پرش به محتوا

ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'سبکى' به 'سبکی '
جز (جایگزینی متن - 'لـ' به 'ل')
جز (جایگزینی متن - 'سبکى' به 'سبکی ')
خط ۲۸۵: خط ۲۸۵:
کتاب انباء الغمر از کتاب‌هاى مهم تاریخ ممالیک در اواخر قرن 8 و نیمه اول سدۀ 9ق است و در آن مؤلف نه تنها به حوادث سیاسى و نظامى زمان خود توجه کرده، بلکه اوضاع مالى و اقتصادى و کشاورزى مصر را نیز از نظر دور نداشته است و به جزئیاتى از قبیل وضع هوا و باران و قحطیها و بیماریهاى مسرى مخصوصاً طاعون که در آن زمان در سالهاى مختلف در مصر و شام کشتار وحشتناک مى‌کرده، پرداخته است. در شرح حال علما و امرا به خصوصیات اخلاقى آنها اشاره کرده و از انتقاد بسیارى از معاصران غفلت نکرده است. ابن حجر این کتاب را کاملا به بیاض نیاورده است، لذا در آن نقص و تکرار بسیار دیده مى‌شود.
کتاب انباء الغمر از کتاب‌هاى مهم تاریخ ممالیک در اواخر قرن 8 و نیمه اول سدۀ 9ق است و در آن مؤلف نه تنها به حوادث سیاسى و نظامى زمان خود توجه کرده، بلکه اوضاع مالى و اقتصادى و کشاورزى مصر را نیز از نظر دور نداشته است و به جزئیاتى از قبیل وضع هوا و باران و قحطیها و بیماریهاى مسرى مخصوصاً طاعون که در آن زمان در سالهاى مختلف در مصر و شام کشتار وحشتناک مى‌کرده، پرداخته است. در شرح حال علما و امرا به خصوصیات اخلاقى آنها اشاره کرده و از انتقاد بسیارى از معاصران غفلت نکرده است. ابن حجر این کتاب را کاملا به بیاض نیاورده است، لذا در آن نقص و تکرار بسیار دیده مى‌شود.


در اینجا باید افزود که بعضى ابن حجر را به عدم رعایت اصول بى طرفى در شرح حال معاصران خود متهم داشته‌اند، مثلاًگفته‌اند: ابن حجر به سبب اشتغال به شعر و ادب و مدح و هجا از جوانى به جست و جوى خطاها در تراجم رجال پرداخته و گاه آنان را حتى اگر از اصحاب و شیوخ او بوده‌اند، انتقاد کرده است. و بقاعى گفته است: او کسانى را که واقعا شایستۀ اکرام بوده‌اند، چنانکه بایست وصف نکرده است. ابن شحنۀ حنفى نیز در مقدمۀ شرح هدایه دربارۀ ابن حجر گفته است که او بر مشایخ و احباب و اصحاب خود سخت حمله کرده است و مخصوصاً بر حنفیان سخت تاخته است، همچنانکه [[ذهبى]] نیز دربارۀ شافعیه و حنفیه چنین کرده است و بهمین جهت سبکىگفته است نباید در ترجمۀ حال شافعیان و حنفیان از [[ذهبى]] نقل کرد، همچنانکه نباید در ترجمۀ حال هیچ حنفى اعم از متقدم و متأخر به ابن حجر مراجعه کرد.<ref>نك‍: طهطاوى، 327-328</ref>
در اینجا باید افزود که بعضى ابن حجر را به عدم رعایت اصول بى طرفى در شرح حال معاصران خود متهم داشته‌اند، مثلاًگفته‌اند: ابن حجر به سبب اشتغال به شعر و ادب و مدح و هجا از جوانى به جست و جوى خطاها در تراجم رجال پرداخته و گاه آنان را حتى اگر از اصحاب و شیوخ او بوده‌اند، انتقاد کرده است. و بقاعى گفته است: او کسانى را که واقعا شایستۀ اکرام بوده‌اند، چنانکه بایست وصف نکرده است. ابن شحنۀ حنفى نیز در مقدمۀ شرح هدایه دربارۀ ابن حجر گفته است که او بر مشایخ و احباب و اصحاب خود سخت حمله کرده است و مخصوصاً بر حنفیان سخت تاخته است، همچنانکه [[ذهبى]] نیز دربارۀ شافعیه و حنفیه چنین کرده است و بهمین جهت سبکی گفته است نباید در ترجمۀ حال شافعیان و حنفیان از [[ذهبى]] نقل کرد، همچنانکه نباید در ترجمۀ حال هیچ حنفى اعم از متقدم و متأخر به ابن حجر مراجعه کرد.<ref>نك‍: طهطاوى، 327-328</ref>


از جمله مواردى که ابن حجر جانب عناد و تعصب را گرفته و جانب حق و ایمان و عدالت و تقوا را رها کرده، شرح حالى است که از [[شهيد اول|شهید اول]] در انباء الغمر آورده است و در آنجا مى‌گوید: «در این سال محمد بن مکى رافضى در دمشق کشته شد و این به جهت آن بود که بر ضدّ او به الحاد و اعتقاد به مذهب نصرانیت و حلال شمردن شراب و قبایح دیگر[! ]گواهى دادند و این در جمادى الاول 781 بود و بعضى از اصحاب ما آن را در 786ق نوشته‌اند» (311/1). و در حوادث سال 786ق نوشته است: محمد بن مکى عراقى داناى اصول و عربیت بود.او را به جهت مذهب رفض و نصیرى در جمادى الاول کشتند.<ref>همان، 181/2</ref>از دو قطعۀ مذکور که در شرح حال یکى از پارساترین و بزرگ‌ترین فقهاى شیعه است، مقدار تعصب و بى دقتى ابن حجر معلوم مى‌شود که گاهى او را به مذهب نصرانیت و گاهى به نصیریت متهم داشته است و اگر نصیریت درست باشد و نصرانیت تحریف آن باشد، باز از شدت اتّهام نمى‌کاهد زیرا نصیریّت در نظر فقهاى شیعه و همین [[شهيد اول|شهید اول]] از نصرانیت بدتر بوده است، زیرا نصرانیها را اهل کتاب مى‌دانند ولى نصیریها را به غلو و الحاد متهم مى‌دارند.
از جمله مواردى که ابن حجر جانب عناد و تعصب را گرفته و جانب حق و ایمان و عدالت و تقوا را رها کرده، شرح حالى است که از [[شهيد اول|شهید اول]] در انباء الغمر آورده است و در آنجا مى‌گوید: «در این سال محمد بن مکى رافضى در دمشق کشته شد و این به جهت آن بود که بر ضدّ او به الحاد و اعتقاد به مذهب نصرانیت و حلال شمردن شراب و قبایح دیگر[! ]گواهى دادند و این در جمادى الاول 781 بود و بعضى از اصحاب ما آن را در 786ق نوشته‌اند» (311/1). و در حوادث سال 786ق نوشته است: محمد بن مکى عراقى داناى اصول و عربیت بود.او را به جهت مذهب رفض و نصیرى در جمادى الاول کشتند.<ref>همان، 181/2</ref>از دو قطعۀ مذکور که در شرح حال یکى از پارساترین و بزرگ‌ترین فقهاى شیعه است، مقدار تعصب و بى دقتى ابن حجر معلوم مى‌شود که گاهى او را به مذهب نصرانیت و گاهى به نصیریت متهم داشته است و اگر نصیریت درست باشد و نصرانیت تحریف آن باشد، باز از شدت اتّهام نمى‌کاهد زیرا نصیریّت در نظر فقهاى شیعه و همین [[شهيد اول|شهید اول]] از نصرانیت بدتر بوده است، زیرا نصرانیها را اهل کتاب مى‌دانند ولى نصیریها را به غلو و الحاد متهم مى‌دارند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش