۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'الفتوحات المکیه' به 'الفتوحات المکیة') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
''' ابن عربی بزرگ عالم عرفان نظری''' نوشتهی استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]]، کتابی است نقدی تحلیلی که به شرح زندگی، سلوک عرفانی و عقاید و اندیشههای عارف شهیر، [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] میپردازد. [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] نامیکاملاً آشنا برای جهان عرفان و تصوّف است. شاید در بین اهل معرفت در حوزهی علوم اسلامیو در جهان اسلام کسی نباشد که نام بلند این عارف شهیر را نشنیده باشد و یا چیزی از وی نخوانده یا استماع ننموده باشد. هم او هم آثار او از شهرتی به سزا برخوردار است و از زمان او تا کنون به استمرار مورد نقد و بررسی و شرح و تفسیر واقع شده است. همواره کسانی ستاینده و گروهی هم منتقد تند او بودهاند و این ماجرا از زمان شیخ تا به امروز نیز همین گونه است. در این دوران نیز کتابها بر له و علیه او نوشته میشود. | ''' ابن عربی بزرگ عالم عرفان نظری''' نوشتهی استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]]، کتابی است نقدی تحلیلی که به شرح زندگی، سلوک عرفانی و عقاید و اندیشههای عارف شهیر، [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] میپردازد. [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] نامیکاملاً آشنا برای جهان عرفان و تصوّف است. شاید در بین اهل معرفت در حوزهی علوم اسلامیو در جهان اسلام کسی نباشد که نام بلند این عارف شهیر را نشنیده باشد و یا چیزی از وی نخوانده یا استماع ننموده باشد. هم او هم آثار او از شهرتی به سزا برخوردار است و از زمان او تا کنون به استمرار مورد نقد و بررسی و شرح و تفسیر واقع شده است. همواره کسانی ستاینده و گروهی هم منتقد تند او بودهاند و این ماجرا از زمان شیخ تا به امروز نیز همین گونه است. در این دوران نیز کتابها بر له و علیه او نوشته میشود. | ||
[[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] لا اقل با دو کتاب بسیار ویژه ای که دارد تصوّف و صوفیان را بعد از خود به شدت تحت تأثیر قرار داده است. این دو کتاب، یکی [[فصوص الحكم (تعليقات ابوالعلاء عفيفي)|فصوص الحکم]] است که وی مدّعی است این اثر را در عالم رؤیا از دست حضرت ختمیمرتبت (ص) دریافت نموده است و یکی هم که به بیان او کاملاً الهامیبوده [[الفتوحات | [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] لا اقل با دو کتاب بسیار ویژه ای که دارد تصوّف و صوفیان را بعد از خود به شدت تحت تأثیر قرار داده است. این دو کتاب، یکی [[فصوص الحكم (تعليقات ابوالعلاء عفيفي)|فصوص الحکم]] است که وی مدّعی است این اثر را در عالم رؤیا از دست حضرت ختمیمرتبت (ص) دریافت نموده است و یکی هم که به بیان او کاملاً الهامیبوده [[الفتوحات المکیة]] نام دارد. بر [[فصوص الحكم (تعليقات ابوالعلاء عفيفي)|فصوص الحکم]] شرح و تفسیرهای زیادی نوشته شده است و بر کتاب الفتوحات المکیة نیز حواشی زیادی تا به امروز نوشته شده است که برخی از این حواشی چندان موافق او نبوده است، کما این که [[علاءالدوله سمنانی]] آن گونه که در [[مکتوبات علاءالدّوله سمنانی|مکتوبات علاءالدوله سمنانی]] و در کتاب [[علاءالدوله سمنانی پیر عارفان]] قید شده است اظهارات تند و تیزی بر بخشی از متن [[الفتوحات]] نوشته شده و در این ماجرا بین شیخ [[علاءالدوله سمنانی]] با [[کاشانی، عبدالرزاق|عبدالرزاق کاشانی]] اختلافی ژرف بوده که نامه های هم در این باره بین ایشان ردّ و بدل ده است. | ||
کتاب ابن عربی بزرگ عالم عرفان نظری برای نخستین بار در سال 1381، یعنی حدود بیست سال پیش، توسّط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامیبه چاپ رسیده است و در چاپهای بعدی انتشارات نجم کبری آن را عهده دار بوده است و تا کنون پنج چاپ از آن در دست است. این کتاب هم در راستای مجموعه مشاهیر عرفان و فلسفه به نگارش در آمده است و قبل از آن و بعد از آن آثار دیگری به قلم استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] به انتشار رسیده است که تقریباً به چهارده شخصیّت عرفانی، فلسفی و کلامیرسیده است. این مجموعه که مورد استقبال اهالی فرهنگ، خاصه عرفان پژوهان واقع شده در حکم کتابهایی مرجع و قابل استناد است که از این مجموعه این کتابها به چشم میخورد: [[مولانا پیر عشق و سماع]]، ابن عربی، بزرگ عالم عرفان نظری، [[شبلی مجنون عاقل]]، [[بایزید بسطامی سیّاح بحر تجرید]]، [[سهروردی مفسر آیات نور]]، [[نجم الدّین کبری، پیر ولی تراش|نجمالدّین کبری، پیر ولی تراش]]، [[ابوسعید ابوالخیر، پیر دانش و بینش]]، [[بهاء ولد (زندگی، سلوک و اندیشه)]]، [[سید برهانالدین، مرشد مولانا]]، [[حلاج در ترازوی نقد]]، [[علاءالدوله سمنانی پیر عارفان]]، [[سعد الدّین حموی (زندگی، سلوک و اندیشه)]] و [[غزالی در جست و جوی حقیقت]]. چنانکه از تاریخ اثر پیداست این نخستین کتاب از مجموعه مشاهیر عرفان و فلسفه بوده است و دیگر آثار در این راستا پیامد آن نوشته شده است. | کتاب ابن عربی بزرگ عالم عرفان نظری برای نخستین بار در سال 1381، یعنی حدود بیست سال پیش، توسّط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامیبه چاپ رسیده است و در چاپهای بعدی انتشارات نجم کبری آن را عهده دار بوده است و تا کنون پنج چاپ از آن در دست است. این کتاب هم در راستای مجموعه مشاهیر عرفان و فلسفه به نگارش در آمده است و قبل از آن و بعد از آن آثار دیگری به قلم استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] به انتشار رسیده است که تقریباً به چهارده شخصیّت عرفانی، فلسفی و کلامیرسیده است. این مجموعه که مورد استقبال اهالی فرهنگ، خاصه عرفان پژوهان واقع شده در حکم کتابهایی مرجع و قابل استناد است که از این مجموعه این کتابها به چشم میخورد: [[مولانا پیر عشق و سماع]]، ابن عربی، بزرگ عالم عرفان نظری، [[شبلی مجنون عاقل]]، [[بایزید بسطامی سیّاح بحر تجرید]]، [[سهروردی مفسر آیات نور]]، [[نجم الدّین کبری، پیر ولی تراش|نجمالدّین کبری، پیر ولی تراش]]، [[ابوسعید ابوالخیر، پیر دانش و بینش]]، [[بهاء ولد (زندگی، سلوک و اندیشه)]]، [[سید برهانالدین، مرشد مولانا]]، [[حلاج در ترازوی نقد]]، [[علاءالدوله سمنانی پیر عارفان]]، [[سعد الدّین حموی (زندگی، سلوک و اندیشه)]] و [[غزالی در جست و جوی حقیقت]]. چنانکه از تاریخ اثر پیداست این نخستین کتاب از مجموعه مشاهیر عرفان و فلسفه بوده است و دیگر آثار در این راستا پیامد آن نوشته شده است. | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
در بخش نخست که شرح زندگانی شیخ است گذشته از نام کامل او زمان ولادتش را سال 560 هجری در شهر مرسیه گفته است. در داشتن اسم و لقب از همان آغاز بیان اختلاف اغاز میشود، چنانکه مینویسد: ابن عربی جزو معدود اشخاصی است که القاب بسیار دارد. برخی که از باورمندان او بودهاند القابی خوش و عالی به او نسبت دادهاند و برخی هم که با وی دشمنی داشتهاند بدترین القاب ممکنه را نصیب وی کرده اند، و لذا برخی و البتّه بیشترین افراد او را «محیی الدّین» دانستهاند و برخی نیز که بسیار نادرند وی را «ماحیالدّین» و «ممیتالدّین» که به معنای از بین برنده و نابود کننده ی دین است نامیدهاند. امّا لقبهایی چون: عارف حقّانی، قطب الموحّدین، جمال العارفین، قدوة العارفین، شیخ الشّیوح، بحرالمعارف، مربّی العارفین، شیخ الکامل و کبریت احمر از القاب دیگری است که به وی نسبت دادهاند. جز این نیز در آثار دیگران القابی هست که جمع و ثبت آن به اطالهی کلام میانجامد<ref>متن، صص 15-14</ref>. | در بخش نخست که شرح زندگانی شیخ است گذشته از نام کامل او زمان ولادتش را سال 560 هجری در شهر مرسیه گفته است. در داشتن اسم و لقب از همان آغاز بیان اختلاف اغاز میشود، چنانکه مینویسد: ابن عربی جزو معدود اشخاصی است که القاب بسیار دارد. برخی که از باورمندان او بودهاند القابی خوش و عالی به او نسبت دادهاند و برخی هم که با وی دشمنی داشتهاند بدترین القاب ممکنه را نصیب وی کرده اند، و لذا برخی و البتّه بیشترین افراد او را «محیی الدّین» دانستهاند و برخی نیز که بسیار نادرند وی را «ماحیالدّین» و «ممیتالدّین» که به معنای از بین برنده و نابود کننده ی دین است نامیدهاند. امّا لقبهایی چون: عارف حقّانی، قطب الموحّدین، جمال العارفین، قدوة العارفین، شیخ الشّیوح، بحرالمعارف، مربّی العارفین، شیخ الکامل و کبریت احمر از القاب دیگری است که به وی نسبت دادهاند. جز این نیز در آثار دیگران القابی هست که جمع و ثبت آن به اطالهی کلام میانجامد<ref>متن، صص 15-14</ref>. | ||
خانوادهی ابن عربی بنا به گزارشی که نویسنده از منابع متعدّد میدهد بسیار نجیب و اصیل بودهاند، پدرش علی بن محمّد از بزرگان فقه و حدیث و از نامداران زهد و تصوّف دوران خود بوده است<ref>متن، ص 15</ref>. ابن عربی پدر خود را از محقّقان در منزل انفاس میدانست. مادر [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] هم از قبیلهی خولان بوده و به انصار انتساب داشت و از کتاب [[الفتوحات]] چنین بر میآید که نامش «نور» بوده است<ref>الفتوحات | خانوادهی ابن عربی بنا به گزارشی که نویسنده از منابع متعدّد میدهد بسیار نجیب و اصیل بودهاند، پدرش علی بن محمّد از بزرگان فقه و حدیث و از نامداران زهد و تصوّف دوران خود بوده است<ref>متن، ص 15</ref>. ابن عربی پدر خود را از محقّقان در منزل انفاس میدانست. مادر [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] هم از قبیلهی خولان بوده و به انصار انتساب داشت و از کتاب [[الفتوحات]] چنین بر میآید که نامش «نور» بوده است<ref>الفتوحات المکیة، ج2، ص 348</ref>. در کتاب به دو دایی [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] نیز اشاره شده به نامهای [[یحیی بن یغان]] و [[ابومسلم خولانی]]. [[یحیی بن یغان]] پادشاه منطقه ی تلمسان بوده و در عین حال به زهد و معرفت نیز مایل بوده است. دایی دیگر نیز از اهل زهد و عبادت بوده و در وادی سیر و سلوک عرفانی قرار داشته است. در [[الفتوحات]] ذکری هم از عموی وی به میان میآید که که صاحب معرفت و کرامت بوده است<ref>متن، ص 20</ref>. | ||
از دانشهای [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] هم از همان اوان کودکی سخنانی به میان آمده که از خانواده آغاز کرده است، و فقه و حدیث را دنبال نموده و در برخی منابع به دانشهای حروف، هیئت، طبیعیات، هندسه، نسب شناسی، طب، و موسیقی اشاره شده است. نویسنده در صفحات 26 و 27 ذکری از اجازات فقهی و حدیثی [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] به میان میآورد و چنین میگوید: شرح کامل این اجازات که در رشتههای گوناگون علوم و دانشهای اسلامیاست، در انتهای جلد چهارم کتاب [[الفتوحات | از دانشهای [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] هم از همان اوان کودکی سخنانی به میان آمده که از خانواده آغاز کرده است، و فقه و حدیث را دنبال نموده و در برخی منابع به دانشهای حروف، هیئت، طبیعیات، هندسه، نسب شناسی، طب، و موسیقی اشاره شده است. نویسنده در صفحات 26 و 27 ذکری از اجازات فقهی و حدیثی [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] به میان میآورد و چنین میگوید: شرح کامل این اجازات که در رشتههای گوناگون علوم و دانشهای اسلامیاست، در انتهای جلد چهارم کتاب [[الفتوحات المکیة]] آمده است<ref>متن، ص 28</ref>. در بخشی دیگر به مشایخ و اساتید [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] اشاره شده و شرحی مختصر از هر کدام دیده میشود. [[ابوالعباس عرینی]]، [[ابومدین غوث تلمسانی]] و [[فاطمه قرطبی]] از مهمترین مشایخ او بودهاند، در عین حال در صفحات 55 و 56 فهرست بلندی از اساتید [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] را متذکّر میشود برخی نیز به نامند. | ||
در بخش نوشتههای [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] اشاراتی به مضامین دو کتاب مهم او، یعنی [[فصوص الحكم (تعليقات ابوالعلاء عفيفي)|فصوص الحکم]] و [[الفتوحات | در بخش نوشتههای [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] اشاراتی به مضامین دو کتاب مهم او، یعنی [[فصوص الحكم (تعليقات ابوالعلاء عفيفي)|فصوص الحکم]] و [[الفتوحات المکیة]] وجود دارد و در صفحات 68 و 69 به تفصیل نام دیگر آثار او را قید کرده است. در بخش ابن عربی و عارفان سلف آنچه که از عارفان و صوفیان بزرگ که در آثار او مورد توجّه قرار گرفته را به اشاره بحث کرده است، مانند: [[ابویزید بسطامی]]، [[ذوالنون مصری]]، [[حسین بن منصور حلاج]]، [[سهل بن عبدالله تستری]]، [[ابراهیم ادهم]]، [[رابعهی عدویه]]، [[جنید بغدادی، جنید بن محمد|جنید بغدادی]]، [[ابوبکر شبلی]]، [[عبدالقادر جیلانی]]، [[ابوالقاسم قشیری]]، [[عمروبن عثمان مکی|عمرو بن عثمان مکی]]، [[ابوحامد غزالی]] و دیگران. در بخش آراء و عقاید به اختصار به مقوله ی عشق و محبّت، آفرینش جهان هستی، وحدت وجود، انسان کامل و عبادات و شریعت پرداخته شده است. | ||
در بخش مربوط به موافقان و مخالفان از موافقان وی آغاز کرده و کسانی چون: [[امام فخر رازی]]، [[سهروردی، یحیی بن حبش|شهابالدین سهروردی]]، [[سعدالدین حمویه، محمد بن مؤید|سعدالدین حموی]]، [[شعرانی، عبدالوهاب بن احمد|شعرانی]]، [[شوشتری، سید نورالله بن شریفالدین|قاضی نورالله شوشتری]]، [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شیخ بهایی]]، [[فخرالدّین عراقی]]، [[نعمتالله ولی|شاه نعمت الله ولی]]، [[کاشانی، عبدالرزاق|عبدالرزاق کاشانی]] و [[صدرالدین قونوی، محمد بن اسحاق|صدرالدین قونوی]] را مورد نظر قرار داده است و در سلک مخالفان او کسانی به مانند: [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]]، [[علاءالدوله سمنانی]]، [[بقاعی، ابراهیم بن عمر|برهانالدین بقاعی]]، [[آملی، سید حیدر|سید حیدر آملی]]، [[مقدس اردبیلی]]، [[علامه مجلسی]] و [[شیخ احمد احسایی]] را نام برده است. | در بخش مربوط به موافقان و مخالفان از موافقان وی آغاز کرده و کسانی چون: [[امام فخر رازی]]، [[سهروردی، یحیی بن حبش|شهابالدین سهروردی]]، [[سعدالدین حمویه، محمد بن مؤید|سعدالدین حموی]]، [[شعرانی، عبدالوهاب بن احمد|شعرانی]]، [[شوشتری، سید نورالله بن شریفالدین|قاضی نورالله شوشتری]]، [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شیخ بهایی]]، [[فخرالدّین عراقی]]، [[نعمتالله ولی|شاه نعمت الله ولی]]، [[کاشانی، عبدالرزاق|عبدالرزاق کاشانی]] و [[صدرالدین قونوی، محمد بن اسحاق|صدرالدین قونوی]] را مورد نظر قرار داده است و در سلک مخالفان او کسانی به مانند: [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]]، [[علاءالدوله سمنانی]]، [[بقاعی، ابراهیم بن عمر|برهانالدین بقاعی]]، [[آملی، سید حیدر|سید حیدر آملی]]، [[مقدس اردبیلی]]، [[علامه مجلسی]] و [[شیخ احمد احسایی]] را نام برده است. | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
[[فصوص الحكم (تعليقات ابوالعلاء عفيفي)]] | [[فصوص الحكم (تعليقات ابوالعلاء عفيفي)]] | ||
[[الفتوحات | [[الفتوحات المکیة]] | ||
[[مثنوی معنوی (مصحح محمدی)]] | [[مثنوی معنوی (مصحح محمدی)]] |
ویرایش