۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR77393J1.jpg | عنوان = الشيخ الأكبر ابن عربي صاحب الفت...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
}} | }} | ||
'''الشيخ الأكبر ابن عربي صاحب الفتوحات المكية'''، عنوان کتابی است یک جلدی به زبان عربی به قلم دکتر محمد ابراهیم فیومی. فیومی در این کتاب در هشت فصل به معرفی ابن عربی و نظریات وی میپردازد. | '''الشيخ الأكبر ابن عربي صاحب الفتوحات المكية'''، عنوان کتابی است یک جلدی به زبان عربی به قلم دکتر [[فیومی، محمد ابراهیم|محمد ابراهیم فیومی]]. [[فیومی، محمد ابراهیم|فیومی]] در این کتاب در هشت فصل به معرفی ابن عربی و نظریات وی میپردازد. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نویسنده در مقدمه کتاب درباره انگیزه تألیف آن مینویسد: من در ایام کسب علم بودم که مرحوم پدرم از شیخ اکبر محیالدین عربی صحبت کرد و به من گفت: عنوان کتاب «فتوحات مکیه» او حکایت از محتوای آن دارد... پدرم دائما این کتاب را مطالعه میکرد. سه تن از کتابفروشان و کتابداران (وراقین) همواره به منزل ما آمدوشد داشتند... این اشخاص، کتابهایشان را به پدرم عرضه میکردند و پدرم کتابهای آنان را میخرید و اینگونه بود که رواج کار آنان در رفتوآمد به بیوت کبیره مشهور به علم بود. روزی، پدرم، «التفسير المحيط» را به عبدالجواد عباده (یکی از همان ورّاق) داد و در عوض آن، کتابهای دیگری از وی گرفت. من از این امر تعجب کردم و از او پرسیدم: چگونه از این تفسیر مستغنی شدی، درحالیکه طبق آنچه از اساتیدم شنیدهام، کتاب مهمی است؟ پدرم گفت: بله چنین است، ولی وقتی دیدم نویسنده این کتاب در وصف محیالدین بهجای «شیخ اکبر» از «شیخ اکفر» استفاده کرده و دائما از وی انتقاد میکند، از کتاب خوشم نیامد. | نویسنده در مقدمه کتاب درباره انگیزه تألیف آن مینویسد: من در ایام کسب علم بودم که مرحوم پدرم از [[ابن عربی، محمد بن علی|شیخ اکبر محیالدین عربی]] صحبت کرد و به من گفت: عنوان کتاب «فتوحات مکیه» او حکایت از محتوای آن دارد... پدرم دائما این کتاب را مطالعه میکرد. سه تن از کتابفروشان و کتابداران (وراقین) همواره به منزل ما آمدوشد داشتند... این اشخاص، کتابهایشان را به پدرم عرضه میکردند و پدرم کتابهای آنان را میخرید و اینگونه بود که رواج کار آنان در رفتوآمد به بیوت کبیره مشهور به علم بود. روزی، پدرم، «التفسير المحيط» را به [[عبدالجواد عباده]] (یکی از همان ورّاق) داد و در عوض آن، کتابهای دیگری از وی گرفت. من از این امر تعجب کردم و از او پرسیدم: چگونه از این تفسیر مستغنی شدی، درحالیکه طبق آنچه از اساتیدم شنیدهام، کتاب مهمی است؟ پدرم گفت: بله چنین است، ولی وقتی دیدم نویسنده این کتاب در وصف محیالدین بهجای «شیخ اکبر» از «شیخ اکفر» استفاده کرده و دائما از وی انتقاد میکند، از کتاب خوشم نیامد. | ||
از آن روز، من به خواندن کتاب فتوحات مکیه محیالدین علاقهمند شدم. با مراجعه به آن دریافتم که کتابی است عمیق و برای رفتن به اعماقش به پارو، بادبان و قایق نیاز دارد. همچنین برای مطالعه این کتاب باید زمینههای فرهنگیای برای محقق وجود داشته باشد که او را در رمزگشایی اصطلاحات و نمادهای آن یاری کند. | از آن روز، من به خواندن کتاب فتوحات مکیه محیالدین علاقهمند شدم. با مراجعه به آن دریافتم که کتابی است عمیق و برای رفتن به اعماقش به پارو، بادبان و قایق نیاز دارد. همچنین برای مطالعه این کتاب باید زمینههای فرهنگیای برای محقق وجود داشته باشد که او را در رمزگشایی اصطلاحات و نمادهای آن یاری کند. | ||
افکار نویسنده کتاب یادشده را تنها کسانی که محرم و اهلند میفهمند و کسی که اهل این امور نباشد، در حیرت از امر وی و سایر اهل عرفان قرار میگیرد...<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص7-8</ref>. | افکار نویسنده کتاب یادشده را تنها کسانی که محرم و اهلند میفهمند و کسی که اهل این امور نباشد، در حیرت از امر وی و سایر اهل عرفان قرار میگیرد...<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص7-8</ref>. | ||
مطالب کتاب در یک مقدمه و هشت فصل ارائه شده و پس از پایان فصل هشتم، متونی برگزیده از ابن | مطالب کتاب در یک مقدمه و هشت فصل ارائه شده و پس از پایان فصل هشتم، متونی برگزیده از [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]]، ارائه شده است. نویسنده در فصل اول به توضیح درباره [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] در تاریخ میپردازد. فصل دوم کتاب درباره مؤلفات [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] توضیح میدهد. در فصل سوم، از [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] و منابع و پیشینه فرهنگی و اجتماعی وی صحبت به میان میآید. چهارمین فصل کتاب، درباره تصوف و [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] است. نویسنده در فصل پنجم، معرفت نزد [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] را شرح میدهد. در ششمین فصل، از رمزیت نزد [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] سخن رفته است. فصل هفتم، به بیان نظریه انسان کامل نزد [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] میپردازد. نویسنده در فصل هشتم، [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] را در آینه نگاه ابن تیمیه، بررسی میکند. با پایان فصل هشتم، مطالب کتاب نیز پایان میپذیرد و نویسنده، به ارائه متونی برگزیده از [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] میپردازد<ref>ر.ک: فهرست مطالب کتاب، ص87</ref>. | ||
===نمونه متن=== | ===نمونه متن=== | ||
ترجمه بخشی از متن کتاب بهعنوان نمونه ذکر میشود تا خواننده گرامی با قلم نویسنده آشنا شود: | ترجمه بخشی از متن کتاب بهعنوان نمونه ذکر میشود تا خواننده گرامی با قلم نویسنده آشنا شود: | ||
علما درباره ابن عربی به دو دسته متعارض تقسیم میشوند: گروهی وی را شیخ اکبر و کبریت احمر میدانند و گروهی دیگر، او را سردسته زندیقان و از فریفتهشدگان توسط شیطان میخوانند. | |||
ابن | علما درباره [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] به دو دسته متعارض تقسیم میشوند: گروهی وی را شیخ اکبر و کبریت احمر میدانند و گروهی دیگر، او را سردسته زندیقان و از فریفتهشدگان توسط شیطان میخوانند. | ||
[[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]]، یارانی دارد که با حرارت و قوت از وی دفاع میکنند و دشمنانی دارد که با همان حرارت بر وی میتازند. شاهد بر این امر، سند ممتازی است از مورخ مشهور مصری سخاوی که در آن مجموعهای از آرا و فتواهای بزرگان و علما را در انصاف به شیخ یا در مذمت او جمعآوری کرده است. وی در این اثر، بیش از 300 فتوا، له یا علیه [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] از سال 620 تا 895 را جمع کرده است. | |||
ما 150 شرح، تنها بر یکی از کتابهای وی، یعنی «فصوص الحكم»، یافتهایم که صاحبان آنان در کتابهایشان با وی موافقت یا مخالفت کردهاند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص69</ref>. | ما 150 شرح، تنها بر یکی از کتابهای وی، یعنی «فصوص الحكم»، یافتهایم که صاحبان آنان در کتابهایشان با وی موافقت یا مخالفت کردهاند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص69</ref>. | ||
ویرایش