۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
}} | }} | ||
'''سعادت از نگاه فارابى'''، ترجمه دو كتاب از [[فارابی، محمد بن محمد|ابونصر، محمد بن طرخان بن اوزلغ فارابى]] (259 - 339ق) با عنوان «[[تحصيل السعادة]]» و «[[التنبيه على سبيل السعادة]]» مىباشد كه توسط علىاكبر جابرى مقدم، گردآورى و ترجمه شده است. | '''سعادت از نگاه فارابى'''، ترجمه دو كتاب از [[فارابی، محمد بن محمد|ابونصر، محمد بن طرخان بن اوزلغ فارابى]] (259 - 339ق) با عنوان «[[تحصيل السعادة]]» و «[[التنبيه علی سبيل السعادة|التنبيه على سبيل السعادة]]» مىباشد كه توسط علىاكبر جابرى مقدم، گردآورى و ترجمه شده است. | ||
انتشار نه چندان مطلوب آثار نگاشته [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] و ناكافى بودن پژوهشهاى انجام شده در اين باب از نظر نویسنده و احساس نياز وى به بايسته بودن پرداختن به پرسش ماهيت و طبيعت تفكر اسلامى، انگيزه او از تدوين اين اثر بوده است. (مقدمه كتاب). | انتشار نه چندان مطلوب آثار نگاشته [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] و ناكافى بودن پژوهشهاى انجام شده در اين باب از نظر نویسنده و احساس نياز وى به بايسته بودن پرداختن به پرسش ماهيت و طبيعت تفكر اسلامى، انگيزه او از تدوين اين اثر بوده است. (مقدمه كتاب). | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
كتاب، با مقدمه مترجم در اشاره به جايگاه [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] و آثار وى آغاز و مطالب هر دو كتاب، بدون فصلبندى و تقسيم خاصى، ارائه گرديده است. ابتدا، كتاب «تحصيل السعادة» و سپس | كتاب، با مقدمه مترجم در اشاره به جايگاه [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] و آثار وى آغاز و مطالب هر دو كتاب، بدون فصلبندى و تقسيم خاصى، ارائه گرديده است. ابتدا، كتاب «تحصيل السعادة» و سپس «[[التنبيه علی سبيل السعادة|التنبيه على سبيل السعادة]]» آمده است. | ||
تحصيل السعادة: يكى از آثار مشهور [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] است و در انتساب آن به وى جاى ترديدى نيست، اما نظير برخى ديگر از آثار او، به دليل تنوع عنوان كه از آن با عنوان «رساله نيل السعادة»، «رساله تحصيل السعادة»، «فى اغراض فلسفة افلاطون و ارسطوطاليس» و «الفلسفتين» ياده شده، نوعى تشويش در هويت كتاب به وجود آمده است. هرچند، عنوان «تحصيل السعادة»، بيشتر مورد توجه قرار گرفته است و آن هم به دليل عبارت آغازين كتاب است كه مىگويد: «ان الاشياء الانسانية التى حصلت فى الامم و فى اهل المدن حصلت لهم بها السعادة» و در قرن ششم هجرى، غزنوى در كتاب «تتمة صوان الحكمة» با همين عنوان از آن ياد كرده است. | تحصيل السعادة: يكى از آثار مشهور [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] است و در انتساب آن به وى جاى ترديدى نيست، اما نظير برخى ديگر از آثار او، به دليل تنوع عنوان كه از آن با عنوان «رساله نيل السعادة»، «رساله تحصيل السعادة»، «فى اغراض فلسفة افلاطون و ارسطوطاليس» و «الفلسفتين» ياده شده، نوعى تشويش در هويت كتاب به وجود آمده است. هرچند، عنوان «تحصيل السعادة»، بيشتر مورد توجه قرار گرفته است و آن هم به دليل عبارت آغازين كتاب است كه مىگويد: «ان الاشياء الانسانية التى حصلت فى الامم و فى اهل المدن حصلت لهم بها السعادة» و در قرن ششم هجرى، غزنوى در كتاب «تتمة صوان الحكمة» با همين عنوان از آن ياد كرده است. | ||
اين اثر، قبل از «التنبيه سبيل السعادة» نگاشته شده است و برخى از محققان معتقدند [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] در مجموعه سعادتنامه خويش سه رساله داشته است: 1. رساله السعادة؛ 2. رساله تحصيل السعادة؛ 3. رساله التنبيه على سبيل السعادة. (مقدمه كتاب). | اين اثر، قبل از «التنبيه سبيل السعادة» نگاشته شده است و برخى از محققان معتقدند [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] در مجموعه سعادتنامه خويش سه رساله داشته است: 1. رساله السعادة؛ 2. رساله تحصيل السعادة؛ 3. رساله [[التنبيه علی سبيل السعادة|التنبيه على سبيل السعادة]]. (مقدمه كتاب). | ||
التنبيه على سبيل السعادة: در تحقيق هويت اين اثر و انتساب آن به [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] در بين [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]]شناسان، نوعى اطمينان و اجماع نظر وجود دارد. ابن ابىاصيبعه (متوفى 668ق) در كتاب «عيون الأنباء فى طبقات الأطباء» از آن به «رسالة فى التنبيه على اسباب السعادة» ياد نموده است. القفطى (متوفى 648ق) در كتاب خويش از آن به عنوان «فى السعادة الموجودة» ياد كرده و [[بغدادی، عبداللطیف|عبداللطيف بغدادى]] (متوفى 628ق) در كتاب «الافادة و الاعتبار» با همين عنوان ياد كرده است؛ همانگونه كه در كتاب متأخرين به آن تصريح شده است، عمده اختلاف در استعمال كلمه «اسباب» به جاى «سبيل» و «رساله» به جاى «كتاب» است. (مقدمه كتاب) | [[التنبيه علی سبيل السعادة|التنبيه على سبيل السعادة]]: در تحقيق هويت اين اثر و انتساب آن به [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] در بين [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]]شناسان، نوعى اطمينان و اجماع نظر وجود دارد. ابن ابىاصيبعه (متوفى 668ق) در كتاب «عيون الأنباء فى طبقات الأطباء» از آن به «رسالة فى التنبيه على اسباب السعادة» ياد نموده است. القفطى (متوفى 648ق) در كتاب خويش از آن به عنوان «فى السعادة الموجودة» ياد كرده و [[بغدادی، عبداللطیف|عبداللطيف بغدادى]] (متوفى 628ق) در كتاب «الافادة و الاعتبار» با همين عنوان ياد كرده است؛ همانگونه كه در كتاب متأخرين به آن تصريح شده است، عمده اختلاف در استعمال كلمه «اسباب» به جاى «سبيل» و «رساله» به جاى «كتاب» است. (مقدمه كتاب) | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
پس رئيس دولت يا واضع قوانين (نواميس)، كسى است كه دست امت خويش را مىگيرد و آنان را براى نيل به سعادت قصوى رهبرى مىكند، اما به اعتقاد [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] لازم نيست كه همه مردم دعوى فلسفه يا رياست مدينه بكنند، زيرا اين كار اصلا ناممكن است و تنها گروه اندكى از مردم مستعد اين نام و سزاوار اين مقام هستند؛ ازاينروى، هركسى كه فطرتش پاک شود و نفس او پيراسته گردد و براى كسب علوم نظرى (خواه از طريق تدرب و إلمام و خواه از طريق كشف و الهام) استعداد ذاتى داشته باشد و «شرايطى را كه امام الحكماء، افلاطون در كتاب سياست ياد مىكند، در خود متحقق سازد، چنين انسانى را فيلسوف حق گويند، نه فيلسوف باطل يا بَهرَج و يا زور». (حلبى، علىاصغر). | پس رئيس دولت يا واضع قوانين (نواميس)، كسى است كه دست امت خويش را مىگيرد و آنان را براى نيل به سعادت قصوى رهبرى مىكند، اما به اعتقاد [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] لازم نيست كه همه مردم دعوى فلسفه يا رياست مدينه بكنند، زيرا اين كار اصلا ناممكن است و تنها گروه اندكى از مردم مستعد اين نام و سزاوار اين مقام هستند؛ ازاينروى، هركسى كه فطرتش پاک شود و نفس او پيراسته گردد و براى كسب علوم نظرى (خواه از طريق تدرب و إلمام و خواه از طريق كشف و الهام) استعداد ذاتى داشته باشد و «شرايطى را كه امام الحكماء، افلاطون در كتاب سياست ياد مىكند، در خود متحقق سازد، چنين انسانى را فيلسوف حق گويند، نه فيلسوف باطل يا بَهرَج و يا زور». (حلبى، علىاصغر). | ||
از آنجا كه كتابشناسى | از آنجا كه كتابشناسى «[[التنبيه علی سبيل السعادة|التنبيه على سبيل السعادة]]» در برنامه اخلاق، آمده است، در اين مقاله، تنها به بررسى ترجمه آن در اين كتاب، پرداخته مىشود: | ||
مترجم، ضمن رعايت امانت در ترجمه هر دو كتاب، با قلمى شيوا و رسا، به ترجمه مطالب پرداخته و با استفاده از ادبيات روز، بهخوبى توانسته است مراد و منظور نویسنده را منتقل نمايد. | مترجم، ضمن رعايت امانت در ترجمه هر دو كتاب، با قلمى شيوا و رسا، به ترجمه مطالب پرداخته و با استفاده از ادبيات روز، بهخوبى توانسته است مراد و منظور نویسنده را منتقل نمايد. |
ویرایش