۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
'''شاهنامه فردوسی،''' بزرگترین اثر حماسی فارسی و از شاهکارهای حماسی ادبیات جهان، سروده [[فردوسی، ابوالقاسم|ابوالقاسم فردوسی]]، متعلق به اواخر قرن چهارم هجری است. شاهنامه مثنویای در حدود پنجاه هزار بیت در بحر متقارت مثمن محذوف یا مقصور (فعولن فعولن فعولن فعول/فَعَل) و شامل روایات اساطیری و پهلوانی و تاریخی ایران از عهد کیومرث تا پایان روزگار یزدگرد سوم ساسانی است. مأخذ عمده شاهنامه ظاهراً شاهنامه منثور ابومنصوری بوده است. | '''شاهنامه فردوسی،''' بزرگترین اثر حماسی فارسی و از شاهکارهای حماسی ادبیات جهان، سروده [[فردوسی، ابوالقاسم|ابوالقاسم فردوسی]]، متعلق به اواخر قرن چهارم هجری است. شاهنامه مثنویای در حدود پنجاه هزار بیت در بحر متقارت مثمن محذوف یا مقصور (فعولن فعولن فعولن فعول/فَعَل) و شامل روایات اساطیری و پهلوانی و تاریخی ایران از عهد کیومرث تا پایان روزگار یزدگرد سوم ساسانی است. مأخذ عمده شاهنامه ظاهراً شاهنامه منثور ابومنصوری بوده است. | ||
شاهنامه به علت ازدسترفتن بیشتر آثار نظم و نثر فارسی پیش از فردوسی، بزرگترین گنجینه واژگان زبان فارسی بشمار میرود.<ref>ر.ک: خالقی مطلق، جلال، ص514</ref> | شاهنامه به علت ازدسترفتن بیشتر آثار نظم و نثر فارسی پیش از [[فردوسی، ابوالقاسم|فردوسی]]، بزرگترین گنجینه واژگان زبان فارسی بشمار میرود.<ref>ر.ک: خالقی مطلق، جلال، ص514</ref> | ||
فردوسی از شاهنامه و مأخذ خود بارها به لفظ «نامه»، «نامه باستان»، «نامه خسروان»، «نامه شهریار» و نظایر آن نام برده، ولی جایی اثر خود را «شاهنامه» یا بهضرورت وزن «شهنامه» ننامیده است؛ اما چون همه منابع پس از فردوسی، کتاب او را به این عنوان نامیدهاند و همچنین در همه دستنویسهای این کتاب و ترجمه عربی [[بنداری، قوام الدین|قوامالدین بنداری]] عنوان آن «شاهنامه» است، دیگر تردیدی نمیماند که عنوان کتاب در اصل هم «شاهنامه» بوده است که ترجمه فارسی «خداینامگ» در پهلوی است.<ref>ر.ک: همان، ص513-512</ref> | [[فردوسی، ابوالقاسم|فردوسی]] از شاهنامه و مأخذ خود بارها به لفظ «نامه»، «نامه باستان»، «نامه خسروان»، «نامه شهریار» و نظایر آن نام برده، ولی جایی اثر خود را «شاهنامه» یا بهضرورت وزن «شهنامه» ننامیده است؛ اما چون همه منابع پس از [[فردوسی، ابوالقاسم|فردوسی]]، کتاب او را به این عنوان نامیدهاند و همچنین در همه دستنویسهای این کتاب و ترجمه عربی [[بنداری، قوام الدین|قوامالدین بنداری]] عنوان آن «شاهنامه» است، دیگر تردیدی نمیماند که عنوان کتاب در اصل هم «شاهنامه» بوده است که ترجمه فارسی «خداینامگ» در پهلوی است.<ref>ر.ک: همان، ص513-512</ref> | ||
در باب فرهنگ شاهنامه، غیر از لغت شاهنامه [[بغدادی، عبدالقادر بن عمر|عبدالقادر بغدادی]]، فرهنگ شاهنامه اثر [[وولف، ف|ف. وولف]]، را میتوان یاد کرد. از میان مهمترین پژوهشها نیز به حماسه ملی ایران نوشته [[نولدکه، تئودور|تئودور نولدکه]] میتوان اشاره کرد.<ref>ر.ک: مقدمه، ص9؛ خالقی مطلق، جلال، ص518</ref> | در باب فرهنگ شاهنامه، غیر از لغت شاهنامه [[بغدادی، عبدالقادر بن عمر|عبدالقادر بغدادی]]، فرهنگ شاهنامه اثر [[وولف، ف|ف. وولف]]، را میتوان یاد کرد. از میان مهمترین پژوهشها نیز به حماسه ملی ایران نوشته [[نولدکه، تئودور|تئودور نولدکه]] میتوان اشاره کرد.<ref>ر.ک: مقدمه، ص9؛ خالقی مطلق، جلال، ص518</ref> |
ویرایش