۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
معنى واژههاى فقه و فقيه، اولین مطلبى است كه مؤلف در مقدمه بدان پرداخته است. | معنى واژههاى فقه و فقيه، اولین مطلبى است كه مؤلف در مقدمه بدان پرداخته است. | ||
وى مىگوید: فقه در لغت به معناى فهم است كما اينكه در آيه 91 سوره هود نيز به همین معنا آمده است: '''«ما نفقه كثيرا مما تقول»''' و در اصطلاح فقها به معنى آشنايى با احكام فرعى شرعى است كه از راه ادله تفصيلى آن؛ يعنى قرآن، سنت، عقل و اجماع به دست مىآيد. | وى مىگوید: فقه در لغت به معناى فهم است كما اينكه در آيه 91 سوره هود نيز به همین معنا آمده است: '''«ما نفقه كثيرا مما تقول»''' و در اصطلاح فقها به معنى آشنايى با احكام فرعى شرعى است كه از راه ادله تفصيلى آن؛ يعنى قرآن، سنت، عقل و اجماع به دست مىآيد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/504/%D8%A7%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%B1-%D9%81%D9%82%D9%87-%D9%88-%DA%A9%DB%8C%D9%81%DB%8C%D8%AA-%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%A2%D9%86?sectionNumber=2&pageNumber=3&viewType=html ر.ک: مقدمه ، ص3]</ref>. | ||
ايشان این لغت را داراى صبغه اسلامى، نه غربى و يونانى، مىداند و در صدد پاسخ به شبهه كسانى كه با بيان ادلهاى خواستهاند این كلمه را برگرفته از فرهنگ رومى قلمداد كنند، برآمده است. | ايشان این لغت را داراى صبغه اسلامى، نه غربى و يونانى، مىداند و در صدد پاسخ به شبهه كسانى كه با بيان ادلهاى خواستهاند این كلمه را برگرفته از فرهنگ رومى قلمداد كنند، برآمده است<ref>[https://noorlib.ir/ar/book/view/504/%D8%A7%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%B1-%D9%81%D9%82%D9%87-%D9%88-%DA%A9%DB%8C%D9%81%DB%8C%D8%AA-%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%A2%D9%86?sectionNumber=2&pageNumber=4&viewType=html ر.ک: همان، ص4]</ref>. | ||
مؤلف، پيدايش فقه در میان مسلمانان را مربوط به بعد از هجرت پيامبر(ص) از مكه به مدينه مىداند و علت آن را نزول آيات الاحكام كه در حدود یک سوم قرآن را تشكيل مىدهند در مدينه، مىداند. | مؤلف، پيدايش فقه در میان مسلمانان را مربوط به بعد از هجرت پيامبر(ص) از مكه به مدينه مىداند و علت آن را نزول آيات الاحكام كه در حدود یک سوم قرآن را تشكيل مىدهند در مدينه، مىداند<ref>[https://noorlib.ir/ar/book/view/504/%D8%A7%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%B1-%D9%81%D9%82%D9%87-%D9%88-%DA%A9%DB%8C%D9%81%DB%8C%D8%AA-%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%A2%D9%86?sectionNumber=2&pageNumber=7&viewType=html ر.ک: همان، ص7]</ref>. | ||
او در مورد هدف از علم فقه مىگوید: از آنجايى كه انسان مؤمن خود را ملتزم به پيروى از اوامر و نواهى خداوند مىداند، فلذا بايد علمیباشد تا دستورات شريعت را كه همان اوامر و نواهى مولا مىباشند، استخراج نموده و در اختيار مكلفين قرار دهد. | او در مورد هدف از علم فقه مىگوید: از آنجايى كه انسان مؤمن خود را ملتزم به پيروى از اوامر و نواهى خداوند مىداند، فلذا بايد علمیباشد تا دستورات شريعت را كه همان اوامر و نواهى مولا مىباشند، استخراج نموده و در اختيار مكلفين قرار دهد.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/504/%D8%A7%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%B1-%D9%81%D9%82%D9%87-%D9%88-%DA%A9%DB%8C%D9%81%DB%8C%D8%AA-%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%A2%D9%86?sectionNumber=2&pageNumber=8&viewType=html ر.ک: همان، ص8]</ref> | ||
در اسلام این مسئولیت بر عهده علم فقه بوده و با استفاده از ادله اربعه مذكور و كمك گرفتن از علم اصول فقه كه علم آشنايى با عناصر مشترك در مسير استنباط حكم شرعى است، احكام دين را تبيين و به مسلمین عرضه مىنمايد. | در اسلام این مسئولیت بر عهده علم فقه بوده و با استفاده از ادله اربعه مذكور و كمك گرفتن از علم اصول فقه كه علم آشنايى با عناصر مشترك در مسير استنباط حكم شرعى است، احكام دين را تبيين و به مسلمین عرضه مىنمايد. | ||
وى قوانين فقهى را از آنجايى كه فراتر از عقل بشرى هستند، محدود به یک قوم، قبيله، سرزمین و نسل نمىداند، بلكه آن را برای كل بشريت در طول اعصار و امصار گوناگون معرفى مىنمايد. | وى قوانين فقهى را از آنجايى كه فراتر از عقل بشرى هستند، محدود به یک قوم، قبيله، سرزمین و نسل نمىداند، بلكه آن را برای كل بشريت در طول اعصار و امصار گوناگون معرفى مىنمايد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/504/%D8%A7%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%B1-%D9%81%D9%82%D9%87-%D9%88-%DA%A9%DB%8C%D9%81%DB%8C%D8%AA-%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%A2%D9%86?sectionNumber=2&pageNumber=9&viewType=html ر.ک: همان، ص9]</ref>. | ||
تكامل علم فقه، ديگر مبحثى است كه مؤلف بدان پرداخته و در مورد آن به چند نكته مهم اشاره دارد: نخست اينكه بايد دانست علم فقه در طول مسيرى كه تا كنون طى نموده با توجه به پيشرفت و تكامل زندگى بشر، سير تكاملى را طى كرده و هرگز با فقه هزار سال پيش قابل مقايسه نمىباشد. | تكامل علم فقه، ديگر مبحثى است كه مؤلف بدان پرداخته و در مورد آن به چند نكته مهم اشاره دارد: نخست اينكه بايد دانست علم فقه در طول مسيرى كه تا كنون طى نموده با توجه به پيشرفت و تكامل زندگى بشر، سير تكاملى را طى كرده و هرگز با فقه هزار سال پيش قابل مقايسه نمىباشد.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/504/%D8%A7%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%B1-%D9%81%D9%82%D9%87-%D9%88-%DA%A9%DB%8C%D9%81%DB%8C%D8%AA-%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%A2%D9%86?sectionNumber=2&pageNumber=10&viewType=html ر.ک: همان، ص10-11]</ref> | ||
ايشان مرحله هشتم تطور فقه را كه از زمان شيخ انصارى(ره) شروع مىشود، بارزترين مرحله برای تكامل علم فقه برشمرده است. | ايشان مرحله هشتم تطور فقه را كه از زمان شيخ انصارى(ره) شروع مىشود، بارزترين مرحله برای تكامل علم فقه برشمرده است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/504/%D8%A7%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%B1-%D9%81%D9%82%D9%87-%D9%88-%DA%A9%DB%8C%D9%81%DB%8C%D8%AA-%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%A2%D9%86?sectionNumber=2&pageNumber=11&viewType=html ر.ک: همان، ص11]</ref>. | ||
وى با اشارهاى به دورههاى فقهى، هر دوره را ادامهاى برای دور قبلى خود مىداند كه مثالهایى از شيوه كار فقهاى بزرگ هر دوره، مؤيد این معنا مىباشد. | وى با اشارهاى به دورههاى فقهى، هر دوره را ادامهاى برای دور قبلى خود مىداند كه مثالهایى از شيوه كار فقهاى بزرگ هر دوره، مؤيد این معنا مىباشد. |
ویرایش