۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
کتاب حاوی 357 مورد از مواردی است که درباره اضداد ذکر شده است؛ این موارد در کتاب با شمارهگذاری مشخص شده است. مطالب این کتاب حول الفاظی که درباره آنها دو معنی متضاد در زبان عربی وجود دارد، دور میزند؛ یعنی یکلفظ که دارای معانی متضادی باشد. این نوع از الفاظ، نشانگر نبوغ زبان در اعطای وجوه مختلف معانی به الفاظ واحد است که با سیاق عبارت و تناسب گفتار(مناسبت کلام) فهمیده میشود. | کتاب حاوی 357 مورد از مواردی است که درباره اضداد ذکر شده است؛ این موارد در کتاب با شمارهگذاری مشخص شده است. مطالب این کتاب حول الفاظی که درباره آنها دو معنی متضاد در زبان عربی وجود دارد، دور میزند؛ یعنی یکلفظ که دارای معانی متضادی باشد. این نوع از الفاظ، نشانگر نبوغ زبان در اعطای وجوه مختلف معانی به الفاظ واحد است که با سیاق عبارت و تناسب گفتار(مناسبت کلام) فهمیده میشود. | ||
این نوع الفاظ در زبان عربی بسیار و در شعر و نثر و ضربالمثلها شایع است؛ تا جایی که شناخت این موارد، ضروری است و شناخت این زبان کامل نمیگردد مگر با شناخت این موارد. ازاینرو رجوع به این الفاظ در کتابی که میان معانی متضاد این کلمات جمع کرده و دلایل و شواهدی برای آن آورده است ضروری به نظر میرسد. شاید کتاب [[ابن انباری، محمد بن قاسم|ابن انباری]]، یعنی کتاب حاضر از بهترین مواردی باشد که درباره این موضوع نگاشته شده است؛ زیرا این اثر موارد بسیاری را ذکر کرده و شواهدی که بر مطالبش ذکر کرده نیز فراوان است و علاوه بر اینها، نویسنده کتاب، شخصی است دارای دانش گسترده. از سویی محقق این اثر، در کتاب حاضر، از اشخاصی است که کتابهای مهمی را پیشازاین تحقیق کرده است.<ref>ر.ک: مقدمه ناشر، ص5</ref> | این نوع الفاظ در زبان عربی بسیار و در شعر و نثر و ضربالمثلها شایع است؛ تا جایی که شناخت این موارد، ضروری است و شناخت این زبان کامل نمیگردد مگر با شناخت این موارد. ازاینرو رجوع به این الفاظ در کتابی که میان معانی متضاد این کلمات جمع کرده و دلایل و شواهدی برای آن آورده است ضروری به نظر میرسد. شاید کتاب [[ابن انباری، محمد بن قاسم|ابن انباری]]، یعنی کتاب حاضر از بهترین مواردی باشد که درباره این موضوع نگاشته شده است؛ زیرا این اثر موارد بسیاری را ذکر کرده و شواهدی که بر مطالبش ذکر کرده نیز فراوان است و علاوه بر اینها، نویسنده کتاب، شخصی است دارای دانش گسترده. از سویی محقق این اثر، در کتاب حاضر، از اشخاصی است که کتابهای مهمی را پیشازاین تحقیق کرده است.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/26500?pageNumber=5&viewType=pdf ر.ک: مقدمه ناشر، ص5]</ref> | ||
منظور از اضداد در اصطلاح زبانشناسان، کلماتی است که در عین وحدت لفظ، به دو معنی متضاد منجر میشود مثل کلمه «الجون» که هم به معنی سیاه است و هم به معنی سپید، یا کلمه «الجلل» که هم به معنی حقیر است و هم به معنی عظیم و... . اضداد و مواردی ازایندست، موضع جدل میان علما و پژوهشگران واقع شده است؛ برخی قائل به امکان وقوع این موارد هستند و وضع این موارد را داخل در قوانین مألوف لغوی و مواضع اصطلاحی میدانند؛ دلیل آنها نیز این است که معانی نامتناهی، و الفاظ متناهی هستند. اینان از علل و اسباب و شواهد این موارد، موارد بسیاری را ذکر کردهاند. اصمعی و ابوعبیده و سجستانی و ابن سکیت و قطرب و [[ابن انباری، محمد بن قاسم|ابن انباری]] و دیگران، برخی از معتقدان به این نظریه هستند و آثار و آرایشان در کتابهای لغت دال بر این معنی است. برخی دیگر نیز هستند که این اضداد را بهشدت انکار کرده و کاملاً باطل شمردهاند؛ این افراد، در مواردی که در لغت و متون عربی به چنین مواردی برمیخورند، دست به تأویل میزنند. مشهورترین کسانی که این نظریه را علنی کرد، ابن دستویه بود؛ وی کتابی دراینارتباط نگاشت که آن را «ابطال الاضداد» نامید و در آنهمه این اضداد را منکر شد. گروه سومی نیز هستند که قائل به وجود اضداد هستند ولی وجود چنین کلماتی را در زبان عربی دلیل نقص این زبان میدانند که از نقصان حکمت و ضعف بلاغت آنان سرچشمه گرفته است؛ این گروه معتقدند ورود این موارد در کلام عرب، سبب کثرت التباس در محاورات و اداره خطابات آنان میشود. این گروه همان شعوبیه هستند که [[ابن انباری، محمد بن قاسم|ابن انباری]] با عنوان «اهل البدع و الزیغ و الأزراء بالعرب» از آنان یاد مینماید.<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص7</ref> | منظور از اضداد در اصطلاح زبانشناسان، کلماتی است که در عین وحدت لفظ، به دو معنی متضاد منجر میشود مثل کلمه «الجون» که هم به معنی سیاه است و هم به معنی سپید، یا کلمه «الجلل» که هم به معنی حقیر است و هم به معنی عظیم و... . اضداد و مواردی ازایندست، موضع جدل میان علما و پژوهشگران واقع شده است؛ برخی قائل به امکان وقوع این موارد هستند و وضع این موارد را داخل در قوانین مألوف لغوی و مواضع اصطلاحی میدانند؛ دلیل آنها نیز این است که معانی نامتناهی، و الفاظ متناهی هستند. اینان از علل و اسباب و شواهد این موارد، موارد بسیاری را ذکر کردهاند. اصمعی و ابوعبیده و سجستانی و ابن سکیت و قطرب و [[ابن انباری، محمد بن قاسم|ابن انباری]] و دیگران، برخی از معتقدان به این نظریه هستند و آثار و آرایشان در کتابهای لغت دال بر این معنی است. برخی دیگر نیز هستند که این اضداد را بهشدت انکار کرده و کاملاً باطل شمردهاند؛ این افراد، در مواردی که در لغت و متون عربی به چنین مواردی برمیخورند، دست به تأویل میزنند. مشهورترین کسانی که این نظریه را علنی کرد، ابن دستویه بود؛ وی کتابی دراینارتباط نگاشت که آن را «ابطال الاضداد» نامید و در آنهمه این اضداد را منکر شد. گروه سومی نیز هستند که قائل به وجود اضداد هستند ولی وجود چنین کلماتی را در زبان عربی دلیل نقص این زبان میدانند که از نقصان حکمت و ضعف بلاغت آنان سرچشمه گرفته است؛ این گروه معتقدند ورود این موارد در کلام عرب، سبب کثرت التباس در محاورات و اداره خطابات آنان میشود. این گروه همان شعوبیه هستند که [[ابن انباری، محمد بن قاسم|ابن انباری]] با عنوان «اهل البدع و الزیغ و الأزراء بالعرب» از آنان یاد مینماید.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/26500?pageNumber=7&viewType=pdf ر.ک: مقدمه محقق، ص7]</ref> | ||
ابن فارس از این نظریات، کتابی را جمعآوری کرده بوده و در آن ادله هرکدام از گروهها را بر مدعایشان ذکر کرده است که متأسفانه امروزه در میان کتابهای ابن فارس به دست ما نرسیده و تنها اشارهای از وی در کتاب «فقه اللغة» به وجود چنین کتابی وجود دارد. از قدیم، علما به حصر و جمع این کلمات در زبان عربی و قرآن و حدیث کوشیدهاند و سعی کردهاند این موارد را در قالب کتاب جمع نمایند که این کتابها مصدر اصیل مصادر معجمات عربی و طالبان قرآن و حدیث و شعر، واقع شده است. تلاش زیادی نیز در حفظ و بازنشر این کتابها شده است مثلاً دکتر آگوست هنفر به نشر کتابهای اضداد اصمعی و سجستانی و ابن سکیت و صنعانی، همت گمارده است و این مجموعه را در سال 1913 میلادی در بیروت به چاپ رسانده است یا استاد هانس کوفلر کتاب ابوعلی محمد بن مستنیر معروف به قرطب را در 1931 میلادی در جلد 5 مجله اسلامیکا منتشر کرده است... .<ref>ر.ک: همان، ص7-8</ref> | ابن فارس از این نظریات، کتابی را جمعآوری کرده بوده و در آن ادله هرکدام از گروهها را بر مدعایشان ذکر کرده است که متأسفانه امروزه در میان کتابهای ابن فارس به دست ما نرسیده و تنها اشارهای از وی در کتاب «فقه اللغة» به وجود چنین کتابی وجود دارد. از قدیم، علما به حصر و جمع این کلمات در زبان عربی و قرآن و حدیث کوشیدهاند و سعی کردهاند این موارد را در قالب کتاب جمع نمایند که این کتابها مصدر اصیل مصادر معجمات عربی و طالبان قرآن و حدیث و شعر، واقع شده است. تلاش زیادی نیز در حفظ و بازنشر این کتابها شده است مثلاً دکتر آگوست هنفر به نشر کتابهای اضداد اصمعی و سجستانی و ابن سکیت و صنعانی، همت گمارده است و این مجموعه را در سال 1913 میلادی در بیروت به چاپ رسانده است یا استاد هانس کوفلر کتاب ابوعلی محمد بن مستنیر معروف به قرطب را در 1931 میلادی در جلد 5 مجله اسلامیکا منتشر کرده است... .<ref>[https://noorlib.ir/book/view/26500?pageNumber=7&viewType=pdf ر.ک: همان، ص7-8]</ref> | ||
درهرحال کتابهای زیادی دراینارتباط منتشر و تحقیق شده است ولی بزرگترین این کتابها، جامعترین آنها، سرشارترینشان به لحاظ شواهد و شاملترینشان به لحاظ دلیل، کتاب حاضر از [[ابن انباری، محمد بن قاسم|ابوبکر محمد بن قاسم انباری]] است؛ چراکه این کتاب همه چیزهایی را که قبلاً تألیف شده بعلاوه تحقیق و کار روی آنها، در خود دارد. [[ابن انباری، محمد بن قاسم|ابن انباری]] در این اثر عجایب اراجیز عرب و شواهد شعری و حدیث و قرآن را در تعداد زیادی آورده است و این موارد از روانی و وضوح در تعبیر و روشنی دلالت و یکسانی تنیسق و سهولت روش، بهره میبرند؛ کثرت محفوظات و توفیر روایات [[ابن انباری، محمد بن قاسم|ابن انباری]] در این موارد به یاری وی آمده است. وی از عقلی سرشار و دقت تعلیل و قوت احتجاج برخوردار است و از این قدرت، در شرح شواهد کتاب بهره برده و نقاب از چهره الفاظ غریب در کتاب، برکشیده است. وی پیش از پرداختن به موارد الفاظ اضداد، در مقدمه کتابش بحث کاملی درباره الفاظ اضداد در زبان عربی و حکمت ورود این الفاظ در این زبان کرده است و بهخوبی و دقت و با رعایت امانتداری، به تعلیل ورود الفاظ اضداد در زبان عربی پرداخته است.<ref>ر.