پرش به محتوا

اسدی طوسی، علی بن احمد: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۴: خط ۳۴:
</div>
</div>


آنچه از بررسی و نقد منابع مربوط (آثار اسدی، تذکره‌ها و برخی مآخذ دیگر) می‌توان به دست آورد، اسدی، به احتمال در اواخر سده(4 ه . ق) یا سال‌های آغازین قرن(5 ه . ق) در شهر توس خراسان دیده به جهان گشوده است. <ref>ر.ک: مقدمه، ص 5  </ref>
ابومنصور یا ابونصر  علی بن احمد اسدی طوسی (اواخر قرن 4-465ق)، از شعرای خراسان، صاحب «الابنیه» و منظومه «گرشاسپ‌نامه» و دیگر اشعار.


==خاندان==
زادروز و زادگاه
در پایان کتاب‌الابنیة عن حقایق‌الادویه ابومنصور موفق هروی که به خط اسدی نوشته شده، نام و کنیه ایشان این گونه آمده است: «علی بن احمد اسدی طوسی شاعر» کنیه او نیز «ابومنصور» یا «ابونصر»، اینکه زادگاه اسدی، شهر «توس» است مورد پذیرش تمام منابع است و خود او نیز در «الابنیه» و «گرشاسپ‌نامه» بدان اشاره کرده است:
 
'''که فردوسی طوسی پاک مغز          بداده است داد سخن‌های نغز'''
«علی بن احمد اسدی طوسی شاعر» مکنی به «ابومنصور» یا «ابونصر»، به‌احتمال در اواخر سده 4ق یا سال‌های آغازین قرن 5ق در شهر توس خراسان دیده به جهان گشوده است<ref>ر.ک: آیدنلو، سجاد، ص5  </ref>.
'''تو هم شهری او را و هم پیشه‌ای      هم اند سخن چابک اندیشه‌ای''' <ref>ر.ک: مقدمه، همان</ref>


==تخلص==
==تخلص==
نام شعری یا به اصطلاح، تخلص علی بن احمد همچنان که باز خود در گرشاسپ‌نامه آورده، «اسدی» است و گویا نسبتی است به چندین قبیله عرب:
نام شعری یا به اصطلاح، تخلص علی بن احمد، همچنان‌که  خود در گرشاسپ‌نامه آورده، «اسدی» است و گویا نسبتی است به چندین قبیله عرب<ref>ر.ک: همان، ص5-6</ref>.
'''بدین نامه گر نامم آیدت رای      به دال اسد، حرف ده بر فزای'''
که حرف «ده» در حساب ابجد، برابر «ی» است و اگر به آخر واژه «اسد» افزوده شود، «اسدی» حاصل می‌شود. <ref>ر.ک: مقدمه، ص 5-6</ref>


==دروه زندگی==
==تحصیل==
از دوران نوجوانی و جوانی اسدی در توس، اطلاعی موجود نیست و فقط به قرینه می‌توان گفت که دانش‌های مورد نیاز را در زادگاه خویش آموخته و به شاعری پرداخته است اما از آنجایی که این سال‌ها با آشفتگی اوضاع خراسان و حمله و پیروزی سلجوقیان بر غزنویان مقارن شده، اسدی برای یافتن محیطی آرام و بزرگانی شعر پسند (و یا شاید مدتها پیش از این زمان، در جستجوی ممدوح و رسیدن به شهرت و اعتبار در سخنوری، خراسان را ترک گفته و به ناحیه آذربایجان رفته است که هنوز حکومت‌های محلی آن، مشوق و حامی شاعران بوده‌اند. <ref>ر.ک: مقدمه، ص 6 </ref>
از دوران نوجوانی و جوانی اسدی در توس، اطلاعی موجود نیست و فقط به قرینه می‌توان گفت که دانش‌های مورد نیاز را در زادگاه خویش آموخته و به شاعری پرداخته است، اما ازآنجاکه این سال‌ها با آشفتگی اوضاع خراسان و حمله و پیروزی سلجوقیان بر غزنویان مقارن شده، اسدی برای یافتن محیطی آرام و بزرگانی شعرپسند و یا شاید مدت‌ها پیش از این زمان، در جستجوی ممدوح و رسیدن به شهرت و اعتبار در سخنوری، خراسان را ترک گفته و به ناحیه آذربایجان رفته است که هنوز حکومت‌های محلی آن، مشوق و حامی شاعران بوده‌اند<ref>ر.ک: همان، ص6 </ref>.


==ویژگی‌های فکری==  
==ویژگی‌های فکری==  
از نظر تفکر و جهان‌بینی، اسدی توسی اندیشه‌های ملی‌گرایانه داشته و سرودن منظومه‌ای چون گرشاسپ‌نامه نیز بر همین پایه بوده است، در کنار این همان گونه که از مدح پیامبر اسلام(ص) و اشاره به موضوع شفاعت و ظهور حضرت مهدی(عج) در دیباچه گرشاسپ‌نامه بر می‌آید، وی مسلمانی با گرایش‌های شیعی بوده است:
از نظر تفکر و جهان‌بینی، اسدی توسی اندیشه‌های ملی‌گرایانه داشته و سرودن منظومه‌ای چون گرشاسپ‌نامه نیز بر همین پایه بوده است. در کنار این همان گونه که از مدح پیامبر اسلام(ص) و اشاره به موضوع شفاعت و ظهور حضرت مهدی(عج) در دیباچه گرشاسپ‌نامه برمی‌آید، وی مسلمانی با گرایش‌های شیعی بوده است.
'''گه رستخیز آب کوثر و راست        لوا و شفاعت سراسر و راست'''
'''از این پس پیمبر نباشد دگر        به آخر زمان مهدی آید بدر'''


از مطالب گرشاسپ‌نامه و قصیده‌های اسدی، آشکار می‌شود که او افزون بر توانایی در شعر و حماسه سرایی، از فلسفه، تاریخ، جغرافیا، نجوم و علوم دینی نیز آگاهی‌های خوبی داشته است و بر همین پایه، برخی او را با القاب «حکیم» یا اسدالحکما» یاد کرده‌اند، اسدی ظاهرا با ادبیات عرب هم آشنا بوده است و برخی از مضمون‌هایش با اشعار سخنوران عرب، همانندی دارد، برای نمونه این بیت از گرشاسپ‌نامه:
از مطالب گرشاسپ‌نامه و قصیده‌های اسدی، آشکار می‌شود که او افزون بر توانایی در شعر و حماسه سرایی، از فلسفه، تاریخ، جغرافیا، نجوم و علوم دینی نیز آگاهی‌های خوبی داشته است و بر همین پایه، برخی او را با القاب «حکیم» یا اسدالحکما» یاد کرده‌اند. اسدی ظاهرا با ادبیات عرب هم آشنا بوده است و برخی از مضمون‌هایش با اشعار سخنوران عرب، همانندی دارد<ref>ر.ک: همان، ص7-8 </ref>.
'''نباید شد از خنده شه دلیر      نه خنده است دندان نمودن ز شیر'''
با این بیت مٌتنبّی، شاعر مشهور عرب، مشابه است که:
'''اِذا رایت نیوب اللیث بارزة        فلا تظنن ان اللیث یبتسم''' <ref>ر.ک: مقدمه، ص 7-8 </ref>


==وفات==
==وفات==
اسدی، پس از سالها اقامت در آذربایجان و پدید آوردن آثاری، به احتمال نزدیک به یقین در سال (465 ه ق) درگذشت و در کوی سرخاب تبریز همان‌جایی که بعدها به مقبرة‌الشعرا نامبردار گردید به خاک سپرده شد. <ref>ر.ک: مقدمه، همان </ref>
اسدی، پس از سال‌ها اقامت در آذربایجان و پدید آوردن آثاری، به‌احتمال نزدیک به یقین در سال 465ق  درگذشت و در کوی سرخاب تبریز، همان‌ جایی که بعدها به مقبرة‌الشعرا نامبردار گردید، به خاک سپرده شد<ref>ر.ک: همان </ref>.




==آثار==
آثار
#لغت فُرس؛
#لغت فُرس؛
#مناظرات؛
#مناظرات؛
#اختیارات شاهنامه؛
#اختیارات شاهنامه؛
#کتاب‌الابنیه؛
#کتاب‌ الابنیه؛
#گرشاسپ‌نامه. <ref>ر.ک: مقدمه، ص 8-10 </ref>
#گرشاسپ‌نامه<ref>ر.ک: همان، ص8-10 </ref>.


==پانویس ==
==پانویس ==
خط ۷۴: خط ۶۶:


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
آیدنلو، سجاد، «پهلوان‌نامه گرشاسپ»، به کوشش سجاد آیدنلو، تهران، موسسه فرهنگی اهل قلم، چاپ اول، 1382.
آیدنلو، سجاد، «پهلوان‌نامه گرشاسپ»، به کوشش سجاد آیدنلو، تهران، مؤسسه فرهنگی اهل قلم، چاپ اول، 1382.




۶۱٬۱۸۹

ویرایش