۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نویسنده در مقدمهاش بر کتاب از لزوم احتیاج به چنین اثری صحبت میکند و از درخواستهای متکرر مردم و شانه خالی کردنش از آن به ادله مختلف میگوید. او در نهایت تسلیم این درخواستها شده و دست به نگاشتن کتاب میزند. وی متذکر میشود که از کتاب ائمه ثقات در لغت مانند [[ابن منظور، محمد بن مکرم|ابن منظور]] صاحب [[لسان العرب]] و [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشری]] صاحب [[أساس البلاغة|اساس البلاغة]] (نام کتاب زمخشری در این اثر مصباح البلاغة و الادب ذکر شده است) و [[جوهری، اسماعیل بن حماد|جوهری]] مؤلف [[الصحاح، تاج اللغة و صحاح العربية|الصحاح]] و [[فیومی، احمد بن محمد|فیومی]] نویسنده [[المصباح المنير في غريب الشرح الكبير للرافعي|المصباح المنیر]] و [[مفردات ألفاظ القرآن|المفردات]] [[راغب اصفهانی، حسین بن محمد|راغب اصفهانی]]، و [[البدیع الآیات]] منشئ المغرب مطرزی، و [[تاج العروس من جواهر القاموس|تاج العروس]] [[مرتضی زبیدی، محمد|زبیدی]] و القاموس البدیع المنهاج مجد، و [[مجمل اللغة|المجمل]] [[ابن فارس، احمد بن فارس|ابن فارس]] و منتقی المختار الافضل رازی در نگاشتن این اثر بهره برده است.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص9-10</ref> | نویسنده در مقدمهاش بر کتاب از لزوم احتیاج به چنین اثری صحبت میکند و از درخواستهای متکرر مردم و شانه خالی کردنش از آن به ادله مختلف میگوید. او در نهایت تسلیم این درخواستها شده و دست به نگاشتن کتاب میزند. وی متذکر میشود که از کتاب ائمه ثقات در لغت مانند [[ابن منظور، محمد بن مکرم|ابن منظور]] صاحب [[لسان العرب]] و [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشری]] صاحب [[أساس البلاغة|اساس البلاغة]] (نام کتاب زمخشری در این اثر مصباح البلاغة و الادب ذکر شده است) و [[جوهری، اسماعیل بن حماد|جوهری]] مؤلف [[الصحاح، تاج اللغة و صحاح العربية|الصحاح]] و [[فیومی، احمد بن محمد|فیومی]] نویسنده [[المصباح المنير في غريب الشرح الكبير للرافعي|المصباح المنیر]] و [[مفردات ألفاظ القرآن|المفردات]] [[راغب اصفهانی، حسین بن محمد|راغب اصفهانی]]، و [[البدیع الآیات]] منشئ المغرب مطرزی، و [[تاج العروس من جواهر القاموس|تاج العروس]] [[مرتضی زبیدی، محمد|زبیدی]] و القاموس البدیع المنهاج مجد، و [[مجمل اللغة|المجمل]] [[ابن فارس، احمد بن فارس|ابن فارس]] و منتقی المختار الافضل رازی در نگاشتن این اثر بهره برده است.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/25919?pageNumber=9&viewType=html ر.ک: مقدمه کتاب، ص9-10]</ref> | ||
مؤلف در مقدمهاش بر کتاب از نام کتاب یاد میکند و متذکر میشود که مطالب این اثر را در دو بخش بیان کرده است: اول: مفردات لغوی صرف و دوم: اصطلاحات علمی و کلمات مولّد و أعلام.<ref>ر.ک: همان، ص10</ref> | مؤلف در مقدمهاش بر کتاب از نام کتاب یاد میکند و متذکر میشود که مطالب این اثر را در دو بخش بیان کرده است: اول: مفردات لغوی صرف و دوم: اصطلاحات علمی و کلمات مولّد و أعلام.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/25919?pageNumber=10&viewType=html ر.ک: همان، ص10]</ref> | ||
نویسنده علاوه بر اینکه _به دلیل اعتقادش بر فهم بهتر پیشینیان از کلام عرب به دلیل نزدیکی زمانیشان به آنان_ سعی در محافظت عبارات پیشینیان دارد، به مواردی که آنان ذکر کردهاند مواردی را افزوده که متضمن 3 چیز است؛ | نویسنده علاوه بر اینکه _به دلیل اعتقادش بر فهم بهتر پیشینیان از کلام عرب به دلیل نزدیکی زمانیشان به آنان_ سعی در محافظت عبارات پیشینیان دارد، به مواردی که آنان ذکر کردهاند مواردی را افزوده که متضمن 3 چیز است؛ | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
و در تاج العروس (تساکب) را در ترجمه سکب ذکر نکرده تا گفته شود، متساکب بهصورت قیاسی اخذ شده است... . از جمله این موارد (تواظب) است که زبیدی در ترجمه (ع و ر) ذکر کرده و متن کلامش این است: «تعاورت الریاح رسم الدار حتی عفته، أی: تواظبت علیه، قاله اللیث» البته او باید این مورد را در (و ظ ب) ذکر میکرد که نکرده است. و... . | و در تاج العروس (تساکب) را در ترجمه سکب ذکر نکرده تا گفته شود، متساکب بهصورت قیاسی اخذ شده است... . از جمله این موارد (تواظب) است که زبیدی در ترجمه (ع و ر) ذکر کرده و متن کلامش این است: «تعاورت الریاح رسم الدار حتی عفته، أی: تواظبت علیه، قاله اللیث» البته او باید این مورد را در (و ظ ب) ذکر میکرد که نکرده است. و... . | ||
سوم: ذکر خطاهایی که در این کتاب واقع شده که پس از فراغ از مراجعه و معارضه مجدد آن با امهات صحیحه بوده است.<ref>ر.ک: همان، ص11</ref> | سوم: ذکر خطاهایی که در این کتاب واقع شده که پس از فراغ از مراجعه و معارضه مجدد آن با امهات صحیحه بوده است.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/25919?pageNumber=11&viewType=html ر.ک: همان، ص11]</ref> | ||
[[شرتونی، سعید|شرتونی]] درباره ترتیب ارائه مطالب این اثر میگوید: از طریقه المجمل و امثال آن از حیث ایراد الفاظ به اعتبار اوایل اصول آنان، تبعیت کرده است و این روش همان روشی است که مترجمان عربی به لاتینی و دیگران مانند غولیوس و فریتغ و تابعانشان مانند پطرس بستانی، برگزیدهاند.<ref>ر.ک: همان، ص12</ref> | [[شرتونی، سعید|شرتونی]] درباره ترتیب ارائه مطالب این اثر میگوید: از طریقه المجمل و امثال آن از حیث ایراد الفاظ به اعتبار اوایل اصول آنان، تبعیت کرده است و این روش همان روشی است که مترجمان عربی به لاتینی و دیگران مانند غولیوس و فریتغ و تابعانشان مانند پطرس بستانی، برگزیدهاند.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/25919?pageNumber=12&viewType=html ر.ک: همان، ص12]</ref> | ||
وی قواعد این کتاب را در چهار مورد بیان مینماید: | وی قواعد این کتاب را در چهار مورد بیان مینماید: | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
قاعده سوم: هنگامیکه اسمی ذکر شود و نویسنده پسازآن کلمه «بالضم» را ذکر کند مانند (الذرعة) بالضم، ضبط مربوط به اول کلمه میشود، و همچنین است هنگامیکه پسازآن فتح یا کسره بیاید و در هنگامیکه پسازآن سکون بیاید ضبط بهضرورت از آن کلمه دوم است و اگر کلمه «التثلیث» یا «المثلثة» را ذکر کند این مورد اشاره است به اینکه اول این مورد 3 لغت دارد؛ لغت ضم و لغت فتح و لغت کسر، و هنگامیکه کلمه «التحریک» یا «المحرکة» را ذکر کند، منظورش فتح کلمات اول و دوم است مانند کلمه (سَحَر)... نویسنده پس از ذکر همه مواردی که درباره اعراب کلمات آورده، مینویسد: بدان که من هرآنچه را که ضبط کردهام با قلم بیان کردهام علاوه بر آنکه در ضبط اکثر این موارد از مثال و نص هم استفاده کردهام. | قاعده سوم: هنگامیکه اسمی ذکر شود و نویسنده پسازآن کلمه «بالضم» را ذکر کند مانند (الذرعة) بالضم، ضبط مربوط به اول کلمه میشود، و همچنین است هنگامیکه پسازآن فتح یا کسره بیاید و در هنگامیکه پسازآن سکون بیاید ضبط بهضرورت از آن کلمه دوم است و اگر کلمه «التثلیث» یا «المثلثة» را ذکر کند این مورد اشاره است به اینکه اول این مورد 3 لغت دارد؛ لغت ضم و لغت فتح و لغت کسر، و هنگامیکه کلمه «التحریک» یا «المحرکة» را ذکر کند، منظورش فتح کلمات اول و دوم است مانند کلمه (سَحَر)... نویسنده پس از ذکر همه مواردی که درباره اعراب کلمات آورده، مینویسد: بدان که من هرآنچه را که ضبط کردهام با قلم بیان کردهام علاوه بر آنکه در ضبط اکثر این موارد از مثال و نص هم استفاده کردهام. | ||
قاعده چهارم: [[شرتونی، سعید|شرتونی]] برای اشاره به اختلاف معانی کلمه از توسیط خط عرضی میان عاطف و مابعدش استفاده کرده است و این مورد از موارد انفرادی و ویژگیهای این کتاب است. قابل ذکر است که «ج» در این اثر اشاره به جمع و «جج» اشاره به جمعالجمع دارد.<ref>ر.ک: همان، ص12-13</ref> | قاعده چهارم: [[شرتونی، سعید|شرتونی]] برای اشاره به اختلاف معانی کلمه از توسیط خط عرضی میان عاطف و مابعدش استفاده کرده است و این مورد از موارد انفرادی و ویژگیهای این کتاب است. قابل ذکر است که «ج» در این اثر اشاره به جمع و «جج» اشاره به جمعالجمع دارد.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/25919?pageNumber=12&viewType=html ر.ک: همان، ص12-13]</ref> | ||
در مقدمه اسعد طیب بر کتاب درباره این اثر میخوانیم: این اثر از معجمات متداول است و مشخصههای بسیاری دارد که آن را برای خوانندگان جذاب میکند: از جمله این مشخصات، موارد زیر را میتوان ذکر کرد: | در مقدمه اسعد طیب بر کتاب درباره این اثر میخوانیم: این اثر از معجمات متداول است و مشخصههای بسیاری دارد که آن را برای خوانندگان جذاب میکند: از جمله این مشخصات، موارد زیر را میتوان ذکر کرد: | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
# استدراک جملهای از زبان معتبر از لغتنامههای پیشین که مطالب آن بهصورت پراکنده در اللسان و تاج عروس و غیر آن آمده است، و نویسنده برخی از این موارد را از کتب معتمده مانند نهجالبلاغه و غیر آن آورده است و آنها را با حرف (س) نماد گزاری کرده است. و این از بالاترین و برترین امتیازات این کتاب است. | # استدراک جملهای از زبان معتبر از لغتنامههای پیشین که مطالب آن بهصورت پراکنده در اللسان و تاج عروس و غیر آن آمده است، و نویسنده برخی از این موارد را از کتب معتمده مانند نهجالبلاغه و غیر آن آورده است و آنها را با حرف (س) نماد گزاری کرده است. و این از بالاترین و برترین امتیازات این کتاب است. | ||
موارد فوق، علاوه بر دقت ضبط و ذکر منابع بسیار و مشتقات فراوان و... است. و از دیگر موارد امتیاز آن این است که نویسنده آن، همواره در اصلاح این اثر و استدراک آن کوشا بود و دو باب (تنبیه و تکمله و اصلاح) و (ذیل) را به آن افزوده است.<ref>ر.ک: تقدیمیه(مقدمه اسعد طیب) بر کتاب، ص7</ref> | موارد فوق، علاوه بر دقت ضبط و ذکر منابع بسیار و مشتقات فراوان و... است. و از دیگر موارد امتیاز آن این است که نویسنده آن، همواره در اصلاح این اثر و استدراک آن کوشا بود و دو باب (تنبیه و تکمله و اصلاح) و (ذیل) را به آن افزوده است.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/25919?pageNumber=7&viewType=html ر.ک: تقدیمیه(مقدمه اسعد طیب) بر کتاب، ص7]</ref> | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
از مزایای چاپ حاضر در این کتاب این است که متن و تنبیه آن را در روش واحدی قرار داده و با هر حرفی از حروف الفبا که متن را شروع کرده، ذیل را نیز در همان حرف پس از پایان متن، آورده است و مراجعه پژوهشگر را در این موارد، تسهیل کرده است. و این آرزویی بوده که پس از گذشت صدسال از چاپ اول کتاب، محقق شده است.<ref>ر.ک: همان، ص7-8</ref> | از مزایای چاپ حاضر در این کتاب این است که متن و تنبیه آن را در روش واحدی قرار داده و با هر حرفی از حروف الفبا که متن را شروع کرده، ذیل را نیز در همان حرف پس از پایان متن، آورده است و مراجعه پژوهشگر را در این موارد، تسهیل کرده است. و این آرزویی بوده که پس از گذشت صدسال از چاپ اول کتاب، محقق شده است.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/25919?pageNumber=7&viewType=html ر.ک: همان، ص7-8]</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
ویرایش