ک: همان، ص8</ref> | درهرحال کتابهای زیادی دراینارتباط منتشر و تحقیق شده است ولی بزرگترین این کتابها، جامعترین آنها، سرشارترینشان به لحاظ شواهد و شاملترینشان به لحاظ دلیل، کتاب حاضر از [[ابن انباری، محمد بن قاسم|ابوبکر محمد بن قاسم انباری]] است؛ چراکه این کتاب همه چیزهایی را که قبلاً تألیف شده بعلاوه تحقیق و کار روی آنها، در خود دارد. [[ابن انباری، محمد بن قاسم|ابن انباری]] در این اثر عجایب اراجیز عرب و شواهد شعری و حدیث و قرآن را در تعداد زیادی آورده است و این موارد از روانی و وضوح در تعبیر و روشنی دلالت و یکسانی تنیسق و سهولت روش، بهره میبرند؛ کثرت محفوظات و توفیر روایات [[ابن انباری، محمد بن قاسم|ابن انباری]] در این موارد به یاری وی آمده است. وی از عقلی سرشار و دقت تعلیل و قوت احتجاج برخوردار است و از این قدرت، در شرح شواهد کتاب بهره برده و نقاب از چهره الفاظ غریب در کتاب، برکشیده است. وی پیش از پرداختن به موارد الفاظ اضداد، در مقدمه کتابش بحث کاملی درباره الفاظ اضداد در زبان عربی و حکمت ورود این الفاظ در این زبان کرده است و بهخوبی و دقت و با رعایت امانتداری، به تعلیل ورود الفاظ اضداد در زبان عربی پرداخته است.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/26500?pageNumber=8&viewType=pdf ر.ک: همان، ص8]</ref> | ||
خود او در مقدمه مؤلف مطالبی درباره اضداد و نگارش این کتاب دارد که خواننده گرامی را به دلیل رعایت اختصار به مطالعه این مطالب از صفحه 13 به بعد کتاب، ارجاع میدهیم. | خود او در مقدمه مؤلف مطالبی درباره اضداد و نگارش این کتاب دارد که خواننده گرامی را به دلیل رعایت اختصار به مطالعه این مطالب از صفحه 13 به بعد کتاب، ارجاع میدهیم. | ||
اثر [[ابن انباری، محمد بن قاسم|ابن انباری]] دربردارنده نقلهایی از کتابهای اضدادی است که در دسترس وی بوده ولی اثری از آنها باقی نمانده است و وی با نقل فراوان از آنها سبب بقاء آنها شده است. مانند کتاب اضداد فراء، کتاب اضداد ابوعبیده معمر بن مثنی تیمی بصری، کتاب اضداد ثعلب و ... <ref>ر.ک: سویفی محمد، هاشم محمد ص87-89</ref>. | اثر [[ابن انباری، محمد بن قاسم|ابن انباری]] دربردارنده نقلهایی از کتابهای اضدادی است که در دسترس وی بوده ولی اثری از آنها باقی نمانده است و وی با نقل فراوان از آنها سبب بقاء آنها شده است. مانند کتاب اضداد فراء، کتاب اضداد ابوعبیده معمر بن مثنی تیمی بصری، کتاب اضداد ثعلب و ... <ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/35370/87 ر.ک: سویفی محمد، هاشم محمد ص87-89]</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
کتاب الاضداد [[ابن انباری، محمد بن قاسم|ابن انباری]]، پیشتر توسط استاد هوتسما در لیدن در سال 1881 میلادی به چاپ رسیده بود که فهارس متعددی برای آن وضع شده بود و تلاش زیادی در اخراج متن کتاب توسط محقق، انجام شده بود. این چاپ مجدداً در سال 1325 میلادی در مصر به چاپ رسید که البته در عین زحمات محقق، خالی از خطا و تحریف نبود. [[ابراهیم، محمد ابوالفضل|محمد ابوالفضل ابراهیم]]، محقق کتاب مینویسد: استاد دکتر صلاحالدین منجد، مدیر معهد المخطولات دانشگاه دولتهای عربی(جامعة الدول العربیه) به دلیل فقدان چاپ اروپایی آن از یک ناحیه و ارزش کتاب از ناحیه دیگر، به من پیشنهاد تحقیق کتاب را داد و اطلاع از یک نسخه نفیس تصویری از روی نسخه خطی اصلی لیدن که در معهد المخطوطات وجود داشت، برای من میسر شد و این نسخه همان نسخهای است که استاد هوتسما در هنگام نشر کتاب به آن مراجعه کرده بوده.<ref>ر.ک: | کتاب الاضداد [[ابن انباری، محمد بن قاسم|ابن انباری]]، پیشتر توسط استاد هوتسما در لیدن در سال 1881 میلادی به چاپ رسیده بود که فهارس متعددی برای آن وضع شده بود و تلاش زیادی در اخراج متن کتاب توسط محقق، انجام شده بود. این چاپ مجدداً در سال 1325 میلادی در مصر به چاپ رسید که البته در عین زحمات محقق، خالی از خطا و تحریف نبود. [[ابراهیم، محمد ابوالفضل|محمد ابوالفضل ابراهیم]]، محقق کتاب مینویسد: استاد دکتر صلاحالدین منجد، مدیر معهد المخطولات دانشگاه دولتهای عربی(جامعة الدول العربیه) به دلیل فقدان چاپ اروپایی آن از یک ناحیه و ارزش کتاب از ناحیه دیگر، به من پیشنهاد تحقیق کتاب را داد و اطلاع از یک نسخه نفیس تصویری از روی نسخه خطی اصلی لیدن که در معهد المخطوطات وجود داشت، برای من میسر شد و این نسخه همان نسخهای است که استاد هوتسما در هنگام نشر کتاب به آن مراجعه کرده بوده.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/26500?pageNumber=11&viewType=pdf ر.ک: مقدمه محقق، ص11-12]</ref> | ||
برای اطلاع از این نسخه میتوانید به صفحه 12 از مقدمه محقق مراجعه کنید. [[ابراهیم، محمد ابوالفضل|محمد ابوالفضل ابراهیم]] مینویسد به خاطر نفیس بودن این نسخه آن را اصل قرار دادم و سپس آن را با متونی که مؤلف از اصمعی و سجستانی و قطرب نقل کرده بود، تطبیق دادم. همچنین به دیگر مؤلفات در اضداد و فصول مذکوره این بحث در کتابهای لغت مراجعه کردم و به استخراج اشعار از دیوانها و اصول از کتابهای ادبی پرداختم و بهاندازهای که در توانم بود و قوانین معهد المخطوطات اجازه میداد، به شرح این موارد پرداختم.<ref>ر.ک: همان، ص12</ref> | برای اطلاع از این نسخه میتوانید به صفحه 12 از مقدمه محقق مراجعه کنید. [[ابراهیم، محمد ابوالفضل|محمد ابوالفضل ابراهیم]] مینویسد به خاطر نفیس بودن این نسخه آن را اصل قرار دادم و سپس آن را با متونی که مؤلف از اصمعی و سجستانی و قطرب نقل کرده بود، تطبیق دادم. همچنین به دیگر مؤلفات در اضداد و فصول مذکوره این بحث در کتابهای لغت مراجعه کردم و به استخراج اشعار از دیوانها و اصول از کتابهای ادبی پرداختم و بهاندازهای که در توانم بود و قوانین معهد المخطوطات اجازه میداد، به شرح این موارد پرداختم.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/26500?pageNumber=12&viewType=pdf ر.ک: همان، ص12]</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
==منبع مقاله== | ==منبع مقاله== | ||
# مقدمهها و متن کتاب. | # مقدمهها و متن کتاب. | ||
# سویفی محمد، هاشم محمد، «الاضداد لابن الانباری دراسه تحلیلیه فی المصطلح و المنهج»، علوم اللغة المجلد السادس، 2003 – | #[[:noormags:658438|سویفی محمد، هاشم محمد، «الاضداد لابن الانباری دراسه تحلیلیه فی المصطلح و المنهج»، علوم اللغة المجلد السادس، 2003 – العدد2]]. | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
خط ۷۳: | خط ۷۲: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده: | |||
[[رده:زبان و ادبیات شرقی (مصری، قبطی، سامی، آشوری، سومری، عبری، آرامی، سریانی، عربی، حبشی)]] | |||
[[رده:فروردین(1401)]] |
ویرایش