پرش به محتوا

شرح خطبه امام سجاد عليه‌السلام در مسجد جامع شام: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۳: خط ۳۳:
این کتاب، شرح خطبه‌ی [[امام سجاد علیه‌السلام|امام زین‌العابدین (ع)]] است که بیشتر به‌منظور معرفی [[امام علی علیه‌السلام|امیرمؤمنان علی (ع)]] و مظلومیت فرزندانش، ایراد گردیده است. مضامین اصلی خطبه، بدین قرار است: ولایت محمد (ص) و خاندان او، اثبات بی‌گناهی امام حسین (ع) و یارانش و افشا ساختن حکومت بنی‌امیه.
این کتاب، شرح خطبه‌ی [[امام سجاد علیه‌السلام|امام زین‌العابدین (ع)]] است که بیشتر به‌منظور معرفی [[امام علی علیه‌السلام|امیرمؤمنان علی (ع)]] و مظلومیت فرزندانش، ایراد گردیده است. مضامین اصلی خطبه، بدین قرار است: ولایت محمد (ص) و خاندان او، اثبات بی‌گناهی امام حسین (ع) و یارانش و افشا ساختن حکومت بنی‌امیه.


نویسنده انگیزه نگارش این اثر را این‌گونه توضیح می‌دهد: پس‌ازآن که چندین سال در ماه صفر در مجالس اهل‌بیت(ع) و در حضور علما و خطبا از جمله در بیت [[طباطبایی قمی|آیت‌الله‌ طباطبایی قمی]] به مدت ده شب و بیت [[وحید خراسانی، حسین|آیت‌الله‌ وحید خراسانی]] به مدت ده روز خطبه بلیغة [[امام سجاد علیه‌السلام|امام سجاد(ع)]] را مورد بحث قرار دادم و مورد استقبال حضرات علمای اعلام و اساتید سخن قرار گرفته و مکرر این حقیر را به نوشتن شرح آن تشویق نمودند، لذا به این امر مهم مبادرت ورزیده و بحمدالله به اتمام رسیده و به زیور طبع درآمد.<ref>ر.ک: تذکر لازم، ص9</ref>‏
نویسنده انگیزه نگارش این اثر را این‌گونه توضیح می‌دهد: پس‌ازآن که چندین سال در ماه صفر در مجالس اهل‌بیت(ع) و در حضور علما و خطبا از جمله در بیت [[طباطبایی قمی|آیت‌الله‌ طباطبایی قمی]] به مدت ده شب و بیت [[وحید خراسانی، حسین|آیت‌الله‌ وحید خراسانی]] به مدت ده روز خطبه بلیغة [[امام سجاد علیه‌السلام|امام سجاد(ع)]] را مورد بحث قرار دادم و مورد استقبال حضرات علمای اعلام و اساتید سخن قرار گرفته و مکرر این حقیر را به نوشتن شرح آن تشویق نمودند، لذا به این امر مهم مبادرت ورزیده و بحمدالله به اتمام رسیده و به زیور طبع درآمد.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/15804?pageNumber=9&viewType=pdf ر.ک: تذکر لازم، ص9]</ref>‏


این کتابی که هم اکنون پیش‌رو دارید، شرح خطبه [[امام سجاد علیه‌السلام|امام زین‌العابدین(ع)]] است که عمدتاً در جهت معرفی مولای متقیان [[امام علی علیه‌السلام|امیر مؤمنان علی(ع)]] است که یزیدیان از روی دشمنی با او، فرزندانش را در کربلا به شهادت رساندند و اهل‌بیت آن بزرگوار را به شهر شام اسیر آوردند.
این کتابی که هم اکنون پیش‌رو دارید، شرح خطبه [[امام سجاد علیه‌السلام|امام زین‌العابدین(ع)]] است که عمدتاً در جهت معرفی مولای متقیان [[امام علی علیه‌السلام|امیر مؤمنان علی(ع)]] است که یزیدیان از روی دشمنی با او، فرزندانش را در کربلا به شهادت رساندند و اهل‌بیت آن بزرگوار را به شهر شام اسیر آوردند.


در این خطبه آنچه باید به ولایت محمد و آل(ع) بدانیم و از آنچه باید در این عالم دنیا از آن برحذر باشیم، بیان گشته، علاوه بر اینکه امام(ع) با بیان این خطبه دشمنان [[امام علی علیه‌السلام|امیرالمؤمنین(ع)]] را به محاکمه کشیده و بی‌گناهی امام حسین(ع) و فرزندان و یاران باوفایش را ثابت نموده و مدعیان دروغین خلافت را رسوا و مهر محکومیت را بر پیشانی دشمنان خدا نواخته و چهره پایتخت بنی‌امیه را دگرگون ساخته، مجالس جشن و سرور پیروزی یزید پلید را به عزا خانه شهیدان کربلا تبدیل و صراط مستقیم اسلام واقعی را فراروی مردم شام قرار داده و شجره طیبه آل محمد(ص) را که در کربلا به خون نشسته بود در پایتخت خصم بیاورد و سرافراز و پیروز به مدینه جدش به‌منظور ترمیم شکستگی‌ها و پراکندگی‌های امت اسلامی بازگشت.<ref>ر.ک: پیشگفتار، ص15-14</ref>‏
در این خطبه آنچه باید به ولایت محمد و آل(ع) بدانیم و از آنچه باید در این عالم دنیا از آن برحذر باشیم، بیان گشته، علاوه بر اینکه امام(ع) با بیان این خطبه دشمنان [[امام علی علیه‌السلام|امیرالمؤمنین(ع)]] را به محاکمه کشیده و بی‌گناهی امام حسین(ع) و فرزندان و یاران باوفایش را ثابت نموده و مدعیان دروغین خلافت را رسوا و مهر محکومیت را بر پیشانی دشمنان خدا نواخته و چهره پایتخت بنی‌امیه را دگرگون ساخته، مجالس جشن و سرور پیروزی یزید پلید را به عزا خانه شهیدان کربلا تبدیل و صراط مستقیم اسلام واقعی را فراروی مردم شام قرار داده و شجره طیبه آل محمد(ص) را که در کربلا به خون نشسته بود در پایتخت خصم بیاورد و سرافراز و پیروز به مدینه جدش به‌منظور ترمیم شکستگی‌ها و پراکندگی‌های امت اسلامی بازگشت.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/15804?pageNumber=14&viewType=pdf ر.ک: پیشگفتار، ص15-14]</ref>‏


فصل اول کتاب، نگاهی به زندگانی [[امام سجاد علیه‌السلام|امام سجاد(ع)]] دارد. بحارالانوار از کتاب موالید اهل‌البیت روز پنجشنبه مصادف با پنجم شعبان سال 38 را تاریخ تولد ایشان دانسته است؛ <ref>ر.ک: متن کتاب، ص19</ref> ‏ذکر 18 لقب برای [[امام سجاد علیه‌السلام|امام سجاد(ع)]] و اینکه نسل امام حسین(ع) از ایشان گسترش یافت؛<ref>ر.ک: همان، ص33</ref> اشاره به قصیده فرزدق، علم و احتجاج و عبادت امام و درنهایت به مسمومیت و شهادت آنحضرت ختم شده است. در وصیت کوتاهی در انتهای این فصل چنین آمده است: امام باقر(ع) فرمود: پدرم هنگام رحلتش مرا به سینه چسباند و فرمود: پسرم من تو را وصیت می‌کنم به آن‌چه پدرم هنگام وفاتش به من وصیت کرد: فرمود: ای فرزندم بپرهیز از ستم کردن به کسی که جز خدا یاور ندارد.<ref>ر.ک: همان، ص96</ref>
فصل اول کتاب، نگاهی به زندگانی [[امام سجاد علیه‌السلام|امام سجاد(ع)]] دارد. بحارالانوار از کتاب موالید اهل‌البیت روز پنجشنبه مصادف با پنجم شعبان سال 38 را تاریخ تولد ایشان دانسته است؛ <ref>[https://noorlib.ir/book/view/15804?pageNumber=19&viewType=pdf ر.ک: متن کتاب، ص19]</ref> ‏ذکر 18 لقب برای [[امام سجاد علیه‌السلام|امام سجاد(ع)]] و اینکه نسل امام حسین(ع) از ایشان گسترش یافت؛<ref>[https://noorlib.ir/book/view/15804?pageNumber=33&viewType=pdf ر.ک: همان، ص33]</ref> اشاره به قصیده فرزدق، علم و احتجاج و عبادت امام و درنهایت به مسمومیت و شهادت آنحضرت ختم شده است. در وصیت کوتاهی در انتهای این فصل چنین آمده است: امام باقر(ع) فرمود: پدرم هنگام رحلتش مرا به سینه چسباند و فرمود: پسرم من تو را وصیت می‌کنم به آن‌چه پدرم هنگام وفاتش به من وصیت کرد: فرمود: ای فرزندم بپرهیز از ستم کردن به کسی که جز خدا یاور ندارد.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/15804?pageNumber=96&viewType=pdf ر.ک: همان، ص96]</ref>


نویسنده در فصل دوم به‌عنوان مقدمه برای خطبه امام(ع) مباحثی را مطرح کرده است؛ از جمله اینکه بزرگ‌ترین مرض و بیماری جهل است: چهل سال است که مردم شام که تازه‌مسلمان بودند گرفتار بنی‌امیه لعنهم‌الله که سرسخت‌ترین دشمنان اسلام و رسول خدا(ص) بودند می‌باشند، بنی‌امیه کسانی هستند که نه اصالت و شرافت خانوادگی داشتند و نه به میل خود به اسلام وارد شدند و نه هیچ‌گاه قلباً ایمان آوردند.<ref>ر.ک: همان، ص109</ref>
نویسنده در فصل دوم به‌عنوان مقدمه برای خطبه امام(ع) مباحثی را مطرح کرده است؛ از جمله اینکه بزرگ‌ترین مرض و بیماری جهل است: چهل سال است که مردم شام که تازه‌مسلمان بودند گرفتار بنی‌امیه لعنهم‌الله که سرسخت‌ترین دشمنان اسلام و رسول خدا(ص) بودند می‌باشند، بنی‌امیه کسانی هستند که نه اصالت و شرافت خانوادگی داشتند و نه به میل خود به اسلام وارد شدند و نه هیچ‌گاه قلباً ایمان آوردند.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/15804?pageNumber=109&viewType=pdf ر.ک: همان، ص109]</ref>


در فصل سوم، متن کامل و ترجمه خطبه [[امام سجاد علیه‌السلام|امام زین‌العابدین]] در مسجد شام به تفکیک ارائه شده است.<ref>ر.ک: همان، ص129-119</ref>
در فصل سوم، متن کامل و ترجمه خطبه [[امام سجاد علیه‌السلام|امام زین‌العابدین]] در مسجد شام به تفکیک ارائه شده است.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/15804?pageNumber=119&viewType=pdf ر.ک: همان، ص129-119]</ref>


از فصل چهارم به بعد شرح خطبه امام(ع) با شرح حمد و ثنای خطبه آغاز شده است.<ref>ر.ک: همان، ص133</ref>
از فصل چهارم به بعد شرح خطبه امام(ع) با شرح حمد و ثنای خطبه آغاز شده است.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/15804?pageNumber=133&viewType=pdf ر.ک: همان، ص133]</ref>


امام(ع) با این بیانات دل‌های مردم شام را متحول کرد، آن کسانی که تا امروز در مصائب اهل‌بیت شادی می‌کردند و به آنان سنگ می‌زدند و به خاطر شادمانی بنی‌امیه لعنهم‌الله‌تعالی آن‌همه ملامت و سرزنش می‌کردند، امروز با صدای بلند گریه می‌کنند زیرا دل‌ها متحول گشته، به خود آمدند و درحالی‌که اشک‌ها جاری است می‌خواهند بدانند این اسیر کیست و صاحبان این سرهای بریده کیانند.<ref>ر.ک: همان، ص173-172</ref>
امام(ع) با این بیانات دل‌های مردم شام را متحول کرد، آن کسانی که تا امروز در مصائب اهل‌بیت شادی می‌کردند و به آنان سنگ می‌زدند و به خاطر شادمانی بنی‌امیه لعنهم‌الله‌تعالی آن‌همه ملامت و سرزنش می‌کردند، امروز با صدای بلند گریه می‌کنند زیرا دل‌ها متحول گشته، به خود آمدند و درحالی‌که اشک‌ها جاری است می‌خواهند بدانند این اسیر کیست و صاحبان این سرهای بریده کیانند.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/15804?pageNumber=172&viewType=pdf ر.ک: همان، ص173-172]</ref>


در میان فصول کتاب، از فصل هفتم تا دهم به ترتیب به معرفی مقام شامخ خاتم انبیاء محمد مصطفی(ص)، [[امام علی علیه‌السلام|امیرالمؤمنین علی(ع)]] صدیقه کبری فاطمه زهرا(س) و خدیجه کبری(س) اختصاص یافته است.
در میان فصول کتاب، از فصل هفتم تا دهم به ترتیب به معرفی مقام شامخ خاتم انبیاء محمد مصطفی(ص)، [[امام علی علیه‌السلام|امیرالمؤمنین علی(ع)]] صدیقه کبری فاطمه زهرا(س) و خدیجه کبری(س) اختصاص یافته است.


نویسنده در بخش دیگری از مطالب در شرح فراز «انا ابن المقتول ظلما، انا ابن المجزوز الرأس من القفا...» به تبیین مظلومیت سیدالشهدا پرداخته است، یعنی ای مردم شام حال که جبهه مخالف یزید را شناختید، باید بدانید که شهادت آنان مظلومانه بوده است؛ یعنی این حرکت و قیام ابتدایی و بدون علت و سبب نبوده است. امام بدون دعوت به‌طرف عراق نرفت بلکه پس از ارسال دوازده هزار نامه دعوت، امام حرکت به‌سوی عراق را آغاز نمود. همچنین آغاز جنگ با امام نبود بلکه جنگ را یزیدیان آغاز کردند و...<ref>ر.ک: همان، ص478</ref>
نویسنده در بخش دیگری از مطالب در شرح فراز «انا ابن المقتول ظلما، انا ابن المجزوز الرأس من القفا...» به تبیین مظلومیت سیدالشهدا پرداخته است، یعنی ای مردم شام حال که جبهه مخالف یزید را شناختید، باید بدانید که شهادت آنان مظلومانه بوده است؛ یعنی این حرکت و قیام ابتدایی و بدون علت و سبب نبوده است. امام بدون دعوت به‌طرف عراق نرفت بلکه پس از ارسال دوازده هزار نامه دعوت، امام حرکت به‌سوی عراق را آغاز نمود. همچنین آغاز جنگ با امام نبود بلکه جنگ را یزیدیان آغاز کردند و...<ref>[https://noorlib.ir/book/view/15804?pageNumber=478&viewType=pdf ر.ک: همان، ص478]</ref>


در شرح آخرین فراز از خطبه چنین می‌خوانیم: مایه دل‌خوشی مؤمن به این است که آنچه بر سرش می‌آید در راه خدا و اعتلای پرچم توحید است، اگر انسان بداند که راهش صحیح و مشروع و مورد رضای خداست، مصیبت‌ها و بلیات و محرومیت‌ها را تحمل می‌کند به امید پاداش خداوندی فلذا مردان خدا یک‌عمر در رنج و تعب و صدمات روحی و جسمی به سر می‌برند و از پای در نمی‌آیند، بلکه روز به روز سعی و کوشش خود می‌افزایند که باعث شگفتی دیگران می‌شود که چطور بااین‌همه گرفتاری باز دست از هدفشان و راهشان برنمی‌دارند.<ref>ر.ک: همان، ص502-501</ref>
در شرح آخرین فراز از خطبه چنین می‌خوانیم: مایه دل‌خوشی مؤمن به این است که آنچه بر سرش می‌آید در راه خدا و اعتلای پرچم توحید است، اگر انسان بداند که راهش صحیح و مشروع و مورد رضای خداست، مصیبت‌ها و بلیات و محرومیت‌ها را تحمل می‌کند به امید پاداش خداوندی فلذا مردان خدا یک‌عمر در رنج و تعب و صدمات روحی و جسمی به سر می‌برند و از پای در نمی‌آیند، بلکه روز به روز سعی و کوشش خود می‌افزایند که باعث شگفتی دیگران می‌شود که چطور بااین‌همه گرفتاری باز دست از هدفشان و راهشان برنمی‌دارند.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/15804?pageNumber=501&viewType=pdf ر.ک: همان، ص502-501]</ref>


امام با ایراد این خطبه غرّاء مجلس جشن یزید را به مجلس عزای شهیدان کربلا و لعن بر یزیدیان تبدیل کرد. یزید کوشید که دوباره کنترل مجلس را به‌دست بگیرد و ابتکار عمل را از دست [[امام سجاد علیه‌السلام|امام سجاد(ع)]] برباید، فلذا دستوری داد که مؤذن اذان بگوید و بدین‌وسیله کلام امام را قطع کند، بلکه مجلس را به نفع خویس خاتمه دهد؛ اما همین‌که مؤذن گفت: الله‌اکبر، اما فرمود: الله‌اکبر من ای یوصف، خدا بزرگتر از آن است که توصیف گردد. همین‌که گفت: اشهد ان لا اله الا الله، فرمود: تمام وجود من به وحدانیت خداوند شهادت می‌دهد. همین‌که گفت: اشهد ان محمد رسول‌الله(ص)، فرمود: ای مؤذن ترا به حق صاحب این نام ساکت شو و رو کرد به یزید پلید و فرمود: ای یزید بگو بدانم این محمد که نامش با تجلیل برده می‌شود به‌عنوان رسول خدا، آیا جد من است یا جد تو؟ اگر بگویی جد توست دروغ گفته‌ای و اگر جد من است چرا فرزندش را در کربلا با لب تشنه شهید کشتی. چرا فرزندش را مظلومانه به شهادت رساندی؟ چرا اهل‌بیت داغدیده او را چهل منزل به اسارت آوردی؟ سپس دست برد عمامه را از سر برداشته و گریبان چاک داد و مردم درحالی‌که شیون می‌زدند و گریه می‌کردند و یزید را لعن می‌کردند مجلس را ترک نمودند.<ref>ر.ک: همان، ص502-501</ref>
امام با ایراد این خطبه غرّاء مجلس جشن یزید را به مجلس عزای شهیدان کربلا و لعن بر یزیدیان تبدیل کرد. یزید کوشید که دوباره کنترل مجلس را به‌دست بگیرد و ابتکار عمل را از دست [[امام سجاد علیه‌السلام|امام سجاد(ع)]] برباید، فلذا دستوری داد که مؤذن اذان بگوید و بدین‌وسیله کلام امام را قطع کند، بلکه مجلس را به نفع خویس خاتمه دهد؛ اما همین‌که مؤذن گفت: الله‌اکبر، اما فرمود: الله‌اکبر من ای یوصف، خدا بزرگتر از آن است که توصیف گردد. همین‌که گفت: اشهد ان لا اله الا الله، فرمود: تمام وجود من به وحدانیت خداوند شهادت می‌دهد. همین‌که گفت: اشهد ان محمد رسول‌الله(ص)، فرمود: ای مؤذن ترا به حق صاحب این نام ساکت شو و رو کرد به یزید پلید و فرمود: ای یزید بگو بدانم این محمد که نامش با تجلیل برده می‌شود به‌عنوان رسول خدا، آیا جد من است یا جد تو؟ اگر بگویی جد توست دروغ گفته‌ای و اگر جد من است چرا فرزندش را در کربلا با لب تشنه شهید کشتی. چرا فرزندش را مظلومانه به شهادت رساندی؟ چرا اهل‌بیت داغدیده او را چهل منزل به اسارت آوردی؟ سپس دست برد عمامه را از سر برداشته و گریبان چاک داد و مردم درحالی‌که شیون می‌زدند و گریه می‌کردند و یزید را لعن می‌کردند مجلس را ترک نمودند.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/15804?pageNumber=501&viewType=pdf ر.ک: همان، ص502-501]</ref>


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
خط ۸۱: خط ۸۱:
[[رده:حالات فردی]]
[[رده:حالات فردی]]
[[رده:امام سجاد(ع)]]
[[رده:امام سجاد(ع)]]
[[رده:فروردین(1401)]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش