعى براى اجسام، تركيب آنها را از هيولى و صورت مورد كنكاش قرار داده و در ادامه در مورد نوع، جنس و فصل اشيا، مطالبى را بيان كرده است. | ||
مفارقت صورت جوهريّه از ماده و عدم امكان قوام شيئى به شىء ديگر به طورى كه هر يك از آنها به لحاظ وجود مقدم بر ديگرى و بر نفس خود باشد، از ديگر اشارات نمط اول است. تقدم هيولى بر صورت، در اشاراتى كه عناوين آنها گذشت، از مطالبى است كه به جهات مختلف بدان پرداخته شده است. اين مطلب، در ذيل بحث كيفيت تعلق هيولى به صورت مطرح است كه كيفيت تقدم صورت و امتناع تقدم هيولى به خاطر تقدم صورت و لزوم دور در صورت تقدم هيولى را حواشى اين بحث مىتوان به حساب آورد. | مفارقت صورت جوهريّه از ماده و عدم امكان قوام شيئى به شىء ديگر به طورى كه هر يك از آنها به لحاظ وجود مقدم بر ديگرى و بر نفس خود باشد، از ديگر اشارات نمط اول است. تقدم هيولى بر صورت، در اشاراتى كه عناوين آنها گذشت، از مطالبى است كه به جهات مختلف بدان پرداخته شده است. اين مطلب، در ذيل بحث كيفيت تعلق هيولى به صورت مطرح است كه كيفيت تقدم صورت و امتناع تقدم هيولى به خاطر تقدم صورت و لزوم دور در صورت تقدم هيولى را حواشى اين بحث مىتوان به حساب آورد. | ||
خط ۱۱۹: | خط ۱۱۹: | ||
ابن سينا، ادراك را حقيقت متمثلهاى در نزد مدرِك مىداند و در ضمن تنبيهى، حالت اشيا را در وجود انسان به صورتهاى محسوس، متخيل و معقول برمىشمارد و چگونگى آنها را نزد نفس، تبيين مىنمايد. به مناسبت، قواى نفس انسانى را كه عبارتند از: عقل عملى و عقل نظرى، همراه با تعريف و توضيحات بيان مىكند. | ابن سينا، ادراك را حقيقت متمثلهاى در نزد مدرِك مىداند و در ضمن تنبيهى، حالت اشيا را در وجود انسان به صورتهاى محسوس، متخيل و معقول برمىشمارد و چگونگى آنها را نزد نفس، تبيين مىنمايد. به مناسبت، قواى نفس انسانى را كه عبارتند از: عقل عملى و عقل نظرى، همراه با تعريف و توضيحات بيان مىكند. | ||
شيخ | [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، در تنبيهى ديگر فرق فكر و حدس را توضيح داده و در اشارههايى، قوه قدسيّه و امكان وجودش را مشخص مىكند. عقل هيولانى، عقل بالملكه و عقل بالفعل موضوع اشاره ديگرى است كه در ادامهاش، تعقل اشيا را بيان كرده و نسبت به توهماتى در اين زمينه، متنبه مىسازد. | ||
نمط سوم، داراى تكملهاى است كه در آن به ذكر حركات نفس پرداخته است. بو على، به مخاطب مىگويد: شايد ميل داشته باشى كلامى در قواى نفسانيه بشنوى كه اعمال و حركات از آن صادر مىگردند، بعد اشارهاى مىكند به قواى غاذيه، مولده و... كه هر كدام از آنها با توضيحات كوتاهى همراه است. وى، در ادامه، حركات اختياريه را كه به لحاظ نفسانى بودن، شدت بيشترى نسبت به قواى سابقه دارند و عبارتند از قوه غضبيه و شهويه، توضيح داده، بعد در قالب مقدمهاى، اراده حسيّه و اراده عقليه را تبيين مىكند، بعد تأثير آنها را در حركات اجسام، مشخص مىنمايد. | نمط سوم، داراى تكملهاى است كه در آن به ذكر حركات نفس پرداخته است. بو على، به مخاطب مىگويد: شايد ميل داشته باشى كلامى در قواى نفسانيه بشنوى كه اعمال و حركات از آن صادر مىگردند، بعد اشارهاى مىكند به قواى غاذيه، مولده و... كه هر كدام از آنها با توضيحات كوتاهى همراه است. وى، در ادامه، حركات اختياريه را كه به لحاظ نفسانى بودن، شدت بيشترى نسبت به قواى سابقه دارند و عبارتند از قوه غضبيه و شهويه، توضيح داده، بعد در قالب مقدمهاى، اراده حسيّه و اراده عقليه را تبيين مىكند، بعد تأثير آنها را در حركات اجسام، مشخص مىنمايد. | ||
خط ۱۵۹: | خط ۱۵۹: | ||
نمط دهم، در اسرار الآيات است. اين نمط، حاوى مطالبى در حالات و قواى عارفين و همينطور جايگاه خيال در ميان قواى انسانى و... در كنار اشاراتى به تأثير چشم و ساير اسباب حوادث غريبه مىباشد. | نمط دهم، در اسرار الآيات است. اين نمط، حاوى مطالبى در حالات و قواى عارفين و همينطور جايگاه خيال در ميان قواى انسانى و... در كنار اشاراتى به تأثير چشم و ساير اسباب حوادث غريبه مىباشد. | ||
شيخ | [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، در انتهاى اشارات، خاتمه و وصيتى دارد كه خواجه نصير ضمن شرح و تفسير عبارات آن، تقسيمى جالب را در مورد معتقدان به حقائق ارائه داده است كه به طور خلاصه آنها را به واصلين و طالبين تقسيم كرده كه خود طالبين را به طالبينى كه قدر مىشناسند و طالبين قدرنشناس تقسيم مىكند و واصلان را مستغنى از تعلم مىداند... | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش