۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ابن اثير' به 'ابن اثير') |
||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
«مذهب كلامى»، از جمله انواع بديع معنوى است. ابن المعتز اين نوع را يكى از پنج نوع اساسى بديع مىداند كه كتابش «البديع» را بر آن بنيان نهاده است. جاحظ و ابن المعتز، مذهب كلامى را اين مىدانند كه اديب بهنوعى بر صحت دعوايش حجت قاطعهاى بياورد. در قرون اخير خطيب قزوينى مذهب كلامى را اينگونه بيان كرده است: «آوردن دليلى براى يك موضوع به روش اهل كلام». وى آيه '''«لو كان فيهما آلهة إلا الله لفسدتا»''' را شاهد بر اين مطلب مىآورد <ref>همان، ص 175 - 170</ref>. | «مذهب كلامى»، از جمله انواع بديع معنوى است. ابن المعتز اين نوع را يكى از پنج نوع اساسى بديع مىداند كه كتابش «البديع» را بر آن بنيان نهاده است. جاحظ و ابن المعتز، مذهب كلامى را اين مىدانند كه اديب بهنوعى بر صحت دعوايش حجت قاطعهاى بياورد. در قرون اخير خطيب قزوينى مذهب كلامى را اينگونه بيان كرده است: «آوردن دليلى براى يك موضوع به روش اهل كلام». وى آيه '''«لو كان فيهما آلهة إلا الله لفسدتا»''' را شاهد بر اين مطلب مىآورد <ref>همان، ص 175 - 170</ref>. | ||
2. «محسنات لفظى»، از ديگر اقسام بديع است كه با معرفى جناس آغاز شده است. عبدالله بن المعتز اولين كسى است كه به اين قسم از بديع اشاره كرده است. ابن اثير حقيقت جناس را اين مىداند كه لفظ، واحد و معنا مختلف باشد. جناس به تام و غير تام تقسيم مىشود كه هركدام مشتمل بر انواعى است كه در ادامه مباحث كتاب شرح و توضيح شده است <ref>ص 214 - 195</ref>. | 2. «محسنات لفظى»، از ديگر اقسام بديع است كه با معرفى جناس آغاز شده است. عبدالله بن المعتز اولين كسى است كه به اين قسم از بديع اشاره كرده است. [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] حقيقت جناس را اين مىداند كه لفظ، واحد و معنا مختلف باشد. جناس به تام و غير تام تقسيم مىشود كه هركدام مشتمل بر انواعى است كه در ادامه مباحث كتاب شرح و توضيح شده است <ref>ص 214 - 195</ref>. | ||
سجع، رد عجز بر صدر و موازنه از ديگر انواع بديع لفظى است كه در انتهاى كتاب به آنها پرداخته شده است. تشريع، آخرين مبحث اين بخش است كه توشيح و توأم نيز ناميده شده است. تشريع در حقيقت بناى بيت بر دو قافيه است كه بر هركدام از آن دو توقف كنيد، معنا صحيح باشد <ref>ص 245 - 195</ref>. | سجع، رد عجز بر صدر و موازنه از ديگر انواع بديع لفظى است كه در انتهاى كتاب به آنها پرداخته شده است. تشريع، آخرين مبحث اين بخش است كه توشيح و توأم نيز ناميده شده است. تشريع در حقيقت بناى بيت بر دو قافيه است كه بر هركدام از آن دو توقف كنيد، معنا صحيح باشد <ref>ص 245 - 195</ref>. |
ویرایش