پرش به محتوا

استقصاء النظر في القضاء و القدر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (+وابسته‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
}}
}}


'''إستقصاء النظر في القضاء و القدر'''، رساله‌اى است كوتاه از [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلّى]]؛ [[حلی، حسن بن یوسف|جمال‌الدين ابى منصور الحسن بن يوسف ابن على بن المطهر]] متوفاى 726ق، در موضوع قضا و قدر از مسائل بسيار مهم كلامى است.


'''إستقصاء النظر في القضاء و القدر'''، رساله‌اى است كوتاه از [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلّى]]؛ جمال‌الدين ابى منصور الحسن بن يوسف ابن على بن المطهر متوفاى 726ق، در موضوع قضا و قدر از مسائل بسيار مهم كلامى است.
==گزارش محتوا==
[[حلی، حسن بن یوسف|علامّه حلّى]] این اثر را در پاسخ به درخواست سلطان الجايتو محمد خدابنده كه از ايشان خواسته بود ادله و براهین دال بر مختار بودن انسان را بيان كند، به رشته تحرير درآورد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1055/%D8%A5%D8%B3%D8%AA%D9%82%D8%B5%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D9%81%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%B6%D8%A7%D8%A1-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%AF%D8%B1?pageNumber=22&viewType=html ر.ک: مقدمه کتاب، ص22]</ref>. از اين‌رو مؤلف در این رساله، به بيان ديدگاه‌هاى اشاعره، معتزله و امامیه دربارۀ این مسأله پرداخته و پس از آن به توالى فاسده‌اى كه از پذيرش ديدگاه اشاعره در مورد مسأله مذكور لازم مى‌آيد، اشاره كرده و به أهمّ احتجاجات و براهین این گروه جواب‌هاى حلّى و نقضى مى‌دهد.  


==گزارش محتوا==
[[حلی، حسن بن یوسف|علامّه حلّى]] در این رساله مختار بودن انسان را امرى ضرورى و بديهى دانسته و ادله عقلى فراوانى بر این مدعا اقامه كرده و به آيات متعدد قرآن كريم در اثبات مدعاى عدليه (امامیه و معتزله) استناد مى‌جوید<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1055/%D8%A5%D8%B3%D8%AA%D9%82%D8%B5%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D9%81%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%B6%D8%A7%D8%A1-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%AF%D8%B1?pageNumber=43&viewType=html ر.ک: متن کتاب، ص43]</ref>. به گفتۀ نویسنده عدليه افعال انسان را به دو بخش تقسيم مى‌كنند.
علامّه حلّى این اثر را در پاسخ به درخواست سلطان الجايتو محمد خدابنده كه از ايشان خواسته بود ادله و براهین دال بر مختار بودن انسان را بيان كند، به رشته تحرير درآورد. از اين‌رو مؤلف در این رساله، به بيان ديدگاه‌هاى اشاعره، معتزله و امامیه دربارۀ این مسأله پرداخته و پس از آن به توالى فاسده‌اى كه از پذيرش ديدگاه اشاعره در مورد مسأله مذكور لازم مى‌آيد، اشاره كرده و به أهمّ احتجاجات و براهین این گروه جواب‌هاى حلّى و نقضى مى‌دهد. علامّه حلّى در این رساله مختار بودن انسان را امرى ضرورى و بديهى دانسته و ادله عقلى فراوانى بر این مدعا اقامه كرده و به آيات متعدد قرآن كريم در اثبات مدعاى عدليه (امامیه و معتزله) استناد مى‌جوید. به گفتۀ نویسنده عدليه افعال انسان را به دو بخش تقسيم مى‌كنند.


بخشى از افعال بسته به قصد و انگيزه انسان است؛ مانند حركات اختيارى كه از وى صادر مى‌شود.
بخشى از افعال بسته به قصد و انگيزه انسان است؛ مانند حركات اختيارى كه از وى صادر مى‌شود.


بخش ديگر افعال منوط به قصد و ارادۀ انسان نيست و انسان در وقوع آنها هيچ گونه نقشى ندارد؛ مانند رشد و نموّ بدن انسان، تپش نبض و...؛ اما اشاعره بر اثبات ديدگاه جبرگرايانۀ خویش چهار دليل اقامه كرده‌اند كه [[حلی، حسن بن یوسف|علامۀ حلّى]] به پاسخ از آنها مى‌پردازد.
بخش ديگر افعال منوط به قصد و ارادۀ انسان نيست و انسان در وقوع آنها هيچ گونه نقشى ندارد؛ مانند رشد و نموّ بدن انسان، تپش نبض و...<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1055/%D8%A5%D8%B3%D8%AA%D9%82%D8%B5%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D9%81%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%B6%D8%A7%D8%A1-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%AF%D8%B1?pageNumber=34&viewType=html ر.ک: همان، ص34]</ref>؛ اما اشاعره بر اثبات ديدگاه جبرگرايانۀ خویش چهار دليل اقامه كرده‌اند<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1055/%D8%A5%D8%B3%D8%AA%D9%82%D8%B5%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D9%81%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%B6%D8%A7%D8%A1-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%AF%D8%B1?pageNumber=56&viewType=html ر.ک: همان، ص56]</ref> كه [[حلی، حسن بن یوسف|علامۀ حلّى]] به پاسخ از آنها مى‌پردازد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1055/%D8%A5%D8%B3%D8%AA%D9%82%D8%B5%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D9%81%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%B6%D8%A7%D8%A1-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%AF%D8%B1?pageNumber=57&viewType=html ر.ک: همان، ص57]</ref>.


در انتهاى کتاب رساله‌اى كوتاه است كه با نام الفرق بين كلام النبى و قول الوصى به رسالۀ فوق ضمیمه گشته است. این رساله حاوى پاسخ به سه پرسش عقيدتى است كه شخصى از خواجه رشيدالدين فضل‌اللّه بن عمادالدولة الهمدانى، از تلامذه [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] پرسيده و [[حلی، حسن بن یوسف|علامۀ حلّى]] كه در آن جلسه حضور داشته، به تحرير آن پرداخته است. پرسش‌هاى سه‌گانه عبارتند از: مسألۀ اول چگونه مى‌توان بيان فرمايش پيامبر اكرم(ص) كه به خداوند عرضه داشت: «ربّ زدنى علما» و میان فرمايش على(ع) كه فرمود: «لو كشف الغطاء ما ازددت يقينا» جمع كرد و حال آن كه فرمايش [[امام على(ع)|حضرت امیر]] نشانگر آن است كه مقام و مرتبۀ ايشان در دستيابى به كمال، به نهایت رسيده و حال آن كه دعاى پيامبر اكرم(ص) چنين مى‌نمايد كه ايشان فاقد كمال مطلوب هستند، از اين‌رو آن را از خدا طلب مى‌نمايند و لازمۀ این امر علوّ مقام و مرتبۀ على(ع) از پيامبر اكرم(ص) مى‌باشد. خواجه رشيد با تمهيد مقدمات دهگانه‌اى به پاسخ از این پرسش مى‌پردازد.
در انتهاى کتاب رساله‌اى كوتاه است كه با نام الفرق بين كلام النبى و قول الوصى به رسالۀ فوق ضمیمه گشته است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1055/%D8%A5%D8%B3%D8%AA%D9%82%D8%B5%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D9%81%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%B6%D8%A7%D8%A1-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%AF%D8%B1?pageNumber=63&viewType=html ر.ک: همان، ص63]</ref>. این رساله حاوى پاسخ به سه پرسش عقيدتى است كه شخصى از خواجه رشيدالدين فضل‌اللّه بن عمادالدولة الهمدانى، از تلامذه [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] پرسيده و [[حلی، حسن بن یوسف|علامۀ حلّى]] كه در آن جلسه حضور داشته، به تحرير آن پرداخته است.  


مسأله دوم: چگونه مى‌توان بين فرمايش خداوند كه مى‌فرمايد: '''«وقفوهم إنّهم مسئولون»''' و نيز: '''«فو ربّك لنسألنهم أجمعين»''' با فرمايش وى آن جا كه مى‌فرمايد: '''«فيومئذ لا يسأل عن ذنبه إنس و لا جانّ»''' جمع نمود و حال آن كه به نظر مى‌رسد، این دو گفته در تناقض آشكار با یکديگرند؟ خواجه رشيد در پاسخ به این پرسش ابتدا شروط تناقض را يادآور شده و ناهمخوانى و تناقض بين آيات فوق را انكار مى‌نمايد. مسأله سوم: سؤال از مفهوم آيۀ شريفه '''«و لو علم اللّه فيهم خيرا لأسمعهم و لو أسمعهم لتولّوا و هم معرضون»''' است كه خواجه رشيد به بيان مفهوم آن مى‌پردازد.
پرسش‌هاى سه‌گانه عبارتند از: مسألۀ اول چگونه مى‌توان بين فرمايش پيامبر اكرم(ص) كه به خداوند عرضه داشت: «ربّ زدنى علما» و میان فرمايش على(ع) كه فرمود: «لو كشف الغطاء ما ازددت يقينا» جمع كرد و حال آن كه فرمايش [[امام على(ع)|حضرت امیر]] نشانگر آن است كه مقام و مرتبۀ ايشان در دستيابى به كمال، به نهایت رسيده و حال آن كه دعاى پيامبر اكرم(ص) چنين مى‌نمايد كه ايشان فاقد كمال مطلوب هستند، از اين‌رو آن را از خدا طلب مى‌نمايند و لازمۀ این امر علوّ مقام و مرتبۀ على(ع) از پيامبر اكرم(ص) مى‌باشد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1055/%D8%A5%D8%B3%D8%AA%D9%82%D8%B5%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D9%81%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%B6%D8%A7%D8%A1-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%AF%D8%B1?pageNumber=77&viewType=html ر.ک: همان، ص77]</ref>. خواجه رشيد با تمهيد مقدمات دهگانه‌اى به پاسخ از این پرسش مى‌پردازد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1055/%D8%A5%D8%B3%D8%AA%D9%82%D8%B5%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D9%81%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%B6%D8%A7%D8%A1-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%AF%D8%B1?pageNumber=78&viewType=html ر.ک: همان، صص78-87]</ref>.
 
مسأله دوم: چگونه مى‌توان بين فرمايش خداوند كه مى‌فرمايد: '''«وقفوهم إنّهم مسئولون»''' و نيز: '''«فو ربّك لنسألنهم أجمعين»''' با فرمايش وى آن جا كه مى‌فرمايد: '''«فيومئذ لا يسأل عن ذنبه إنس و لا جانّ»''' جمع نمود و حال آن كه به نظر مى‌رسد، این دو گفته در تناقض آشكار با یکديگرند؟ خواجه رشيد در پاسخ به این پرسش ابتدا شروط تناقض را يادآور شده و ناهمخوانى و تناقض بين آيات فوق را انكار مى‌نمايد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1055/%D8%A5%D8%B3%D8%AA%D9%82%D8%B5%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D9%81%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%B6%D8%A7%D8%A1-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%AF%D8%B1?pageNumber=89&viewType=html ر.ک: همان، ص89]</ref>.  
 
مسأله سوم: سؤال از مفهوم آيۀ شريفه '''«و لو علم اللّه فيهم خيرا لأسمعهم و لو أسمعهم لتولّوا و هم معرضون»''' است كه خواجه رشيد به بيان مفهوم آن مى‌پردازد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1055/%D8%A5%D8%B3%D8%AA%D9%82%D8%B5%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D9%81%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%B6%D8%A7%D8%A1-%D9%88-%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%AF%D8%B1?pageNumber=91&viewType=html ر.ک: همان، ص91]</ref>.


==نسخه شناسى==
==نسخه شناسى==


نسخ خطى «استقصاء النظر»:
نسخ خطى «استقصاء النظر»:
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش