۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR35262J1.jpg | عنوان =فقد الاعتدال في نقد الرجال؛ دراسه...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
}} | }} | ||
'''فقد الاعتدال في نقد الرجال؛ دراسه تحليلية لشرطية عدالة الراوي عند الجمهور'''، اثر محمد الکروی (القیسی) است به زبان عربی در موضوع شرط بودن عدالت راوی، در نزد اهل سنت. کتاب، توسط نشر مشعر در 1390ش در تهران، چاپ شده است. | '''فقد الاعتدال في نقد الرجال؛ دراسه تحليلية لشرطية عدالة الراوي عند الجمهور'''، اثر [[محمد الکروی]] (القیسی) است به زبان عربی در موضوع شرط بودن عدالت راوی، در نزد اهل سنت. کتاب، توسط نشر مشعر در 1390ش در تهران، چاپ شده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب یک جلد دارد و حاوی مقدمه مؤلف و محتوای مطالب در 3 فصل اصلی است که هرکدام، بخشهایی دارد. در نگارش این اثر بهجز قرآن کریم، از 149 منبع بهره برده شده که برخی از آنها عبارت است از: أبجد | کتاب یک جلد دارد و حاوی مقدمه مؤلف و محتوای مطالب در 3 فصل اصلی است که هرکدام، بخشهایی دارد. در نگارش این اثر بهجز قرآن کریم، از 149 منبع بهره برده شده که برخی از آنها عبارت است از: [[أبجد العلوم]]، [[قنوجی بخاری، سید صدیق بن حسنخان|صدیق بن حسن قنوجی]]؛ [[أحوال الرجال]]، [[جوزجانی، ابراهیم بن یعقوب|ابراهیم بن یعقوب جوزجانی]]؛ [[إرشاد الفحول إلی تحقيق الحق من علم الأصول|إرشاد الفحول]]، [[شوکانی، محمد|محمد بن علی شوکانی]]؛ [[إرواء الغليل في تخريج أحاديث منار السبيل]]، [[أساس البلاغة]]، [[زمخشری، محمود بن عمر|ابوالقاسم محمود بن عمر زمخشری]]؛ [[أصول السرخسي]]؛ [[الإبهاج في شرح المنهاج علی منهاج الوصول إلی علم الأصول للقاضي البيضاوي|الإبهاج في شرح المنهاج]]، [[علی بن عبدالکافی سبکی]]؛ [[الإحكام في أصول الأحكام]]، [[ابن حزم، علی بن احمد|ابومحمد علی بن احمد بن حزم اندلسی]]؛ [[الاستيعاب في معرفة الأصحاب]]، [[ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله|یوسف بن عبدالله بن محمد بن عبدالبر]] و...<ref>ر.ک: منابع کتاب، ص145-156</ref>. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
پس از مقدمه کتاب، نویسنده در فصل اول با عنوان «بين يدي البحث» در چهار مبحث، بحث را دنبال میکند؛ مبحث اول درباره نیاز به علم رجال است، مبحث دوم اشارهای اجمالی به ضوابط و شروط راوی نزد جمهور دارد، سومین مبحث نظری تفصیلی به شرطیت عدالت نزد جمهور میکند و مبحث چهارم، بدعت و حقیقت آن نزد جمهور را میکاود. نتایج فصل اول در پایان این چهار مبحث، بهصورت خلاصه، بیان شده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص9-22</ref>. | پس از مقدمه کتاب، نویسنده در فصل اول با عنوان «بين يدي البحث» در چهار مبحث، بحث را دنبال میکند؛ مبحث اول درباره نیاز به علم رجال است، مبحث دوم اشارهای اجمالی به ضوابط و شروط راوی نزد جمهور دارد، سومین مبحث نظری تفصیلی به شرطیت عدالت نزد جمهور میکند و مبحث چهارم، بدعت و حقیقت آن نزد جمهور را میکاود. نتایج فصل اول در پایان این چهار مبحث، بهصورت خلاصه، بیان شده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص9-22</ref>. | ||
فصل دوم مطالب کتاب با عنوان «توثيق النواصب» مطرح میگردد. این فصل مقدمهای دارد که خودش حاوی یک تمهید و مباحثی درباره تعریف نصب و نواصب، بیان مظاهر نصب و چیزهایی که نصب با آن محقق میشود و بیان دلالات نصب است. مطالب این فصل در 3 مبحث مطرح میشود. مبحث اول درباره نصب و عدالت است. سؤال از کیفیت توثیق نواصب به دست علمای جمهور عنوان مبحث دوم فصل دوم است که خودش در دو قسم مطرح شده است. قسم اول درباره توثیقات عامه درباره نواصب است که دو فرع دارد: فرع اول توثیقات عامه درباره نواصب با مباشرت و تصریح است و فرع دوم توثیقات عامه نسبت به نواصب با ملازمه و تلویح را در خود دارد. قسم دوم توثیقات خاصه برای افراد نواصب و آحاد آنان را در خود دارد. در این قسم 10 نفر بررسی میشوند که از این قرارند: ابراهیم بن یعقوب | فصل دوم مطالب کتاب با عنوان «توثيق النواصب» مطرح میگردد. این فصل مقدمهای دارد که خودش حاوی یک تمهید و مباحثی درباره تعریف نصب و نواصب، بیان مظاهر نصب و چیزهایی که نصب با آن محقق میشود و بیان دلالات نصب است. مطالب این فصل در 3 مبحث مطرح میشود. مبحث اول درباره نصب و عدالت است. سؤال از کیفیت توثیق نواصب به دست علمای جمهور عنوان مبحث دوم فصل دوم است که خودش در دو قسم مطرح شده است. قسم اول درباره توثیقات عامه درباره نواصب است که دو فرع دارد: فرع اول توثیقات عامه درباره نواصب با مباشرت و تصریح است و فرع دوم توثیقات عامه نسبت به نواصب با ملازمه و تلویح را در خود دارد. قسم دوم توثیقات خاصه برای افراد نواصب و آحاد آنان را در خود دارد. در این قسم 10 نفر بررسی میشوند که از این قرارند: [[ابراهیم بن یعقوب جوزجانی]]، حریز بن عثمان، خالد بن سلمة بن عاص بن هشام بن مغیره قرشی، داود بن حصین بن عقیل اموی، ثور بن یزید حمصی، عمران بن حطان سدوسی، ابوحسان اعرج، عکرمه مولی ابن عباس، لمازة بن زبار جهضمی و عبدالله بن سالم اشعری. سومین مبحث این بخش با عنوان «محاولات لدرء التناقض بين شرطية العدالة و توثيق النواصب» (تلاشهایی برای دفع تناقض میان شرط شدن عدالت و توثیق نواصب)، در 3 نقطه اصلی مطرح میشود: نقطه اول با موضوع احساس تناقض و تصریح به آن است. دومین نقطه حاوی عرضه اولین تلاش برای حل تناقض و ارزشگذاری علمی آن است که در 4 محور توثیق این تلاش، تاریخش و اولین کسی که این تلاش منسوب به اوست، درنگ دیگری در این تلاش و ارزشگذاری موضوعی آن، مطرح میشود. سومین نقطه نیز تلاش دوم درباره حل تناقض و ارزشگذاری علمی آن است. پس از این مباحث، خلاصه مطالب فصل دوم مطرح میشود<ref>ر.ک: همان، ص25-77</ref>. | ||
عنوان فصل سوم، تضعیف شیعی است. این فصل در چند نقطه مطرح شده؛ اولین نقطه مقدمه بحث است و نقطه دوم به تعریف تشیّع و بیان ماهیتش میپردازد. این نقطه نیز شامل مباحثی است که در آنها از تشیّع و عدالت در راوی (آیا تشیع از امور مفسقه است که باعث طعن بر راوی میشود و همچنین آیا تشیع از بدعتهای حرامی است که باعث طعن بر راوی میگردد؟) بحث میشود. دومین مبحث، سؤال از این است که شیعه را چگونه تضعیف کردهاند؟ سپس ادامه مباحث در دو منهج مطرح شده است؛ منهج اول تضعیف کسانی که به تشیع منسوب شدهاند بهگونه اجمالی (تضعیف به سبب اعتقاد، قاعده عدم قبول قول مبتدع درباره مبتدع دیگر، تضعیف به سبب رمی به تشیع که از روایت فضایل منتج میشود و قاعده اشتراط قبول روایت مبتدع در مواردی که بدعتش قوی نیست). منهج دوم، پیرامون تضعیف عملی اغلب راویان شیعه هنگام ذکر تراجم آنان است. نام 10 نفر از این افراد در این منهج ذکر میشود. اصبغ بن نباته حنظلی مجاشعی، حارث بن عبدالله همدانی، ثعلبة بن یزید حمّانی، احمد بن ازهر بن منیع، حسن بن صالح بن حی، حمران بن اعین، سعّاد بن سلیمان جعفی، عبدالسلام بن صالح هروی، فطر بن خلیفه و ثویر بن ابوفاخته این افراد هستند. پس از این مباحث، خلاصه مطالب فصل سوم در یک مقدمه و 2 مبحث ارائه میشود<ref>ر.ک: همان، ص81-141</ref>. | عنوان فصل سوم، تضعیف شیعی است. این فصل در چند نقطه مطرح شده؛ اولین نقطه مقدمه بحث است و نقطه دوم به تعریف تشیّع و بیان ماهیتش میپردازد. این نقطه نیز شامل مباحثی است که در آنها از تشیّع و عدالت در راوی (آیا تشیع از امور مفسقه است که باعث طعن بر راوی میشود و همچنین آیا تشیع از بدعتهای حرامی است که باعث طعن بر راوی میگردد؟) بحث میشود. دومین مبحث، سؤال از این است که شیعه را چگونه تضعیف کردهاند؟ سپس ادامه مباحث در دو منهج مطرح شده است؛ منهج اول تضعیف کسانی که به تشیع منسوب شدهاند بهگونه اجمالی (تضعیف به سبب اعتقاد، قاعده عدم قبول قول مبتدع درباره مبتدع دیگر، تضعیف به سبب رمی به تشیع که از روایت فضایل منتج میشود و قاعده اشتراط قبول روایت مبتدع در مواردی که بدعتش قوی نیست). منهج دوم، پیرامون تضعیف عملی اغلب راویان شیعه هنگام ذکر تراجم آنان است. نام 10 نفر از این افراد در این منهج ذکر میشود. اصبغ بن نباته حنظلی مجاشعی، حارث بن عبدالله همدانی، ثعلبة بن یزید حمّانی، احمد بن ازهر بن منیع، حسن بن صالح بن حی، حمران بن اعین، سعّاد بن سلیمان جعفی، عبدالسلام بن صالح هروی، فطر بن خلیفه و ثویر بن ابوفاخته این افراد هستند. پس از این مباحث، خلاصه مطالب فصل سوم در یک مقدمه و 2 مبحث ارائه میشود<ref>ر.ک: همان، ص81-141</ref>. |
ویرایش