پرش به محتوا

اللغات في القرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR71172J1.jpg | عنوان =اللغات في القرآن | عنوان‌های دیگر...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۹: خط ۲۹:
}}
}}


'''اللغات في القرآن'''، اثر منسوب به ابن عباس، مجموعه‌ای است مشتمل بر بیش از سیصد واژه قرآن به‌ترتیب سور که در آن واژه‌ها با انتساب به لهجه یکی از قبایل عرب یا زبانی بیگانه مانند فارسی، سریانی، نبطی و... معنا شده است.
'''اللغات في القرآن'''، اثر منسوب به [[ابن عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]]، مجموعه‌ای است مشتمل بر بیش از سیصد واژه قرآن به‌ترتیب سور که در آن واژه‌ها با انتساب به لهجه یکی از قبایل عرب یا زبانی بیگانه مانند فارسی، سریانی، نبطی و... معنا شده است.


صلاح‌‌الدین المنجد، این مجموعه را بر اساس روایت‌ عبدالله‌ بن الحسین السامر بن حسنون (متوفی 386ق) تحقیق‌ کرده است.
[[منجد، صلاح‌الدین|صلاح‌‌الدین المنجد]]، این مجموعه را بر اساس روایت‌ [[ابن حسنون، عبدالله بن حسین|عبدالله‌ بن الحسین السامر بن حسنون]] (متوفی 386ق) تحقیق‌ کرده است.


==نام‌های دیگر کتاب==
==نام‌های دیگر کتاب==
خط ۳۷: خط ۳۷:


==انتساب کتاب==
==انتساب کتاب==
آرتور جفری و لوثار کپف در بحث از وجود واژگان بیگانه در قرآن، تلویحا انتساب «اللغات في القرآن» به ابن عباس را پذیرفته‌اند، اما ونزبرو و در پی او شاگردش ریپین، در انتساب این کتاب به ابن عباس، تشکیک کرده‌اند<ref>ر.ک: همان، ص160</ref>.
آرتور جفری و لوثار کپف در بحث از وجود واژگان بیگانه در قرآن، تلویحا انتساب «اللغات في القرآن» به [[ابن عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] را پذیرفته‌اند، اما ونزبرو و در پی او شاگردش ریپین، در انتساب این کتاب به [[ابن عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]]، تشکیک کرده‌اند<ref>ر.ک: همان، ص160</ref>.


==اهمیت کتاب==
==اهمیت کتاب==
خط ۵۲: خط ۵۲:
# تأکید بر عدم وجود واژگان غیر عربی در قرآن و یادآوری این نکته که اگر واژه‌ای به‌ظاهر بیگانه در قرآن یافت می‌شود، به سبب یکسانی تصادفی برخی واژه‌ها در زبان‌های گوناگون یا به اصطلاح، توافق زبان‌هاست<ref>ر.ک: نیل‌ساز، نصرت، ص161</ref>.
# تأکید بر عدم وجود واژگان غیر عربی در قرآن و یادآوری این نکته که اگر واژه‌ای به‌ظاهر بیگانه در قرآن یافت می‌شود، به سبب یکسانی تصادفی برخی واژه‌ها در زبان‌های گوناگون یا به اصطلاح، توافق زبان‌هاست<ref>ر.ک: نیل‌ساز، نصرت، ص161</ref>.


یکی از خاورشناسان، به نام ونزبرو، ویژگی بارز این کتاب را تبیین واژگان قرآن بیان نموده و آن را در رده تفاسیر متنی گنجانده و به دلیل عدم تناسب زمانی، انتساب آن به ابن عباس را ساختگی دانسته است. او این اثر را با عنوان «غريب القرآن» بررسی کرده است و به یکسانی متن و مقدمه آن با نسخه‌ای از کتاب با عنوان «اللغات في القرآن» اشاره و بدون پرداختن به ویژگی‌های متن این اثر، مقدمه را به‌طور کامل نقل کرده و سپس به مناقشه و اختلاف عالمان مسلمان درباره مسائلی که در این مقدمه آمده است، مانند زبانی که وحی بدان نازل می‌شود و وجود واژگان بیگانه در قرآن، صرفا اشاره کوتاهی کرده است<ref>ر.ک: همان</ref>.
یکی از خاورشناسان، به نام [[ونزبرو]]، ویژگی بارز این کتاب را تبیین واژگان قرآن بیان نموده و آن را در رده تفاسیر متنی گنجانده و به دلیل عدم تناسب زمانی، انتساب آن به ابن عباس را ساختگی دانسته است. او این اثر را با عنوان «غريب القرآن» بررسی کرده است و به یکسانی متن و مقدمه آن با نسخه‌ای از کتاب با عنوان «اللغات في القرآن» اشاره و بدون پرداختن به ویژگی‌های متن این اثر، مقدمه را به‌طور کامل نقل کرده و سپس به مناقشه و اختلاف عالمان مسلمان درباره مسائلی که در این مقدمه آمده است، مانند زبانی که وحی بدان نازل می‌شود و وجود واژگان بیگانه در قرآن، صرفا اشاره کوتاهی کرده است<ref>ر.ک: همان</ref>.


خاورشناس دیگری به نام ریپین نیز نسخ مختلف کتاب را مقایسه نموده و مقایسه او نشان می‌دهد که نسخه «اللغات في القرآن» و «غريب القرآن»، همان‌ طور که ونزبرو اشاره کرده، یکی است و در واقع دو عنوان بر یک متن نهاده شده است. او همچنین پی برده است که این کتاب به‌اشتباه، به ابوعبیده قاسم بن سلام، مفسر و لغوی مشهور، نسبت داده شده است. فهرست واژگان قبایل در «الإتقان» که بسیار شبیه «اللغات» است، به شخصی به نام ابوالقاسم منسوب است. این شخص احتمالا همان ابوالقاسم محمد بن عبدالله است که سیوطی در کتاب‌شناسی «الإتقان»، از او به‌عنوان مؤلف اثری با نام «اللغات التي نزل بها القرآن» یاد می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص162</ref>.
خاورشناس دیگری به نام [[ریپین]] نیز نسخ مختلف کتاب را مقایسه نموده و مقایسه او نشان می‌دهد که نسخه «اللغات في القرآن» و «غريب القرآن»، همان‌ طور که ونزبرو اشاره کرده، یکی است و در واقع دو عنوان بر یک متن نهاده شده است. او همچنین پی برده است که این کتاب به‌اشتباه، به ابوعبیده قاسم بن سلام، مفسر و لغوی مشهور، نسبت داده شده است. فهرست واژگان قبایل در «الإتقان» که بسیار شبیه «اللغات» است، به شخصی به نام ابوالقاسم منسوب است. این شخص احتمالا همان ابوالقاسم محمد بن عبدالله است که سیوطی در کتاب‌شناسی «الإتقان»، از او به‌عنوان مؤلف اثری با نام «اللغات التي نزل بها القرآن» یاد می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص162</ref>.


درباره مقدمه کتاب، باید به این نکته اشاره نمود که ریپین با استناد به فهرستی از نام قبایل و زبان‌های بیگانه و تعداد واژگان منتسب به هریک، مقدمه کتاب را مناسب با متن نمی‌داند؛ زیرا در مقدمه به نزول قرآن به لهجه قریش اشاره و بر عربی بودن قرآن و عدم وجود واژگان بیگانه در آن تأکید شده است، درحالی‌که متن، حاکی از وجود واژگانی از لهجه‌های مختلف عربی و زبان‌های دیگر در قرآن است. به عقیده ریپین، به‌رغم دیدگاه‌های بنیادگرایانه‌ای که در مقدمه عرضه می‌شود، متن «اللغات» نشانگر دیدگاه‌هایی متأخرتر و پیشرفته‌تر است<ref>ر.ک: همان، ص163</ref>.
درباره مقدمه کتاب، باید به این نکته اشاره نمود که ریپین با استناد به فهرستی از نام قبایل و زبان‌های بیگانه و تعداد واژگان منتسب به هریک، مقدمه کتاب را مناسب با متن نمی‌داند؛ زیرا در مقدمه به نزول قرآن به لهجه قریش اشاره و بر عربی بودن قرآن و عدم وجود واژگان بیگانه در آن تأکید شده است، درحالی‌که متن، حاکی از وجود واژگانی از لهجه‌های مختلف عربی و زبان‌های دیگر در قرآن است. به عقیده ریپین، به‌رغم دیدگاه‌های بنیادگرایانه‌ای که در مقدمه عرضه می‌شود، متن «اللغات» نشانگر دیدگاه‌هایی متأخرتر و پیشرفته‌تر است<ref>ر.ک: همان، ص163</ref>.
خط ۷۴: خط ۷۴:


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
عبدالحمید سید طلب‌ بر این باور‌ است‌ که چاپ‌ صلاح‌الدین منجد‌ دارای کاستی‌هایی است که کتاب را‌ یکسر‌ از کارآمدی انداخته است و از سوی دیگر روایت ابوعبید قاسم بن‌ سلام‌ را از آن کامل‌تر و شامل‌تر دانسته‌ است؛ ازاین‌روی به تحقیق، تصحیح‌ و تعلیق این مجموعه بر اساس روایت‌ ابن‌ سلام پرداخته و جای‌جای متن را با روایت ابن حسنون سنجیده و موارد اختلاف‌ را‌ بازگفته است<ref>ر.ک: مهدوی‌راد، محمدعلی، ص93</ref>.
[[عبدالحمید سید طلب‌]] بر این باور‌ است‌ که چاپ‌ [[منجد، صلاح‌الدین|صلاح‌الدین منجد‌]] دارای کاستی‌هایی است که کتاب را‌ یکسر‌ از کارآمدی انداخته است و از سوی دیگر روایت [[ابوعبید، قاسم بن سلام|ابوعبید قاسم بن‌ سلام‌]] را از آن کامل‌تر و شامل‌تر دانسته‌ است؛ ازاین‌روی به تحقیق، تصحیح‌ و تعلیق این مجموعه بر اساس روایت‌ ابن‌ سلام پرداخته و جای‌جای متن را با روایت [[ابن حسنون، عبدالله بن حسین|ابن حسنون]] سنجیده و موارد اختلاف‌ را‌ بازگفته است<ref>ر.ک: مهدوی‌راد، محمدعلی، ص93</ref>.


معجم الفاظ مذکور در کتاب، به‌همراه معجم اسامی قبایل واردشده در کتاب، جدول خطا و صواب و فهرست مطالب، در انتهای کتاب آمده و در پاورقی‌ها، علاوه بر ذکر منابع<ref>ر.ک: همان، ص56</ref> و اشاره به اختلاف نسخ<ref>ر.ک: همان، ص41</ref>، به توضیح مختصر برخی از مطالب متن، پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص46</ref>.
معجم الفاظ مذکور در کتاب، به‌همراه معجم اسامی قبایل واردشده در کتاب، جدول خطا و صواب و فهرست مطالب، در انتهای کتاب آمده و در پاورقی‌ها، علاوه بر ذکر منابع<ref>ر.ک: همان، ص56</ref> و اشاره به اختلاف نسخ<ref>ر.ک: همان، ص41</ref>، به توضیح مختصر برخی از مطالب متن، پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص46</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش