۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
کتاب مشتمل بر پیشگفتار و شرح دعای ابوحمزه ثمالی (ابوحمزه ثمالی یکی از اصحاب خاص [[امام سجاد علیهالسلام|حضرت امام سجاد علیهالسلام]] بود و با او انس خاصی داشت. دعای شریف امام که طولانیترین دعای سحر ماه رمضان است، از طریق او روایت شده و به همین علت «دعای ابوحمزه ثمالی» نامگذاری شده است.) در ذیل عناوین مختلف است؛ بدینصورت است که بخشی از عبارت عربی دعا انتخاب و در قالب نثر و نظم شرح و توضیح شده است. | کتاب مشتمل بر پیشگفتار و شرح دعای ابوحمزه ثمالی (ابوحمزه ثمالی یکی از اصحاب خاص [[امام سجاد علیهالسلام|حضرت امام سجاد علیهالسلام]] بود و با او انس خاصی داشت. دعای شریف امام که طولانیترین دعای سحر ماه رمضان است، از طریق او روایت شده و به همین علت «دعای ابوحمزه ثمالی» نامگذاری شده است.) در ذیل عناوین مختلف است؛ بدینصورت است که بخشی از عبارت عربی دعا انتخاب و در قالب نثر و نظم شرح و توضیح شده است. | ||
در نگارش این کتاب از تفاسیر ابوالفتوح رازی، منهج الصادقین، لاهیجی، گازر، المیزان و تفاسیر معتبر دیگر و نیز در شرح این دعای شریف مطالب و روایاتی از نهجالبلاغه، کلمات قصار، صحیفه سجادیه، اصول کافی و کتب معتبر دیگر از علما و دانشمندان متقدم و متأخر و بعضی از کتب معاصر استفاده شده که نام هر یک در متن برده شده است. <ref>ر.ک: پیشگفتار، ص5</ref> | در نگارش این کتاب از تفاسیر ابوالفتوح رازی، منهج الصادقین، لاهیجی، گازر، المیزان و تفاسیر معتبر دیگر و نیز در شرح این دعای شریف مطالب و روایاتی از نهجالبلاغه، کلمات قصار، صحیفه سجادیه، اصول کافی و کتب معتبر دیگر از علما و دانشمندان متقدم و متأخر و بعضی از کتب معاصر استفاده شده که نام هر یک در متن برده شده است. <ref>[https://noorlib.ir/book/view/16187?pageNumber=5&viewType=html ر.ک: پیشگفتار، ص5]</ref> | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نویسنده در مقدمه کتاب با اشاره به آیه «'''ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون'''» مینویسد: «تمام این تشکیلات از ابتدای خلقت و این ترقیات پیدرپی و این اختراعات عجیب و غریب که در امر صنایع، خدایتعالی خود افکار بشر را هدایت کرده و در واقع الهامبخشیده است، فقط و فقط برای شناسایی و پرستش خود او سبحانه است، و لاغیر. از آنجهت که معنی آیه شریفه چنین صراحت دارد: نیافریدم جن و انس را مگر آنکه به پرستش من گرایند؛ و چنین گفته شده که مراد از عبادت و پرستش، معرفت است. و به این اعتبار معنی این میشود که نیافریدم بندگان را جز آنکه مرا بشناسند؛ پس علت غائی در ایجاد موجودات و انشاء ممکنات معرفت میباشد.<ref>ر.ک: همان، ص2</ref> | نویسنده در مقدمه کتاب با اشاره به آیه «'''ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون'''» مینویسد: «تمام این تشکیلات از ابتدای خلقت و این ترقیات پیدرپی و این اختراعات عجیب و غریب که در امر صنایع، خدایتعالی خود افکار بشر را هدایت کرده و در واقع الهامبخشیده است، فقط و فقط برای شناسایی و پرستش خود او سبحانه است، و لاغیر. از آنجهت که معنی آیه شریفه چنین صراحت دارد: نیافریدم جن و انس را مگر آنکه به پرستش من گرایند؛ و چنین گفته شده که مراد از عبادت و پرستش، معرفت است. و به این اعتبار معنی این میشود که نیافریدم بندگان را جز آنکه مرا بشناسند؛ پس علت غائی در ایجاد موجودات و انشاء ممکنات معرفت میباشد.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16187?pageNumber=2&viewType=html ر.ک: همان، ص2]</ref> | ||
نویسنده در پیشگفتار سبب نگارش کتاب را اینگونه توضیح میدهد: «چون در هر دوره چه در زمان جاهلیت و بربریت و چه در این عصر طلایی که به اصطلاح دوران تکامل عقل است؛ برای پرستش خدایتعالی و برای حصول به ایمان، بشر هر آن محتاج هدایت است؛ و برای این منظور مربی و آموزگار لازم است، و معلوم است که بلاشبهه در این امر بایستی متوسل به انبیا و اوصیا شد و از کتب آسمانی و آثار موجوده آنها استفاده کرد؛ لذا نگارنده در این کتاب از مکتب علی بن الحسین، [[امام سجاد علیهالسلام|امام چهارم حضرت سجاد(ع)]] تعلیم گرفته و روش آنحضرت را در پرستش و بندگی انتخاب کرده؛ یعنی دعایی که از لسان مبارک آن بزرگوار تعلیم به ابوحمزه ثمالی شده است، در مقام تفسیر و تشریح درآورده و نیز شواهد گفتار و اثبات حقایق مطالب را به آیات قرآنی اشاره کرده تا عموم سرگشتگان در این شاهراه هدایت قدم گذاشته و از رویه آنحضرت پیروی نمایند و تکلیف واقعی خود را در مقام پرستش و بندگی بدانند».<ref>ر.ک: همان، ص3</ref> | نویسنده در پیشگفتار سبب نگارش کتاب را اینگونه توضیح میدهد: «چون در هر دوره چه در زمان جاهلیت و بربریت و چه در این عصر طلایی که به اصطلاح دوران تکامل عقل است؛ برای پرستش خدایتعالی و برای حصول به ایمان، بشر هر آن محتاج هدایت است؛ و برای این منظور مربی و آموزگار لازم است، و معلوم است که بلاشبهه در این امر بایستی متوسل به انبیا و اوصیا شد و از کتب آسمانی و آثار موجوده آنها استفاده کرد؛ لذا نگارنده در این کتاب از مکتب علی بن الحسین، [[امام سجاد علیهالسلام|امام چهارم حضرت سجاد(ع)]] تعلیم گرفته و روش آنحضرت را در پرستش و بندگی انتخاب کرده؛ یعنی دعایی که از لسان مبارک آن بزرگوار تعلیم به ابوحمزه ثمالی شده است، در مقام تفسیر و تشریح درآورده و نیز شواهد گفتار و اثبات حقایق مطالب را به آیات قرآنی اشاره کرده تا عموم سرگشتگان در این شاهراه هدایت قدم گذاشته و از رویه آنحضرت پیروی نمایند و تکلیف واقعی خود را در مقام پرستش و بندگی بدانند».<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16187?pageNumber=3&viewType=html ر.ک: همان، ص3]</ref> | ||
امام در این دعای شریف [ابوحمزه ثمالی] تمام نکات برجسته اصول عقاید را به کار برده و مقام تعلیم را در توحید و عدل و معاد به مرتبه خود رسانیده است و مطالب دعا را بهطوری ارتباط به آیات الهی داده که گذشته از اینکه تعلیم مناجات و تعلیم روش بندگی کرده است؛ حقایقی از قرآن مجید را هم افشا نموده است.<ref>ر.ک: همان، ص4</ref> | امام در این دعای شریف [ابوحمزه ثمالی] تمام نکات برجسته اصول عقاید را به کار برده و مقام تعلیم را در توحید و عدل و معاد به مرتبه خود رسانیده است و مطالب دعا را بهطوری ارتباط به آیات الهی داده که گذشته از اینکه تعلیم مناجات و تعلیم روش بندگی کرده است؛ حقایقی از قرآن مجید را هم افشا نموده است.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16187?pageNumber=4&viewType=html ر.ک: همان، ص4]</ref> | ||
نویسنده در سبب نامگذاری کتاب بر این نکته تأکید کرده که [[امام سجاد علیهالسلام|حضرت سجاد(ع)]] تمام مطالب و نکات دقیق فقرات دعا را با توجه به عالم باطن (دل) و با محبت مخصوص (عشق تابناک) به حقتعالی بیان فرموده. و البته در خلال شرح این دعا بیاید که در هر جمله از عبارات این دعا چه اسرار بزرگ از عوالم عشق و محبت نهفته شده و چگونه امام(ع) به لسانهای مختلف مراتب عشق را حلاجی کرده و خواننده را برای وصول به درجات عالی تعلیم فرموده است.<ref>ر.ک: همان، ص10</ref> | نویسنده در سبب نامگذاری کتاب بر این نکته تأکید کرده که [[امام سجاد علیهالسلام|حضرت سجاد(ع)]] تمام مطالب و نکات دقیق فقرات دعا را با توجه به عالم باطن (دل) و با محبت مخصوص (عشق تابناک) به حقتعالی بیان فرموده. و البته در خلال شرح این دعا بیاید که در هر جمله از عبارات این دعا چه اسرار بزرگ از عوالم عشق و محبت نهفته شده و چگونه امام(ع) به لسانهای مختلف مراتب عشق را حلاجی کرده و خواننده را برای وصول به درجات عالی تعلیم فرموده است.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16187?pageNumber=10&viewType=html ر.ک: همان، ص10]</ref> | ||
ازآنجاکه کتاب براساس کلمات گهربار و تعلیمات عالیه امام سجاد(ع) پایهگذاری شده لذا در ابتدای اثر شرح مختصری از زندگانی آنحضرت به رشته تحریر در آمده است.<ref>ر.ک: همان، ص13-11</ref> | ازآنجاکه کتاب براساس کلمات گهربار و تعلیمات عالیه امام سجاد(ع) پایهگذاری شده لذا در ابتدای اثر شرح مختصری از زندگانی آنحضرت به رشته تحریر در آمده است.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16187?pageNumber=11&viewType=html ر.ک: همان، ص13-11]</ref> | ||
در ادامه ابوحمزه ثمالی بهاختصار معرفی شده است. ابوحمزه در دوران زندگی خود دارای مقامی ارجمند و مورد لطف و عنایات ائمه زمان خود بوده و در کتب رجال مدح او بسیار آمده است و در بزرگی و کمال و معرفت او همین بس است که برای تعلیم گرفتن این دعا [[امام سجاد علیهالسلام|حضرت سجاد(ع)]] او را شایسته دانسته و این افتخار بزرگ نصیب وی شده است. اهل سنت نیز در پارهای روایات او بر او وثوق دارند و از وی بسیار روایت کردهاند.<ref>ر.ک: همان، ص14</ref> | در ادامه ابوحمزه ثمالی بهاختصار معرفی شده است. ابوحمزه در دوران زندگی خود دارای مقامی ارجمند و مورد لطف و عنایات ائمه زمان خود بوده و در کتب رجال مدح او بسیار آمده است و در بزرگی و کمال و معرفت او همین بس است که برای تعلیم گرفتن این دعا [[امام سجاد علیهالسلام|حضرت سجاد(ع)]] او را شایسته دانسته و این افتخار بزرگ نصیب وی شده است. اهل سنت نیز در پارهای روایات او بر او وثوق دارند و از وی بسیار روایت کردهاند.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16187?pageNumber=11&viewType=html ر.ک: همان، ص14]</ref> | ||
در بخشی از عبارات دعای ابوحمزه «یا رب» را آنقدر باید گفت تا نفس قطع شود. شارح در وجه تکرار این عبارت چنین مینویسد: زمانی که عاشقان بیدل دستشان به دامان محبوب خود نمیرسد آنقدر او را در پنهان و آشکار میخوانند و نام او را بر زبان میآورند تا بلکه از این راه برای آنها التذاذ حاصل شود و بتوانند شعله آتش محبت را فرو نشانند، گرچه این موضوع قابلمقایسه نیست ولکن مگر داستان لیلی و مجنون را نشنیدهاید که مجنون آنی از ذکر لیلی غافل نبود، در دشت و بیابان تنها و غیرتنها نام محبوب خود را به زبان میآورد بلند و آهسته زمزمه میکرد و آواز (یا لیلی، یا لیلی...) را همهجا سر میداد.<ref>ر.ک: همان، ص39</ref> | در بخشی از عبارات دعای ابوحمزه «یا رب» را آنقدر باید گفت تا نفس قطع شود. شارح در وجه تکرار این عبارت چنین مینویسد: زمانی که عاشقان بیدل دستشان به دامان محبوب خود نمیرسد آنقدر او را در پنهان و آشکار میخوانند و نام او را بر زبان میآورند تا بلکه از این راه برای آنها التذاذ حاصل شود و بتوانند شعله آتش محبت را فرو نشانند، گرچه این موضوع قابلمقایسه نیست ولکن مگر داستان لیلی و مجنون را نشنیدهاید که مجنون آنی از ذکر لیلی غافل نبود، در دشت و بیابان تنها و غیرتنها نام محبوب خود را به زبان میآورد بلند و آهسته زمزمه میکرد و آواز (یا لیلی، یا لیلی...) را همهجا سر میداد.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16187?pageNumber=39&viewType=html ر.ک: همان، ص39]</ref> | ||
نویسنده در بیان علل خوف و رجاء چنین مینویسد: بعدازآنکه امام(ع) پروردگار خود را با حالت خوف و رجاء میخواند، سپس به بیان علل خوف و طمع خود اشاره نموده میفرماید: ای آقای من، چون گناهان خود را از نظر میگذرانم به فزع و ناله درآمده بیتاب میشوم (اینست مرتبه خوف) و چون احساس و بخشش تو را میبینم و در کرم تو مینگرم به طمع در میآیم (اینست مرتبه رجاء) .<ref>ر.ک: همان، ص123</ref> | نویسنده در بیان علل خوف و رجاء چنین مینویسد: بعدازآنکه امام(ع) پروردگار خود را با حالت خوف و رجاء میخواند، سپس به بیان علل خوف و طمع خود اشاره نموده میفرماید: ای آقای من، چون گناهان خود را از نظر میگذرانم به فزع و ناله درآمده بیتاب میشوم (اینست مرتبه خوف) و چون احساس و بخشش تو را میبینم و در کرم تو مینگرم به طمع در میآیم (اینست مرتبه رجاء) .<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16187?pageNumber=123&viewType=html ر.ک: همان، ص123]</ref> | ||
بعضی از گفتارهای امام(ع) مفسر و متمم بعضی دیگر است. اگر در بیانات ائمه اطهار(ع) دقتی به عمل آید معلوم میدارد که آنها چه احاطه کاملی به سخنرانیهای خود داشته و گاهی از جایی به جایی دیگر گفتارهای خود را تفسیر مینمایند. [[امام سجاد علیهالسلام|امام سجاد]] در فقرهای از دعا عرض میکند: «سیدی فبمن استغیث...» یعنی ای آقای من به چه کس استغاثه کنم. خود آن بزرگوار در دعای شانزدهم از صحیفه سجادیه اشاره به جواب این سؤال عرض میکند : «اللهم یا من برحمته یستغیث المذنبون». یعنی ای خدا، ای کسی که گناهکاران به رحمت تو استغاثه میکنند، که شاید معنی چنین باشد: «که ای مردم به سوی رحمت پروردگار استغاثه کنید».<ref>ر.ک: همان، ص490</ref> | بعضی از گفتارهای امام(ع) مفسر و متمم بعضی دیگر است. اگر در بیانات ائمه اطهار(ع) دقتی به عمل آید معلوم میدارد که آنها چه احاطه کاملی به سخنرانیهای خود داشته و گاهی از جایی به جایی دیگر گفتارهای خود را تفسیر مینمایند. [[امام سجاد علیهالسلام|امام سجاد]] در فقرهای از دعا عرض میکند: «سیدی فبمن استغیث...» یعنی ای آقای من به چه کس استغاثه کنم. خود آن بزرگوار در دعای شانزدهم از صحیفه سجادیه اشاره به جواب این سؤال عرض میکند : «اللهم یا من برحمته یستغیث المذنبون». یعنی ای خدا، ای کسی که گناهکاران به رحمت تو استغاثه میکنند، که شاید معنی چنین باشد: «که ای مردم به سوی رحمت پروردگار استغاثه کنید».<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16187?pageNumber=490&viewType=html ر.ک: همان، ص490]</ref> | ||
و در آخرین کلام کتاب چنین میخوانیم: موضوعی که در این دعای شریف بیشتر جلب نظر خواننده را میکند، همانا تکرار مطالبی است که در خلال دعا امام(ع) در باب رأفت و رحمت پروردگاری آورده و با بیانهای گوناگون گمان نیک خود را در رحمت واسعه او ابراز داشته است که شرح آنها همه در اوراق این کتاب گذشت. ولکن شاهد گفتار در پایان این دعای شریف آنست که او از امیدواری به رحمت پروردگار باز نهایستاد و آخرین کلام خود را به (یا ارحم الراحمین) ختم مینماید.<ref>ر.ک: همان، ص642</ref>. | و در آخرین کلام کتاب چنین میخوانیم: موضوعی که در این دعای شریف بیشتر جلب نظر خواننده را میکند، همانا تکرار مطالبی است که در خلال دعا امام(ع) در باب رأفت و رحمت پروردگاری آورده و با بیانهای گوناگون گمان نیک خود را در رحمت واسعه او ابراز داشته است که شرح آنها همه در اوراق این کتاب گذشت. ولکن شاهد گفتار در پایان این دعای شریف آنست که او از امیدواری به رحمت پروردگار باز نهایستاد و آخرین کلام خود را به (یا ارحم الراحمین) ختم مینماید.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16187?pageNumber=642&viewType=html ر.ک: همان، ص642]</ref>. | ||
==شرحهای دعای ابوحمزه== | ==شرحهای دعای ابوحمزه== | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
# حدیث بندگی و دلبردگی: به قلم عبدالکریم سروش. | # حدیث بندگی و دلبردگی: به قلم عبدالکریم سروش. | ||
# عشق و رستگاری: شرح دعای ابوحمزه ثمالی، تألیف احمد زمردیان شیرازی. | # عشق و رستگاری: شرح دعای ابوحمزه ثمالی، تألیف احمد زمردیان شیرازی. | ||
# توضیح الغوامض و المعانی: شرح دعای ابوحمزه ثمالی، اثر [[محمدباقر مدرسی بستانآبادی]]<ref>ر.ک: بینام، پایگاه مرکز پژوهشهای صداوسیما </ref>. | # توضیح الغوامض و المعانی: شرح دعای ابوحمزه ثمالی، اثر [[محمدباقر مدرسی بستانآبادی]]<ref>[http://pajuhesh.irc.ir/Product/book/show.text/id/395/ ر.ک: بینام، پایگاه مرکز پژوهشهای صداوسیما] </ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
بر این کتاب تقریظهای متعددی از آیات عظام [[حکیم، سید محسن|سید محسن حکیم]]، [[بهاءالدین محلاتی]]، [[طباطبایی، سید محمدحسین|سید محمدحسین طباطبایی]]، [[خویی، سید ابوالقاسم|سید ابوالقاسم خویی]] و [[مرعشی، سید شهابالدین|سید شهابالدین مرعشی نجفی]] نوشته شده است که حاکی از محتوای ارزشمند این کتاب است. <ref>ر.ک: مطلع کتاب، ص16-7</ref> | بر این کتاب تقریظهای متعددی از آیات عظام [[حکیم، سید محسن|سید محسن حکیم]]، [[بهاءالدین محلاتی]]، [[طباطبایی، سید محمدحسین|سید محمدحسین طباطبایی]]، [[خویی، سید ابوالقاسم|سید ابوالقاسم خویی]] و [[مرعشی، سید شهابالدین|سید شهابالدین مرعشی نجفی]] نوشته شده است که حاکی از محتوای ارزشمند این کتاب است. <ref>[https://noorlib.ir/book/view/16187?pageNumber=7&viewType=html ر.ک: مطلع کتاب، ص16-7]</ref> | ||
فهرست مطالب در انتهای کتاب ذکر شده است. | فهرست مطالب در انتهای کتاب ذکر شده است. | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
#مقدمه و متن کتاب. | #مقدمه و متن کتاب. | ||
#بینام، پایگاه مرکز پژوهشهای صداوسیما، اداره کل پژوهشهای اسلامی | #[http://pajuhesh.irc.ir/Product/book/show.text/id/395/ بینام، پایگاه مرکز پژوهشهای صداوسیما، اداره کل پژوهشهای اسلامی رسانه] | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
خط ۹۰: | خط ۸۹: | ||
[[رده:مقالات جدید]] | [[رده:مقالات جدید]] | ||
[[رده:امام سجاد(ع)]] | [[رده:امام سجاد(ع)]] | ||
[[رده:فروردین(1401)]] |
ویرایش